خلاصه مصاحبه اختصاصی تفسیر تنزیلی با استاد بهجت پور
موضوع مصاحبه: دوره های تحول مسلمانان عصر نزول (قسمت اول)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلطانی: استاد محترم شما چنانچه در ابتدای سوره حجر در جلد پنجم تفسیر همگام با وحی و نیز در کتاب شناختنامه تنزیلی سورهها آوردهاید، معتقدید که سوره ها و آیات قران به تناسب رشد شخصیت مردمی که به دعوت پیامبر اکرم ص و قران پاسخ مثبت می دادند، نازل می شد، هر میزان که مسلمانان رشد می کردند، شرائط اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول می شد و گاه حتی متغیرهایی به برنامه تحول افزوده می شد. خدای متعال متناسب با این شرائط و متغیرهایی برای مسلمانان ، پیامبر اکرم ص و حتی معارضان، سیاست ها و رهنمودهایی صادر می کرد. لذا پیشنهاد می دهید که در پژوهشهای موضوعی تنزیلی در چینش آیات گرد آمده، دسته بندی و جایابی آیات به تناسب این مراحل رشد و تحولات پیرامونی آن تنظیم شود و معتقدید که باید زمینه های اجتماعی و واقعیت خارجی که درپیشرفت مسلمانان عصر نزول به مدد قران اتفاق افتاد، دقت کرد و رابطه ی هر مفهوم را با این دوره ها ی رشد سنجه کرد.
برای دست یابی به این دوره های رشد اجتماعی مسلمانان که به منظور استقرار فرهنگ اسلامی صورت بسته است، شما از یکی از آموزه های قرآن که دیگران چنین توجهی به آن نداشتند، بهره بردهاید و آن آیه 29 سوره فتح است. ممکن است کمی این موضوع را باز بفرمایید.
استاد بهجتپور: باسلام خدمت شما و قرآنپژوهان محترم؛ در مورد موضوعی که مطرح فرمودید باید گفت که: بله، در قران آموزه هایی بدین منظور وجود دارد که ما از آنها تحت عنوان مهندسیهای معکوس قرآن یاد میکنیم که مهم ترین این آموزهها که خدای تعالی فهم آن را نصیب ما کرد، آموزهای است که در سوره فتح 112/ 29 وجود دارد.
در این آیه پیروان پیامبر اکرم (ص) به زراعتی تشبیه شده اند که ابتدا رشدی زیر زمینی داشته تا انکه
در قرآن میان انسانهایی که بندهی متقی و تسلیم حقند و سرانجام آنها سعادت است و طغیانگرانی که بندهی خواهشهای حقیر نفسند و سرانجامشان تقص انسانی و ماندن در خود حیوانی و شقاوت و دوزخ ابدی است، فرق گذاشته میشود، خیر از شر جدا میشود و با برنامه قرآن در سیر نزول تدریجی قرآن، راه هر کدام به خوبی نمایان میگردد.
وقتی که ما بتوانیم مردم را به سمت زانوزدن در مقابل این کتاب بزرگ کشاندیم، این کتاب خود مخاطب قرآنی خود را که اکنون در یک جامعه به معنای واقعی در حال قرآنی شدن است، به سمت جامعه ای کامل و سعادتمند که در دنیا پرثمر و در آخرت امامان نور هستند، هدایت نموده و از جوامعی که ناقص و پلید ماندهاند و در آخرت با اهل باطل و تابعان اصحاب آتشند، جدا میکند و می توانیم شاهد جداسازی عملی مردم در زمینههای نمونهای ذیل باشیم:
دقت شود که از سوره علق (سوره اول مکی) تا سوره فرقان (سوره 42 نزول) پیامهای قرآن به خوبی به جداسازی جامعه ایمانی از غیر آنها نمود که در جای خود باید بحثشان کنیم و چگونگی رسیدن به هر کدام از این بندها و چگونگی استفاده از آنها و ... مفصل است که شایدروزی برایتان گفتم
در قرآن ما به سوره فرقان که می رسیم می خوانیم: تبارک الذی نزل الفرقان
یکی از اسم های قرآن، فرقان است. فرصت نیست که از اسم های قرآن در ترتیب نزول بگویم، ولی اجمالا بگویم که قرآن برای نامگذاری خود ابتدا هذا الحدیث، سپس ذکر، سپس قرآن و پس از آن کتاب و در سوره فرقان، فرقان شد. فارق میان سبک زندگی مسلمانانه و سبک زندگی مجرمانه
با هم این سیر را که برگرفته از جلد سوم تفسیر همگام با وحی ذیل آیه اول سوره فرقان است، تعقیب کنیم:
جداسازی میان عابد و طاغی در سورهی علق (مکی 1)، میان متقین و مجرمین در سورهی قلم (مکی2)،
قبلا در مطلبی 14 گام تحول که در 24 سوره ابتدای نزول بود را خدمتتان معرفی کردم. برخی دوستان پیام دادند که توضیح بیشتری نسبت به این گام ها ارائه کنم.
در این مطلب که برگرفته از مقدمه تفسیر همگام با وحی استاد بهجت پور است، توضیحات تکمیلی داده شده است.
برای دستیابی به مطلب گذشته اینجا کلیک کنید.
در تحول همهجانبهی دینی فرد و جامعه، برخی از موضوعات نقشی اساسی دارند که بنای بلند اصلاح و تربیت دینی را بر پا میدارند. این موضوعات گامهای بلندی هستند که بهتدریج در گفتمان قرآنی وارد شده و با تکمیل و تثبیت آنها، فرد و جامعه، گامی به کمال و سعادت خود نزدیک میشوند. برخی از این موضوعات مقدمهی دیگر موضوعاتاند و جایگیرشدن گامهای دیگر مرهون تثبیت آنهاست.
این موضوعات در بنای تحول دینی همچون مصالح ساختماناند که هر یک از آنها در بر پا شدن ساختمان نقش ویژهای دارند. در همان حال
توضیحاتی پیرامون سبک تفسیر تنزیلی و چرایی نگارش کتاب مبانی، اصول، قواعد و فواید
برگرفته از آثار قلمی و شفاهی استاد بهجت پور
مقدمه:
قال علی 7: «ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ ... ؛ از قرآن بخواهید تا سخن بگوید».[1]
بخش قابل توجهی از فعالیتهای علمی دانشمندان مسلمان در طول تاریخ، به کشف مرادهای خدای متعال از آیات و یافتن پاسخ به پرسشهای گوناگون بشر درباره هستی و راههای وصول به کمال و سعادت معطوف بوده است. تفسیر پذیری قرآن و آمادگی این کتاب برای پاسخ دهی جامع به نیازهای معرفتی و رفتاری انسان در کلام امیرمؤمنان7 چنین آمده است:
أَلَا وَ إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یَأْتِی، وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی، وَ دَوَاءَ دَائِکُمْ، وَ نَظْمَ بَیْنَکُمْ.
تا آنجا که میفرماید:
وَ النُّورِ الْمُقْتَدَى بِهِ، ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ یَنْطِقَ، وَ لَکِنْ أُخْبِرُکُمْ عَنْهُ ... .[2]
این حقیقت که ظرفیت عظیم قرآن جز در پرتو وجود مفسّران توانا معلوم نمیشود، در جای دیگر اینگونه آمده است:
هَذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْطُورٌ بَیْنَ الدَّفَّتَیْنِ لَا یَنْطِقُ بِلِسَانٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ وَ إِنَّمَا یَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ.[3]
تاکنون بیش از هزار دوره تفسیر از قرآن به رشته تحریر در آمده و هر کدام از مفسّران در حد توان خود، گوشههایی از پیام و محتوای آیات الهی را روشن نمودهاند.
سبکهای تفسیر
سبک غالب تفسیر نگاریها نشستن پای درس آیات و سور به ترتیب موجود در مصحف رسمی بوده است. در قرنهای اخیر نیز با روش تفسیر موضوعی به کشف نظریات قرآن درباره موضوعات خاص پرداخته شده است.
این تلاشهای مأجور و مشکور باعث شده تا بسیاری از ابهامات عارض شده بر آیات رفع، و مرادها و اغراض خدای متعال از آیات استخراج شود و سؤالات فراوانی پاسخ یابد؛ امّا هنوز عرصههایی از مرادهای قرآن باقی مانده که نیاز به تلاش مجدد دارد.
چنان که مطالعه در سیر تاریخی تفسیر نگاری معلوم میکند، تطوّر روشهای تفسیر و تنوّع سبکهای ابهام زدایی از قرآن، معلول نیازهای جدید بوده است و به طور مثال مسلمانان در دورههای اوّلیه که دسترسی به منابع اصلی همچون قرآن، سنّت نبوی، سنّت اهل بیت و نظرات صحابه و تابعان داشتند، تا حدود سه قرن به طور غالب سراغ منابع غیر مأثور نرفتند، امّا پس از این دوره به تدریج برای یافتن پاسخ برخی پرسشها که در مأثورات جوابی نداشت و یا داوری میان آنها در هنگام تعارض و اجمال نصوص لازم بود، به روشهای اجتهادی و عقلی روی آورند و از منابع جدید بهره گرفتند.
به همین گونه به تدریج سؤالاتی مطرح شد که سبک مرسوم چینش آیات پاسخگوی آن نبود. مفسّران علاقه داشتند نظر قرآن را در موضوعاتی مثل توحید، نبوت، معاد، عقل، دل، حکومت اسلامی، خانواده و بسیاری موضوعاتی از این دست بدانند و یا گاه موضوعی در خارج مطرح میشد و به طور مثال در حوزه فلسفههای اقتصادی، یا امکان تفسیر تاریخ و ... نظریاتی مطرح میشد که داوری و نگاه اسلام درباره آنها از طریق چینش مصحفی امکان نداشت، بلکه این مفسّر بود که با در کنار هم قرار دادن مجموعه آیات مرتبط، سعی در استخراج، ارزیابی و حتی گاه کشف نظریه قرآن مینمود.
سبک تفسیر به ترتیب نزول
تفسیر به ترتیب نزول نیز از دیگر سبکهایی است که در میان معاصران، طرفدارانی پیدا کرده است و چندین تفسیرنگاری و حتی تاریخنگاری با توجه به این سبک تألیف شده است. در این سبک، منابع و ابزار تفسیری تفاوت نمیکند و مفسّر
آنچه در پی می آید اصول تحول قرآنی برگرفته از سوره های جلد اول تفسیر همگام با وحی می باشد.
به عرض برسانم تحول قرآنی سیری تدریجی داشته و قرآن با آموزش تربیت مدار تدریجی روشمند آرام آرام جامعه معاصر نزول را تحت تأثیر قرار داد.
علاقه مندان به بحث نظری گام تحول و اصول تحول به مقدمه تفسیر همگام با وحی در جلد اول و کتاب مهارت های بیان تفسیر سوره های قرآن کریم و کتاب تفسیر تنزیلی ؛ اصول ، مبانی، قواعد و فوائد استاد بهجت پور مراجعه نمایند.
این اصول از این قرارند:
اصول تحول
اصل اول:
«آشنا ساختن مردم با ویژگیهای پروردگار شایستهی انسانها»؛ از طریق قرائت صفتهای آفریدگاری (هستی و انسان) و بیان کرامت خاص پروردگار به انسان و تربیت جنبهی ممتاز او از سایر موجودات یعنی دانشوری. این اصل در سورهی علق ـ اولین سورهی مکی ـ بیان شد.
اصل دوم:
«ایجاد دغدغه و اعلام خطر در مخاطبان» از طریق تکیه بر کبریایی پروردگار، انذار مستقیم مردم همراه با عزم و اراده و رعایت نکات اخلاقی و رفتاری شایسته، که به این وسیله بیشترین جاذبه را ایجاد کند و تنفّر از انذار رسول الله را به کمترین مقدار برساند. همچنین در این هشدارها نتایج شوم جُرم و گناه از زبان گرفتاران، بیان شده است. این اصل در سورهی مدّثر ـ چهارمین سورهی مکی ـ نازل شده است.
اصل سوم:
«بیان جامع و کلی روابط انسان با خدا ». که در سه قالب انحصار حمد به خدا، توحید بندگی او و استعانت موحّدانه از او شکل گرفته است و به دنبال آن، درخواست هدایت به راه رستگاری و سعادت، و دوری از شقاوت به عنوان مهمترین نیازهای بشر به خدا مطرح میشود. این اصل پس از شناخت پروردگار و دغدغهمندی انسان حاصل میشود. انسال با ابزار معرفت، روابط خود را با خدا سامان میبخشد و در پرتو احساس خطر و دغدغهمندی، هدایت به راهِ نجات و سعادت را از او طلب میکند. بنابراین هم قوای فکری و ادراکی، و هم قوای احساسی و عاطفیاش، در مسیر تحول دینی بهکار میافتند.
شیوهی بیان این اصل، از طریق یادآوری نقشهای پروردگار در هستی، اعم از دنیا و آخرت، و آغاز و انجام عالم، و سخن خدا به نمایندگی از زبان فطرت و وجدان انسانها میباشد. این اصل در سورهی حمد ـ پنجمین سوره مکی ـ وارد شده است.
اصل چهارم:
خیلی مهم
چگونگی جامعه سازی ایمانی در مکه
سلام و روز بخیر
امروز می خواهم راجع به نکته مهمی که هم در ذیل سوره حجر در مقدمه آمده و هم در کتاب شناخت نامه تنزیلی سوره ها برایتان کمی بنویسم.
این نکته شاید حاصل کار 15 ساله استاد و پیگیری این سوال بوده که پیامبر به مدد قرآن چگونه دارد جامعه سازی می کند و مراحل اصلی این تحول سترگ چیست؟ یادم هست وقتی که ایران آرکی یو رو از آمریکا به زمین نشاند و بعد از چند وقتی گفتند ما مهندسی معکوس کردیم و مثلش رو ساختیم. تقریبا توی همون ایام بود که جرقه ای در ذهن استاد نسبت به مهندسی معکوس مقاهیم دینی در قرآن زده شد و بعد خدای متعال ما را رهنمون به دو آیه آخر سوره فتح (سوره 112 نزول) کرد و طبق آیه آخر ، استاد به حمد الله توانستند، منطق بین مفاهیم و کلی روند رشد جامعه ایمانی رو به دست بیاورند که این نگاه، اثر خودش رو در تمام سوره ها خواهد گذاشت و در مطلبی که پیرامون مقاله سوره انعام و مقایسه با المیران چند روز قبل نوشتم، اثراتش رو می بینید
حالا با هم مسأله رو پیگیری می کنیم
دقت کنید کلید قصه در آیه آخر سوره فتح است
در اینجا لازم می دونم دربارهی سیر شکلگیری و رشد جامعهی اسلامی در قرآن، توضیحاتی تکمیلی بیان شود.
با ما در ادامه همراه باشید.
گفتگوی اختصاصی بلاگ تفسیر تنزیلی با استاد بهجت پور
گفتگو با استاد بهجت پور پیرامون نظریه ایشان در مهندسی فرهنگی قرآن و کشور و نقش نگاه تنزیلی به قرآن در کشف مهندسی
متن ذیل حاصل گفتگو با استاد بهجت پور است که به صورت متن قابل استفاده برای عزیزان تنظیم کردم و سوالات و گفتگوهای اضافی را حذف کردم.
لطفا به دقت مطالعه بفرمایید. تنظیم این متن خیلی وقت برده است و لطف نمایید در صورت استفاده در جایی به جهت ترویج این نگاه، آدرس بلاگ را مرقوم فرمایید. با تشکر
استاد بهجت پور از مهندسی فرهنگی به عنوان یک صعنت یاد می کنند. صنعتی که با شما قصد سخن از آن را دارم، مرتبط با ترتیب نزول قرآن و کشف روشهای تحول فرد و جامعه از قرآن است، لذا مطالبی را که به نظر میرسد در تشریح مراد از مهندسی مفاهیم دینی مناسب باشد از میان آن گفتگو، بهعرض میرسانم:
در تنظیم متن سعی شد از کتب استاد و نظراتشان در سخنرانی ها و جلسات خصوصی با حلقه تفسیر هم استفاده شود.
مسأله امروز کشور ما آن است که چگونه خط انتقال عناصر فرهنگی شامل مفاهیم، معارف، ارزشها و رفتار دینی را سامان دهیم که حداکثر همراهی و استقبال گروههای هدف را با خود داشته باشد، رقبای خود را با کمترین هزینه از میدان خارج کند، ومنتج به نتایج ماندگار باشد؟
به عبارت روشنتر، چگونه برای خارج کردن جامعه از ناهنجارهایی که عقلپسند نیست و اسلام آنها را نمیپذیرد، برنامهریزی کنیم و علیرغم واقعیتهای موجود جامعه، و تنوع مردم نسبت به کنارزدن ناهنجاریها اقدام کنیم، و هنجارهای مخالف آنها را جایگزین نمائیم؟ به عرض میرساند در جای خود ثابت نمودهایم که بدین منظور چارهای جز نگاه تنزیلی (ترتیب نزولی) به قرآن نداریم. (تفسیر همگام با وحی، مقدمه ج1)
1/1- هدف از پژوهشهای تنزیلی
هدف اساسی، شناخت روش مناسب و پایدارِ اسلامی، برای تثبیت هنجارها در جان فرد و جامعه و فرهنگ سازی در این حوزه و مقدار سهم این مقوله
بهجتپور:
مهندسی آیات قرآن، تنها روش علمی در راستای نهادینهشدن عفاف است
گروه فعالیتهای قرآنی: مدیر مؤسسه التمهید قم با اشاره به شیوههای غیرعلمی در حوزه عفاف گفت: کشف مهندسی قرآن تنها روش علمی قرآنی است که برای نهادینه کرن عفت و پوشش اسلامی با نگاه به نزول تدریجی قرآن عمل میکند.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از استان مرکزی، حجتالاسلام عبدالکریم بهجتپور مدیر مؤسسه التمهید قم در نشست «کشف مهندسی قرآن در حوزه عفاف» که عصر روز گذشته،19 آبان به همت مؤسسه قرآنی اصحابالثقلین اراک برگزار شد هشدار داد: برای رسیدن به نقطه اتکا و روشمند در صیانت از عفاف باید دست به عمل در حوزه عفاف و حیا زد و با بهرهگیری ازآیات قرآن فعالیت در این حوزه را از حیطه حرف خارج کرد؛ جوانانی که با توطئه دشمن و برنامهریزیهای آنان دست به هنجارشکنی میزنند تنها با شنیدن سخن و نصیحت سربراه نخواهند شد اما اگر ریشهای عمل کرده و از آیات الهی کمک بگیریم قطعاً در آینده نتیجه دلخواه حاصل خواهد شد.
آنان که پیش از این اخبار پیامبر را شنیده بودند، طی گفتوگویی با ایشان و پس از شنیدن مطالب پیامبر(ص) ایمان آوردند و خود پس از بازگشت به یثرب به تبلیغ اسلام پرداختند. مدتی بعد و در نتیجه ملاقات دوباره گروهی از اهالی این شهر با پیامبر(ص) مقرر شد که مصعببن عمیر به نمایندگی به یثرب رفته و مشغول تعلیم قرآن و معارف دین به مردم آنجا شود. چندی نگذشت که با توجه به فشارهای زیاد مشرکین مکه و سردمداران قریش، پیغمبر به یثرب هجرت کردند و از آن پس این شهر مدینه النبی خوانده شد. ورود پیامبر به یثرب مصادف بود با دوازدهم ربیع الاول. به همین بهانه درباره زمینههای شکلگیری مدینه نبوی و عناصری که در آن قوام یافت و سپس از دل آن تمدن اسلامی طلوع کرد با حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور گفتوگویی داشتهایم که البته با توجه به تخصص ایشان در زمینه تفسیر قرآن به ترتیب نزول، در پرتو قرآن پیش رفته است.
گفتنی است حجتالاسلام بهجتپور، مفسر قرآن و رئیس مؤسسه تمهید و فعالیت اصلی وی تفسیر قرآن به ترتیب نزول است. تاکنون سه جلد از مجموعه تفاسیر وی با عنوان تفسیر همگام با وحی چاپ و منتشر شده است. مبانی، اصول، قواعد و فواید تفسیر تنزیلی، اصول تحول فرهنگی با نگاه به نزول تدریجی قرآن، مبانی تفسیری فریقین، مهارتهای بیان تفسیر و ما و قرآن (برای دانشجویان خارج از کشور) از دیگر آثار اوست. وی همچنین معاونت علمی دانشنامه فاطمی را که سال جاری به چاپ رسیده، به عهده داشته است.
جناب آقای بهجتپور برای شروع بحث بفرمایید یثرب و مردم آن چه تفاوتی با دیگر شهرها و مردمان آن زمان در حجاز و از جمله مکه داشتند که توانستند تحقق بخش مدینه نبوی شوند؟
تفاوت مردم مدینه با مردم مکه یا طائف این بود که مردم مدینه پیش از حضور پیغمبر اکرم(ص) در آن شهر با مضامین اسلامی آشنا شدند و به آن ایمان آوردند؛ برخلاف طائف که وقتی پیامبر به آنجا رفتند بشدت مورد آزار مردم آن شهر قرار گرفتند. مردم مدینه شاید به دلیل حضور اهل کتاب در این شهر و ارتباطی که با آنها داشتند اجمالا میدانستند دینی در آن منطقه ظهور پیدا خواهد کرد و یهودیها هم آمدهاند و منتظر پیغمبر آخرالزمان هستند. آنها به اسلام روی آوردند و به همین دلیل وقتی پیغمبر اکرم(ص) به مدینه رفتند اینگونه نبود که دوباره اقلیتی را تشکیل بدهند.
پیغمبر در مکه حرکت را بهتنهایی آغاز کردند و بتدریج
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور در نشست علمی "نظام آرمانهای الگوی پایه اسلامی پیشرفت" که ظهر سهشنبه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزار شد، گفت: هر نوشتهای که اسلامی است باید در مرکز ثقل آن مبانی آیات و روایات بیان شود.
وی تصریح کرد: نظام آرمانها مبنایی ترین نظام است اما در ابتدا باید تعریفی از خود این نظام ارائه داد، و هم چنین در ابتدای این تعریف باید بگوییم الگو چه جایگاهی دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه فطرت دستگاه جامع معرفتی کاملی نیست که سنت و قرآن در راستای آن معنا شود، ادامه داد: نباید عقل بر قرآن حاکم کرد؛ برخی پژوهشگران تصور عقلانی خود را مورد نظر قرار میدهند و سپس به دنبال آیاتی میروند که نظر و عقیده آنان را اثبات کند.
این پژوهشگر قرآنی افزود: ادبیاتی که در راستای الگوسازی بیان میشود باید ساده سازی شود یعنی ساده باشد تا تبدیل به یک گفتمان شود.
حجت الاسلام بهجت پور عنوان کرد: اگر در پژوهشهای علمی به صورت پیچیده بنویسیم و بگوییم این کار فایدهای نخواهد داشت.
استاد بهجت پور در کلاس تفسیر موضوعی تنزیلی عفاف و حجاب همگام با وحی:
با توجه به سیر نزول سورهها میتوان استفاده کرد که پوشش اسلامی پدیدهای مرتبط با عفت جنسی در روابط میان زنان و مردان است. تلاش قرآن اصلاح روابط جنسی زنان و مردان و خانوادهها و جلوگیری از گرفتار آمدن در شقاوتها است. دور کردن جامعه مؤمن از مقدمات آلودگیهای جنسی مهمترین فلسفه پوشش زنان و مردان به شمار میرود. توصیه در باب کنترل چشم و نگاه در کنار
شرکت جمعی از پژوهشگران مرکز پژوهشی مؤسسه اموزش عالی معصومیه در نشست علمی تحول فرهنگی عفاف و حجابنشست علمی تحول فرهنگی عفاف و حجاب روز یک شنبه 17/12/93 با مشارکت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و جامعه الزهراء در سالن آمفی تئاتر ساختمان شهید بهشتی جامعه الزهراء برگزار گردید.
اصول تحول فرهنگی
به گزارش خبرگزای مهر، جلسه نقد و بررسی کتاب «تفسیر تنزیلی» با حضور حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور؛ مولف کتاب، دکتر عبدالهادی فقهی زاده، دکتر مجید فلاح پور و هاجر خاتون قدمی در سرای اهل قلم برگزار شد. حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور مولف کتاب «تفسیر تنزیلی» با بیان این که در مطالعات اسلامی، جای روش هایی که از دین گرفته شده باشد، خالی است گفت:
مقاله روش کشف الگوی مهندسی فرهنگی کشور به قلم استاد بهجت پور را در لینک زیر مطالعه نمایید.
www.sccr.ir/Pages/?current=news&gid=9&Sel=934885
لینک دانلود مقاله به صورت پی دی اف
متن سخنان استاد بهجت پور پیرامون مهندسی فرهنگی و قرآن در جمع دانش پژوهان تخصصی تفسیر
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
باسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد ص وآله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
دوستان در مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن امر فرمودند که در این نوبت
قدری پیرامون قرآن و مهندسی فرهنگی با شما مطالبی را مطرح کنیم. البته
امیدوارم که بحث به گونهای پیش برود که دوستان هم مشارکت کنند و نکاتی که
به نظرشان میرسدرا بیان فرمایند و مجموعه بحث ما را در نفوذ هرچه بیشتر و
بهتر مباحث قرآنی در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی مشور یاریگر باشد.
برای آنکه یک نظریه و یک موضوعی که شاید نوآوری باشد را مطرح کنند، اول
باید بیان مساله کنند. یعنی چه مساله ای باعث میشود ذهن به سمت حل موضوعی
خاص منعطف شود. ابتدا به بیان مساله می پردازیم و سپس دستیافتههایی که
این حقیر در این مدت مطالعات در این باب را عرضه کنم.