مفسرین و اندیشمندان علوم قرآن، برای این سوره تنها نام "مدثر"را ذکر کرده و علت نامگذاری را به کار رفتن نام مدثر در کلمات ابتدایی سوره دانستهاند.
این سوره به گواهی تمام جدولهای ترتیب نزول و دانشمندان علوم قرآن، مکی است، هرچند برخی در مکی بودن تمام سوره تردید کرده و آیات 31 تا انتهای آن را مدنی شمردهاند،[1] محتوای آیات، به شرحی که در توضیح محتوای سوره خواهد آمد، نشان میدهد تمام آنها در مکه نازل شده اند.
سورة مدثر در تمام جدولهای مسند، غیر مسند و ترکیبی چهارمین سورهای است که بر پیامبر اکرم9 نازل شده است. پیش از آن، سورة مزمل و پس از آن، سورة حمد فرو آمد. تنها در جدول منسوب به امیر مؤمنان7، این سوره بر سورة مزمل مقدم است که توضیح آن در شناسة سورة مزمل گذشت. برخی روایات اهلسنت، سورة مدثر را اولین سورة مکی دانستهاند،[2] لکن این ادعا علاوه بر منافات با محتوا و مضمون سوره، با شأن نزول آن نیز، که به توطئة ولید و مشرکان دربارة آیات قرآن اشاره دارد، تناسب ندارد، که بر اهل دقت پوشیده نیست.
سورة مدثر در ترتیب مصحف رسمی، در جزء بیست و نهم قرآن، ردیف هفتاد و چهارم، بعد از سورة مزمل و قبل از سورة قیامت واقع است و 56 آیه دارد.
مقصود سوره
توجیه پیامبر9 دربارهی هشداردادن مردم با قرآن.
محتوای سوره
سوره به چهار بخش به ترتیب زیر تقسیم میشود:
1. آیات 1- 7؛ فرمانِ ابلاغ انذار مردم به پیامبر9
خدای متعال در ابتدای این بخش به رسول اکرم9 دستور میدهد مردم را انذار کند، و در ادامه از او میخواهد آداب و شرایط مناسب این وظیفهی هشداری را رعایت کند.
2. آیات 8- 37: نمونه ای از تضمین های دفاع پروردگار از پیامبر 9 در برابر آزار مغرضان
پس از آن که در آیه هفتم، پیامبر را به شکیبایی بر آزار و رنج مردم مغرض و جاهل توصیه کرد، در این آیات نمونهای از آزار مغرضان به آن حضرت گزارش می شود و تنبیه مناسبی که پروردگار از این جریان می کند، تشریح می شود. این تنبیه بخشی مربوط به دنیا و بخشی در آخرت است.
3. آیات 38- 48: بیان مضمون انذار
در این بخش، مضمون هشدار بیان میشود: وابستگی انسان به اعمالش، تبیین می شود. از فرجام بد مجرمان و سرانجام خوش اصحاب یمین یاد میکند و علت گرفتار شدن اهل جهنم را، اهل نماز نبودن، اطعام نکردن مسکین ، همراهی با اهل باطل ، و انکار روز جزا میداند.
4. آیات 49-56: نتیجهگیری و انتقاد از رفتار نامتناسب مشرکان با هشدارهای قرآنی
در بخش پایانی سوره، به فرار مشرکان از پندها و اندرزهای قرآن اشاره میکند و پس از تحلیل انگیزة پندگریزی آنان، انسان را در متذکرشدن یا ماندن بر غفلت، مختار معرفی می کند. اختیاری که در نهایت خود باید هزینه اش را بپردازد.
ارتباط سوره
تغییر و تحولی که قرآن عهده دار بیان آن بود، با معرفی پروردگار و دعوت مردم به توحید ربوبی در سوره علق (نزول 1) آغاز شد. این حرکت انقلابی، گفتمان خود را با تشریح مسئولیت انسان در برابر پروردگار در سوره قلم ( نزول 2 ) و بیان رسالت پیامبر اکرم 9 و تهدید در باره سرکشی در برابر وی در سوره مزمل ( نزول 3) ادامه داد. در سوره مدثر پیامبر اکرم 6 مأمورمیشود تا مردم را از اعتقادات و رفتار های جاهلانه ای که آینده انها را با خطر مواجه می کند، برحذر داشته، مسئولیت اعمالشان را به آنها گوشزد کند. روشن است که به ترتیب، عناصری چون 1. پذیرش ربوبیت و صاحب اختیاری خدای متعال، 2. توجه دان به مسئولیت انسان در مقابل وی 3. تبیین رسالت حضرت محمد 6، زمینه ها و مقدمات ورود حضرت محمد 6 به عرصه هشدار بود. این سه گام در سوره های گذشته برداشته شد. از نگاه دیگر، تمرکز سوره های علق تا مدثر بر خطاب با پیامبر اکرم 6 است و گفتگو با دیگران به مناسبت صورت گرفته است. خدای متعال در هر چهار سوره، حاشیههای رساندن پیام های دین از سوی آن حضرت 6 را به ایشان توجه داده، آن حضرت را در باره هر یک از آنها توجیه کرده اند: در سوره علق حضرت محمد 6 را در باره چگونگی مواجه با سرکشان در برابر دعوت به توحید ربوبی توجیه و در باره تنبیه این گروه اطمینان خاطر داد. در سوره قلم چالش های بزرگ تکذیب وی از سوی صاحبان قدرت و ثروت بازگو و پیامبر6 برای عبور از این چالش، راهنمایی می شوند. در سوره مزمل ایشان 9 برای ورود به عرصه هشدار آماده می شوند و در سوره مدثر دستور ورود ایشان 9 به موضوع هشدار مردم صادر و با وی 9 در این خصوص گفتگو می شود.
گام تحول
در این سوره یکی دیگر از گامهای تحولآفرین قرآن، یعنی اعلام خطر و هشدار به مردم مطرح شده است. هشدار چنان اهمیتی دارد که جزو موضوعات محوری بسیاری از سورههای نازل شده پس از این سوره است؛ بهرغم آنکه پیامبر اکرم هم بشارتدهنده و هم بیمدهنده است، اما در غالب سورههای آغاز نزول، از او فقط به عنوان منذر و هشداردهنده یاد شده است.[3] حتی خداوند در سورهی قمر ( نزول 37 )، انبیا را تنها با صفت هشداردهنده معرفی میکند.[4]
فضیلت سوره
در حدیثى از امام باقر7 آمده است:
«مَنْ قَرَأَ فِی الْفَرِیضَةِ سُورَةَ الْمُدَّثِّرِ کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یجْعَلَهُ مَعَ مُحَمَّدٍ9 فِی دَرَجَتِهِ وَ لَا یُدْرِکُهُ فِی حَیَاةِ الدُّنْیَا شَقَاءٌ أَبَداً إِنْ شَاءَ اللَّه؛[5] کسى که در نماز واجب، سورة مدثر را بخواند، بر خداوند است که او را همراه پیامبر9 و در درجة او قرار دهد و در زندگى دنیا هرگز دچار بدبختى نشود.»
اثر تربیتی یاد شده در روایت، با مقصود و محتوای سوره تناسبی کامل دارد. انسانی که بر خود فرض کرده تا برای بیداری مردم غافل تلاش کند و این عمل را میثاق میان خود و پروردگارش قرار دهد، و این میثاق را با قرائت سوره در نماز ابراز کند، معامله ای با پروردگار کرده که دو پاداش در پی دارد: 1. وی را به مرتبه پیامبر اکرم 9 که منذر غافلان بود، ارتقا می دهد. 2. به مشیت الهی ، از انواع شقاوت هایی که برخی در دنیا به دام آن گرفتار می شوند، رها خواهد شد.
[1].ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج29، ص 271 و آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن الکریم، ج۱۵، ص ۱۲۸.
[2].سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج6، ص 280-281.
[3]. ر.ک: ق34 / 2، ص 38 / 4، 7 و 65، اعراف 39 / 184 و فرقان 42 / 1، 7 و 51.
[4]. قمر 37 / 5، 16، 18، 21، 23، 30، 33، 37، 41.
[5]. عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج5، ص452.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.