موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛
شنبه تا چهارشنبه 10 تا 12
حضور با تماس قبلی
آدرس: قم، خ شهید صدوقی، خ 20 متری فجر، پ 286
تلفن: 02532920244
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۲۵۷ مطلب توسط «محمد سلطانی» ثبت شده است

مفسرین و اندیشمندان علوم قرآن، برای این سوره تنها نام "مدثر"را ذکر کرده و علت نام‌گذاری را به کار رفتن نام مدثر در کلمات ابتدایی سوره دانسته‌اند.

این سوره به گواهی تمام جدول‌های ترتیب نزول و دانشمندان علوم قرآن، مکی است، هرچند برخی در مکی بودن تمام سوره تردید کرده و آیات 31 تا انتهای آن را مدنی شمرده­اند،[1] محتوای آیات، به شرحی که در توضیح محتوای سوره خواهد آمد، نشان می‌دهد تمام آنها در مکه نازل‌ شده اند.

سورة مدثر در تمام جدول‌های مسند، غیر مسند و ترکیبی چهارمین سوره­ای است که بر پیامبر اکرم9 نازل‌ شده است. پیش از آن، سورة مزمل و پس از آن، سورة حمد فرو آمد. تنها در جدول منسوب به امیر مؤمنان7، این سوره بر سورة مزمل مقدم است که توضیح آن در شناسة سورة مزمل گذشت. برخی روایات اهل­سنت، سورة مدثر را اولین سورة مکی دانسته‌اند،[2] لکن این ادعا علاوه بر منافات با محتوا و مضمون سوره، با شأن نزول آن نیز، که به توطئة ولید و مشرکان دربارة آیات قرآن اشاره دارد، تناسب ندارد، که بر اهل دقت پوشیده نیست.

سورة مدثر در ترتیب مصحف رسمی، در جزء بیست و نهم قرآن، ردیف هفتاد و چهارم، بعد از سورة مزمل و قبل از سورة قیامت واقع است و 56 آیه دارد.

مقصود سوره

توجیه پیامبر9 درباره‎ی هشداردادن مردم با قرآن.

محتوای سوره

سوره به چهار بخش به ترتیب زیر تقسیم می­شود:

1. آیات 1- 7؛ فرمانِ ابلاغ انذار مردم به پیامبر9

خدای متعال در ابتدای این بخش به رسول اکرم9 دستور می‌دهد مردم را انذار کند، و در ادامه از او می‌خواهد آداب و

مفسران و علمای علوم قرآن، برای این سوره فقط نام "مزمّل" را ذکر کرده‌اند و علت آن را وجود لفظ «اَلمُزَّمِّل» در آیة اول سوره دانسته‌اند. این سوره به گواهی تمام جدول‌های ترتیب نزول و دانشمندان علوم قرآن، مکی است، هرچند برخی در مکی بودن تمام سوره تردید کرده‌اند؛[1] اما محتوای آیات به خوبی نشان می‌دهد این سوره در مکه نازل شده است.[2] سوره‎ی مزمل، درغالب جدول‌های ترتیب نزول، سومین سوره و بعد از سورة قلم و قبل از سورة مدثر قرار دارد. در جدول منسوب به امیرمؤمنان علی7، سورة مدثر بر سورة مزمل مقدم است؛ لکن به نظر می‌رسد این تقدم وجهی نداشته باشد؛ زیرا:

1. محتوای آیات 1تا 5 سوره‎ی مزمل از برنامة تربیتی ویژه ای جهت آمادگی پیامبر اکرم9 برای دریافت قرآن از سوی خدا دلالت دارد، در صورتی که در سوره‎ی مدثر از برخورد ولید­بن­مغیره با آن حضرت9، پس از شنیدن آیاتی از قرآن گزارش می‌شود. به عبارت روشن تر، دریافت وحی قرآنی و واکنش ولید در هنگام قرائت آن از جانب پیامبر اکرم 6در سوره مدثر روایت شده است.

2. هرچند واژة "تزمّل" و "تدثّر" هر دو به معنای پیچیده شدن در لباس، ملحفه یا گلیم است، اما برخی لغت‌دانان معتقدند که

کلمات به کار گرفته شده در آیه‎ی اول سوره، باعث شده سوره با نام‌هایی چون "ن"، "القلم"، و "نون و القلم" نام‌گذاری شود. سورة قلم در مکه فرو آمده است . برخی به ابن عباس و قتاده نسبت داده‎اند که ایشان بخشی از سوره را مدنی دانسته­اند؛ به این ترتیب که از ابتدای سوره تا آیة شانزده، مکی و از آن‌جا تا آیة 33 مدنی، سپس از آیة بعد تا آیة 47 مکی و از آن آیه تا انتها مدنی است.[1] ولی این گزارش نمی تواند درست باشد. محتوای سوره از انسجام و یکپارچگی نزول و مکی بودن تمام سوره حکایت دارد. علت استثنایی شمردن آیات 16 تا 33 روشن نیست؛ در آیه ی 16 مواجه با تهدید هر یک از افرادی هستیم که آیات الهی را تکذیب کرده و آنها را اسطوره و غیر واقعی قلمداد کند.   در آیه 17 به پیوستگی داستان اصحاب باغ با افراد تکذیب کننده آیات الهی تصریح می کند.   چند برادرکه بعد از مرگ پدرمسیحی و مؤمنشان بنا را بر عدم اجرای حکم الهی در باره دادن سهم فقرا از درآمدهای حاصل از چیدن میوه باغ گذاشتند. و خدای متعال

مشهورترین نام این سوره «علق» است، که با واژه‎ی یادشده در آیه‎ی دوم سوره تناسب دارد. نام‌های دیگر آن «إِقرَأ بِاسمِ رَبِّک»، «إِقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَق»، و «إِقرَأ» به مناسبت آیه‎ی اول، و «اَلتَّعلِیم» به مناسبت آیه‎های چهارم و پنجم است.

دانشمندان علوم قرآن بر مکی بودن سورة علق، توافق دارند و غالب ایشان آن را نخستین سوره‎ی فرو آمده بر پیامبر9 می‎دانند. بر اساس تمام جدول‎های مسند، غیر مسند و ترکیبی پیش‌گفته در مقدمه، این سوره در رتبة نخست و سوره‎ی قلم در رتبه‎ی بعدی نزول قرار دارد و اکثر مفسرین بر این باورند که رسالت پیامبر 6 با این سوره آغاز شد؛ لکن جدولی که المقدمتان از سعید بن مسیب، از امام علی7 نقل می‎کند، سوره‎ی حمد را در ردیف اول قرار داده است، و برخی نیز قائل به این نظر هستند[1]، اما نظر درست آن است که سوره‎ی حمد به عنوان بخشی از قرآن کریم، پس از این زمان فرود آمد که توضیح آن در سوره حمد خواهد آمد. برخی نیز با استناد به روایتی از ابوسلمه از جابر بن عبدالله انصاری قائل به اول بودن سوره مدثر شده‎اند،[2] که این روایت، ظهور یا صراحتی در نخستین بودن سوره مدثر ندارد و گزارش حوادث پس از آغاز جریان وحی در غار حرا می‎باشد و با روایات دیگری که در کنار همین روایت آمده است، ناسازگار است و چنان‎چه در تفسیر سوره مدثر خواهد آمد، محتوای این سوره نیز بر خلاف این مدعا می‎باشد.

یکپارچه نازل شدن این سوره نیز، از دیگر موضوعات مهم در سوره‎ی علق است. برخی

امروز به حمد الله با حضور استاد بهجت پور از جزوه آموزشی قرائت و تفسیر ورودی های جدید حوزه خواهران که باید در ترم اول، توسط اساتید محترمی که از برخی استان ها در کانال تشریف دارند، تدریس شود، رو نمایی شد.
این جزوه بر اساس روش اقراء پیامبر ص طراحی و اهداف تربیتی و آموزشی مناسبی را پیگیری می کند که بعدها نسبت به آن بیشتر خواهیم گفت.

این محصول حاصل تلاش برخی دوستان گروه تفسیر موسسه تمهید با همکاری معاونت فرهنگی مرکز مدیریت حوزه خواهران و دفتر قرآن آن مدیریت است، که امیدواریم گامی مهم در آشنا ساختن طلاب سطح دو حوزه خواهران با قرآن و محتوای غنی آن باشد.  

سوره ماعون که به مناسبت آیة اول، با نام‌هایی چون "أرایت"، "أرایت الذی"، "الدین" و "التکذیب" و به مناسبت آیة دوم به "الیتیم" و به مناسبت آیة آخر، سورة "ماعون" نامیده شده است، در تمام روایات گزارش دهنده ترتیب نزول سوره ها اعم از آنها که در جدول‌های مسند، غیر مسند و ترکیبی در مقدمه جلد اول تفسیر همگام با وحی جمع آوری شده اند، سورةی ماعون در ردیف هفدهم پس از سورة تکاثر و پیش از سورۀ کافرون قرار دارد. اکثر مفسران و دانشمندان علوم قرآن این سوره را مکی دانسته‌اند. اما برخی از آنان در مکی بودن تمام سوره یا حداقل آیات سوم به بعد تردید دارند و آن را مدنی می‌دانند.[1] 

با هم بحث استاد بهجت پور در مقدمه تفسیر این سوره در جلد اول تفسیر همگام با وحی در ویراست جدید را پی می گیریم و نظر دقیق استاد را با هم می خوانیم:

آنچه باعث تردید زمان نزول سوره شده است، آیات "فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّین" تا آخر سوره است.  تهدید نمازگزاران در آغاز نزول قرآن در مکه، و هنگامی که هنوز جمعیتی عابد و نماز گزار شکل نگرفته و حکم وجوب نماز برای عموم مردم صادر نشده، موجب این تردیدهاست. اینکه این تهدید در مکه بوده، یا در مدینه اتفاق افتاده است، نیز محل گفتگو است. برخی هشدارها به مؤمنان در مکه

برداشت استاد بهجت پور از واژه دین در آیه اول سوره ماعون در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

ارایت الذی یکذب بالدین

 منظور از «اَلدِین»،  معارف و دستورات الهی درهمه امور از جمله جزاء است.  منظور آیات، بیان وخامت حال کسانی است که معارف و دستورات الهی را که  انبیا و کتاب های آسمانی مردم را به آنها دعوت کرده اند، انکار کنند و نه تنها در برابر آنها خاضع نباشند، بلکه آنها را درو غ بشمار آورند. برخی از روایاتی که مراد از دین را ولایت امیر مؤمنان دانسته‎اند، به این اعتبار است که ایشان یکی از تجلّیات دین و معارف و دستورات آن می‎باشند. «دِین» در لغت با این برداشت تناسب دارد. «دِین» (اسم مصدر)، به معنی طاعت و جزاء است که برای شریعت استعاره شده است[1]. آقای مصطفوی معتقدند: «ریشه این ماده خضوع و اطاعت در برابر برنامه یا مقررات معین است و معانی طاعت، تعبد، محکومیت و مقهوریت، تسلیم در برابر امر، حکم، قانون و جزاء، از معانی نزدیک آن است، و به همین اعتبار، این واژه به برخی مصادیق اصلی خود یعنی جزاء، حساب، دین، طاعت و... معنی می‌شود.»[2]

در بررسی آیات نازل شده تا کنون روشن می شود که دیدگاه آقای مصطفوی صحیح است؛ با این اضافه که قرینه استعمال «دِین» به معنای جزا هنگامی است که دین  مضاف الیه واژه «یَوْم» باشد: (ر. ک. سوره های مدثر 4/ 46،  حمد 5/ 4) شاید به این بیان که رستاخیز، روز حاکمیت مطلق دستورات الهی و اجرای موبه موی آنها درباره‎ی اشخاص و گروه‎هاست،  ولی در همین دوره نزول (ر. ک. ماعون 15/ 1) بلکه در تمام آیات قرآن، جز موارد محدود، هر زمانی واژه « ِدین» بدون آنکه مضاف الیه «یَوم» باشد، به کار رفته است، به همان معنای خضوع در برابر معارف و دستورات الهی بوده که شامل خضوع در مقابل جزا و پاداش الهی است. به همین روی

تفسیر نگاری و بیان تفسیر، امری روش مند است و بدون رعایت روش صحیح، به سر انجام مطلوب نخواهد رسید. استاد عبدالکریم بهجت پور در کتاب حاضر تلاش نموده روش و ساختار صحیح تفسیر نگاری و بیان تفسیر را ارائه نماید.

این کتاب دو دسته را مخاطب خود قرار داده است:
1. متخصصان مباحث قرآنی و تفسیر نگاری که چگونگی انتقال موثر و نظام مند داشته های تخصصی شان را به مخاطب فرا میگیرند.

2. عموم علما،مبلغان و مروجان دین، که افزون بر مهارت های بیان تفسیر، با برخی از اهم مبانی و منابع ضروری و در دسترس جهت استخراج و ارائه تفسیری نظام مند و تاثیر گذار آشنا خواهند شد.


جهت تهیه این کتاب به صورت مجازی اینجا را کلیک نمایید.  

مهارت های بیان تفسیر سوره های قرآن کریم

جهت تهیه این کتاب به صورت مجازی اینجا را کلیک نمایید.

نکته‎های روش ­شناختی

1. فرزند و یا نام بلند و شهرت، هرگاه در انسان به کمال رسیده، علامت رحمت ویژه‌ی پروردگار و نعمت موجب شکر است که باید با نماز و قربانی از آن استقبال کرد (سوره کوثر)، اما همین نعمت‎ها و ثروت‎ها و شهرت‎ها هنگامی که در اختیار انسانِ تربیت‌نایافته باشد و اصل قرار گیرد، و فرصت‎های غیردنیوی و معنوی را قالب دنیوی دهد، وبالِ جان آدمی است، و موجب عذاب می‎شود. خدای متعال در سوره‎های کوثر (مکی 15) و تکاثر (مکی 16) مخاطبان را به چنین مقایسه‎ای می‎کشاند.

2. کسی که مست فزون‎خواهی دنیا و تکاثر نعمت‎هاست، با تهدید صریح و مؤکد و خطاب مستقیم هوشیار می‎شود. بنابراین خداوند می‎فرماید: «کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ * ثُمَّ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ».

3. علم یقینی یعنی دانش متقن و قطعی، انسان را به باطن زیاده‎طلبی‎ها یعنی گرفتاری در

شناسه و توصیف سوره تکاثر (به زودی در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی استاد عبدالکریم بهجت پور)

به مناسبت کلمات استعمال شده در آیة اول سوره، آن را "التکاثر" و "الهاکم" نامیده­اند. برخی از مفسران سوره را مدنی می‌دانند، اما به اعتقاد اکثر مفسران و اندیشمندان علوم قرآن، سورة تکاثر در مکه نازل‌شده است. این سوره در تمام روایات گرد آوری شده در جداول مسند، غیر مسند، و ترکیبی ترتیب نزول، در ردیف شانزدهم پس از سورة کوثر و پیش از سورة ماعون قرار دارد. سورة تکاثر در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی‌ام قرآن، ردیف صد و دوم بعد از سوره‎ی قارعه و قبل از سوره‎ی عصر قرار گرفته است و هشت آیه دارد.

مقصود سوره

برحذر داشتن مردم از اشتغال به فزون طلبی‎های کور بهره ها ی دنیا در فرصت عمر؛ با توجه به آثار شقاوت‎بار آن.

محتوای سوره

سوره یک بخش است. در آغاز با خطاب به دنیاطلبان، آن‌ها را از عمق فاجعه­ای که به آن دچارند، آگاه می‌کند و از عواقب این دنیازدگی و گرفتاری در آتش جهنم بیم می­دهد. آن‌گاه یادآور می‌شود که این افراد باید در برابر نعمت‌های الهی داده شده در دنیا پاسخگو باشند.

ارتباط سوره

بررسی مجموعه پانزده سوره‌ای که پیش از این سوره نازل شده است، نشان می‌دهد روش اساسیِ تغییر جامعة جاهلی هشدار است. گام‌هایی که در سوره‌های مدثر، تکویر، اعلی، لیل، فجر، عصر و عادیات برداشته شده، مصادیق این هشدارها و بیم‌هاست. موضوع غالب پانزده سوره نازل شده تا کنون،  بیان آسیب­ها ی وضع موجود انسان ها و راهکارهای اجمالی درمان آن‌ها است. البته با توجه به نقش هشداری پیامبر اکرمص در غالب سوره­ ها به درگیری‌های میان وی و مخالفان نیز توجه شده است.

خداوند متعال پس از آن‌که در سورة عصر (مکی 13) برنامه‎ی استفاده از سرمایة عمر را بیان،

در سوره تکاثر، شانزدهمین سوره نازل شده بر پیامبر اکرم (ص) در تفسیر همگام با وحی می خوانیم:

تنظیم رابطه انسان با طبیعت
یکی از ابعاد بسیار مهمِ روابط انسان، رابطه‌ی او با نعمت‌های موجود در دنیا است. انسان موجودی است که بقایش در گرو بهره‌گیری از نعمت‌های طبیعت است. خدای حکیم و رزاق، غرائز را در انسان به ودیعت نهاد تا او با نعمت‌ها رابطه برقرار کند و با استفاده از آن‌ها، به بقا و تداوم نسل خود بپردازد. غزائز و میل‌ها چنان در انسان بالفعل و شکوفا هستند که در آموزه‌های دینی نیازی به توجه به آن‌ها جز در موارد نادر، وجود ندارد، بلکه به طور عمده روش قرآن و سنت، بر کنترل و مدیریت آنها بوده است. برای آن‌ها مرزهایی تعیین شده ودرباره‎ی آسیب های احتمالی هشدار داده است. آسیب‌ بزرگ نعمت‌ها و غریزه‌ی سیری‌ناپذیر انسان، پیگیری فزون‌خواهی‌ها و دل‌مشغولی به آن‌ها است تا آن جایی که

فایده ی گام تحول


توجه به گام تحول، افزون بر آن‎که در کشف مهندسی تحول به‎کار می‎آید، مفسر را در فهم حادثه‌ها و رابطه‎اش با پیام‌های قرآن، یاری می‎کند. اگر محور اصلی سوره و پیام‌ها و گام‌های اصلی آن پیدا شود، می‌توان بسیاری از این حادثه‌ها را به آن‌ها ارجاع داد. در این صورت سازواری و انسجام قرآن، به‎خوبی نمایان می‌شود.
لازم است بدانید که اگر مخاطبان پرسیدند که آیا هم‎اکنون نیز باید دقیقاً گام‎های تحول به همان شکل ورود در جامعه‎ی عربی معاصر نزول، به جامعه‎ی اسلامی ایران وارد شود، پاسخ داده می‎شود: خیر؛ این اقدام نیاز به عملیات جری و تطبیق دارد. باید شرایط را به‎خوبی سنجید و با کشف تناسب‎ها و وضعیت جامعه‎ی کنونی در مقایسه با جامعه‎ی عربی معاصر، به طراحی مهندسی فرهنگی ویژه‎ای مثلاً برای ایران دست زد. به‎هرحال کار مفسر، گزارش نزول و گام‎های تحولی است که برای تحول معاصران نزول برداشته شد و جری و تطبیق همان‎گونه که در بحث از مفاهیم آمد، مطالعه‎ی دومی می‌خواهد که از بحث ما خارج می‎باشد.


نمونه‎هایی از گام تحول
از آن‎جا که آگاهی بر گام‌های تحول‎آفرین قرآن، اهمیت فراوانی دارد، گام‌های تحول در هشت سوره‎ی ابتدای نزول قرآن را به‎اطلاع می‌رسانیم:
گام اول: در سوره‌ی علق (نزول 1)، بر پایه‎ی خالقیت خداوند متعال، شواهد و دلایل شایستگی وی برای پروردگاری و حق انحصاری او در ربوبیت «تدبیر و یا تربیت امور بندگان» بیان می‌شود و پیامبر موظف می‌شود تا این شایستگی و حق را بر مردم بخواند: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ * الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ؛ بخوان به‎نام پروردگارت که آفرید. * انسان را از عَلَق آفرید. * بخوان، و پروردگار تو کریم‎ترین [کریمان‏] است. * همان‎کس که به‎وسیله‎ی قلم آموخت. * آن‎چه را که انسان نمى‏دانست، آموخت» .
گام دوم: پس از تحقق گام اول و مشخص شدن گروهی تقواپیشه و تسلیم رب، بیان می‎گردد گروهی نیز در مقابل این حقیقت سرکشی کرده و رفتاری مجرمانه مرتکب می‌شوند. در برابر این رفتار، سوره‎ی قلم (نزول 2) به یادآوری عدالت پروردگار در برخورد با این دو دسته از مردم می‌پردازد:

 پاسخ به دو پرسش پیرامون گام تحول 


1. چرا عرب‎های شبه‎جزیره‎ی عربستان، مکه و اطراف آن، جامعه‎ی معاصر نزول بودند؟

قرآن توان و ظرفیت خود در تمدن‎‎سازی و تحول‎آفرینی را از راه نزول در منطقه‎ی اُمّیِ مکه و توسط پیامبر امّی نشان داد. در هنگامه‎ی ظهور اسلام، چهار تمدن ایران، روم، مصر، و یمن وجود داشت و این تنها شبه‎جزیره‎ی عربستان، مکه و اطراف آن بود که هیچ‎گونه تمدنی نداشت و مردمانش بدترین دین و بدترین زندگی را داشتند؛ بی‎سواد، ناخوانا و نانویس بودند و به‎تعبیر قرآن «فِی‏ ضَلَالٍ مُبِینٍ» و «قَوْماً لُدًّا» به‎شمار می‎آمدند. اگر تحول یادشده در یکی از تمدن‎های چهارگانه صورت می‎گرفت، به همان تمدن‌ها مستند می‌گشت. حتی اگر این تمدن‌ها به بالاترین رشد و ترقّی می‌رسیدند، اظهار می‎شد که این تعالی، ریشه در تمدن ما دارد، قرآن هم که آمد، کمی به این تعالی کمک کرد؛ مانند چاشنی غذا که به کیفیت آن کمک می‌کند. اما قرآن، عربِ امّیِ بی‎سوادِ ناخوانایِ بی‎صنعت و بی‎فرهنگ را مد نظر گرفت و ظرف بیست‎وسه سال، یک جامعه‎ی مدنی کامل تحویل داد و آن را سید و سرور تمدن‌ها کرد؛ به‎طوری که

در این مطلب قصد دارم شما عزیزان را با یکی از مباحث مهم در قرآن که خیلی به آن توجه نشده است، آشنا کنم و آن مقوله ی گامهای تحول در قرآن است. از آنجا که یکی از مطالب انحصاری تفسیر همگام با وحی این موضوع است و گامهای تحول قرآن فقط با نگاه تنزیلی به قرآن قابل پیگیری است، لذا توجه شما را به مطلب ذیل جلب می کنم.

این بحث را که در کتاب مهارت های بیان تفسیر در درس پنجم مطرح شده است، در چند مطلب آینده پیگیری می کنیم.


گام تحول


یکی از مباحثی که در توصیف سوره‎ها از اهمیت بالایی برخوردار است، گزارش گام تحول است. البته ارائه‎ی این بحث در مجالس تفسیری به ترتیب نزول مناسب‎تر است؛ چرا که در آن‎ها مخاطبان منتظر شنیدن بحث‎های مرتبط با مهندسی فرهنگی هستند؛ از آن‌جا که از ترکیب منظم گام‎های تحول، سلسله‎ای از گام‎های تحول‎آفرین به‎دست می‎آید، این مباحث راه‎گشای مدیران کشور در مهندسی فرهنگی کشور می‎باشد.


گام تحول، کلیدی‎ترین موضوعی است که مطالب پراکنده‎ی یک یا چند سوره را گرد هم جمع می‎آورد و یک گرانیگاه و مرکز ثقل برای نشان دادن سیر تحول مردم در قرآن می‎باشد. در این بحث، تناسب کل قرآن در نحوه‎ی فرهنگ‎سازی مفاهیم، توضیح داده می‎شود.


تأمل در آیه‎ی اول سوره‎ی ابراهیم روشن می‎کند که تغییر و تحول در فرهنگ جاهلی معاصر نزول و تبدیل آن به فرهنگ نورانی قرآنی، از راه توجه به سه مؤلفه شکل می‎گیرد. فرهنگ جاهلی که باید افول کند، فرهنگ اسلامی که باید تعالی یابد و تواناسازی مربی (به‎عنوان محور تعالی).


گام تحول، موضوع اصلی تغییر و تحول است و از کنار هم قرار دادن این گام‎ها، که کل فرایند تغییر و تحول را نشان می‎دهد، مهندسی تحول فرهنگی شکل می‎گیرد. تغییر و تحول، یک مرحله و یک گام نیست؛ بلکه سلسله گام‌هایی است که برای رسیدن به هدفِ ذکرشده، برداشته می‌شود. این موضوع را در تفسیر همگام با وحی، مورد توجه قرار داده‎ایم. به‎نظر می‎رسد در پرتو نگاه به نزول تدریجی قرآن و سیر نزول، می‎توان به مدل مهندسی فرهنگی در قرآن، دست یافت.
برای روشن شدن ابعاد و جوانب بحثِ گام تحول،

آیت‌الله یوسفی‌غروی در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد:

نکات قرآنی غدیر را به درستی در جامعه تبیین نکرده‌ایم/ ماجرایی شنیده‌ نشده از تألیف کتاب «الغدیر»

به گزارش ایکنا؛ در آستانه جشن ولایت، عید سعید غدیر خم به منزل ساده و صمیمی آیت‌الله محمدهادی یوسفی‌غروی، یکی از نوابغ عرصه پژوهش در تاریخ اسلام و اساتید پیشکسوت حوزه علمیه قم، رفتیم. یوسفی غروی از شاگردان مرحوم آیت‌الله خوئی و امام خمینی(ره) است که تاکنون تألیفات مهمی در اصول عقائد، فقه و تاریخ اسلام، به زبان‌های فارسی و عربی داشته است و توانسته برخی آثار متقدم تاریخ اسلام همچون «مقتل ابومِخنَف» را بازسازی و بازنویسی کند.

از ایشان خواستیم به مناسبت فرارسیدن عید سعید غدیر خم، مخاطبان ایکنا را از نکاتی درباره این واقعه مهم در تاریخ اسلام بهره‌مند سازد.

آیت‌الله یوسفی‌غروی با بیان اینکه در زمینه معرفی وقایع مربوط به عید غدیر خم به جامعه، منسجم و دقیق عمل نکرده‌ایم، گفت: متأسفانه بعضی مسائل مربوط به غدیر را به گونه‌ای بیان می‌کنیم که موجب می‌شود مخالفان آن را دستمایه تمسخر و حمله به شیعه قرار دهند. یکی از این موارد آن است که بعضی خواص و عوام اصرار دارند بگویند آیه سوم سوره مائده: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا» در روز غدیر نازل شده، در حالی که همه شواهد می‌گوید کل سوره مائده به شکل دفعی و ۱۰ روز قبل از غدیر نازل شده است.

وی با بیان اینکه قیچی‌کردن آیات سوره مائده و آیات مختلف آن را به زمان‌های مختلف نسبت‌ دادن، مبنای تاریخی و عقلانی ندارد، گفت: کهن‌ترین خبری که می‌گوید سوره مائده دفعی نازل شده، در تفسیر «عیاشی» آمده است و مُناقِض هم ندارد، علامه طباطبایی(ره) این را متبنّی شده اما متأسفانه عموم افراد از این موضوع غافل‌اند.

ارتباط نزول دفعی سوره مائده و عید غدیر خم

آیت‌الله یوسفی‌غروی در ادامه گفت: سوره مائده به شکل دفعی و تمام و کمال در روز هشتم ذی‌الحجة سال ۱۰ هجری بر پیامبر(ص) نازل شد و رسول خدا آیات آن را برای مردم قرائت کردند تا به این آیه رسیدند:«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛ ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده‏‌اند همان کسانى که نماز برپا مى دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند»، مردم از پیامبر(ص) مصداق خواستند و ایشان گفتند باید به مسجدالحرام برویم.

وی افزود: چند تن از صحابه پیامبر(ص) به همراه ایشان به مقابل مسجدالحرام رسیدند، مستمندی را دیدند که انگشتر عقیق

١. آماده‎سازی و تواناسازی رسول اکرم …برای انتقال کامل و بی‎کم و کاست محتوای دین، در اوائل نزول قرآن مورد عنایت حضرت احدیت بوده است. توانا سازی بدین منظور بوده که درستی انجام وظیفه آن حضرت را درخواندن مطالب بر مردم به طور کامل تضمین کند. توجه به امر توانا سازی و مهارت آموزی مربیان و دعوت کنندگان به خیر و رفع نگرانی های ناشی از ضعف های احتمالی آنها در انجام وظائف تبلیغی و تربیتی، باید مورد اهتمام باشد و این توانا سازی تا آن جا ادامه پیدا کند که توان مبلغان و دعوت کنندگان به خیر در انجام وظائفشان تضمین شود.


٢. توجه به دغدغه های درونی رسول و مبلّغ و تدبیر مناسب در رفع آن‌ها، از جمله نکات ارزشمندی است که از آیات «سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى * إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ مَا یَخْفَى‏‏» استفاده می‎شود. به طور مثال طلاب علوم دینیه که وظیفه تربیت و دعوت مردم به خیر و امر به معروف و نهی از منکر رابر عهده می گیرند، از آغاز ورود به حوزه های علمیه دچار نقص هایی هستند که باید در طول زمان تربیت در حوزه مرتفع شوند و بخشی از آموزش ها حوزه در صدد تکمیل دانایی ها و توانایی های ایشان باشد.


٣. یکی از مطالب مهم تربیتی در قران ایجاد مقدماتی است که ملکه ای اعتقادی و یا صفتی روحی و اخلاقی را در متربیان تولید کند. مبادی این باورها و تخلق ها گاه بدون توجه متربی به او منتقل می شود. به گونه ای که خود متربی درک روشنی ازتأثیرات آن مبادی ندارد. از جمله می توان بر صفت «خشیت » توجه داد که در سوره اعلی از آن یاد شده است. این ملکه نتیجه شناخت و درک ابهت پروردگار است که به تدریج در طول نزول 8 سوره بوجود آمد، هر چند


1. شناخت نقش پروردگار بر تحول در شخصیت انسان، فرع بر آشنایی انسان با پروردگار و ایمان به تأثیرات وی ـ جلّ و اعلی‌‌ ـ بر هستی و حیات بشر است؛ به همین جهت معرفی پروردگار در سوره‎های گذشته همچون علق، قلم، مزّمّل، حمد وبه خصوص آیات ابتدایی سوره اعلی نزول 8 مقدم شد وگوشه‎هایی از تأثیرات وی بر زندگی بشر بیان گشت تا انسان با این معرفت انگیزه بخشش های بدون چشم داشت از مردم و امید به توجه پروردگار متعال را بدست آورد.
2. توجه به تناسب سوره‌های اعلی و لیل، ابعادی از روش بیانی قرآن را روشن می‌کند. خداوند در سوره‌ی اعلی پیامبر را به تسهیل و آسانی، از طریق عدم فراموشی آیات، وعده داد: «وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى» و در این سوره اهل تقوا را به آسان‌سازی و تحول شخصیتشان در میل به دین بشارت داد: «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى»، در سوره اعلی اهل خشیت یعنی کسانی که درک مناسبی از عظمت پروردگار دارند را اهل تذکر و رستگاری دانست: «سَیَذَّکَّرُ مَن یَخْشَى» و در این سوره آنان را «اتقی» نامید، کنایه از این‌که هرچه خشیت از پروردگار بالاتر باشد، خویشتنداری بالاتر می‌رود: «سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى». خداوند در سوره‌ی اعلی از تزکیه

1. اولین گام اصلاح افراد با هشداردادن و بیم‌دادن آنان نسبت به عواقب غفلت و بی‎توجهی به رفتار و باور‎هاشان آغاز می‎شود.
2. اگر هشدار‎ها از جانب پروردگار است و انذاردهنده، تنها مبلّغ پیام اوست، در ابتدا مبلّغ باید پروردگار را به مخاطب بشناساند و سپس عظمت، بزرگی و کبریایی او را بیان دارد، تا هشدار‎ها مؤثر واقع شوند.
3. چون هشداردادن به دیگران، به طور غالب، مخالف با طبیعت اولیه مخاطبان هشدار است، هشداردهنده یا واسطه‌ی هشدار باید عوامل تنفرزا و مسائل حاشیه‎ای میان خود و مخاطبان را به حداقل رساند. در غیر این صورت، همین امور به ظاهر کوچک، به توفیق نداشتن وی منجر می‎شود.
4. هنگامی سفارشِ دیگران به شکیبایی فایده‌ی لازم را دارد که سفارش‎کننده، امید به آینده را با نشان دادن نتیجه‌ی تلاش‎های شخصِ تحت فشار یا حداقل رسوایی و تنبیه جریان مخالف ایجاد کند. این نکته از ملاحظه‌ی


1. این سوره با هدف آماده‎سازی پیامبر برای تحمل مطالب سنگین قرآن یا تحمل مأموریت انذار مردم نازل شد و ریاضت هایی را به آن حضرت الزام کرد. شبیه این برنامه تربیتی بر دعوت کنندگان به قرآن و انذار دهندگان مردم در هر زمان لازم است؛ بر ایشان فرض است تا با ریاضت‎های مشروع، ظرفیت روحی خود را بالا برده و دل بریدن از دیگران و توکل بر خدا، شکیبایی را در خود تقویت نمایند.
2. پروردگار متعال در آیه 48 سوره‌ی قلم پیامبر  را بر شکیبایی در امر تبلیغ دین فرمان داد. درسوره مزمل، مجدداً به وی صبر در برابر زخم ‎زبان‎ها را دستور داد؛ از تکرار این دستور


1. این سوره، با انگیزه‌ی تقویت قلب شریف پیامبر اکرم… و شکیبا شدن وی در برابر فشارهای طبقه‌ی ممتاز مکه، نازل شده است. روشی که برای تأمین این منظور به کار گرفته شده، یادآوری گوشه‎هایی از قدرت پروردگار متعال در تنبیه اقوام ثروتمند و پادشاهان قدرتمند و مفسد است که سرگذشت آنان برای پیامبر روشن بوده است. تأثیر این روش، در اطمینان خاطر افرادِ تحت فشار، غیرقابل انکار می‎باشد.
2. تغییر و تقدیر نعمت‌ها از سوی پروردگار، معلول رفتار انسان‎ها است. غفلت از محاسبه‌ی رفتار خود و نقشی که در این تغییرات دارند، موجب خطا در داوری می‎گردد، انسان های غافل نسبت به رفتار خود پروردگار را داوری می کنند بدون اینکه به نقش