کلمات به کار گرفته شده در آیهی اول سوره، باعث شده سوره با نامهایی چون "ن"، "القلم"، و "نون و القلم" نامگذاری شود. سورة قلم در مکه فرو آمده است . برخی به ابن عباس و قتاده نسبت دادهاند که ایشان بخشی از سوره را مدنی دانستهاند؛ به این ترتیب که از ابتدای سوره تا آیة شانزده، مکی و از آنجا تا آیة 33 مدنی، سپس از آیة بعد تا آیة 47 مکی و از آن آیه تا انتها مدنی است.[1] ولی این گزارش نمی تواند درست باشد. محتوای سوره از انسجام و یکپارچگی نزول و مکی بودن تمام سوره حکایت دارد. علت استثنایی شمردن آیات 16 تا 33 روشن نیست؛ در آیه ی 16 مواجه با تهدید هر یک از افرادی هستیم که آیات الهی را تکذیب کرده و آنها را اسطوره و غیر واقعی قلمداد کند. در آیه 17 به پیوستگی داستان اصحاب باغ با افراد تکذیب کننده آیات الهی تصریح می کند. چند برادرکه بعد از مرگ پدرمسیحی و مؤمنشان بنا را بر عدم اجرای حکم الهی در باره دادن سهم فقرا از درآمدهای حاصل از چیدن میوه باغ گذاشتند. و خدای متعال به همین جهت انها را تنبیه کرد. در پایان داستان ( آیه 33 ) دوباره به تکذیب کنندگان آیات الهی زمان پیامبر اشاره کرده، بیان می دارد تنبیه در دنیا پایان عذاب تکذیب کنندگان آیات الهی نیست بلکه عذاب بالاتر در رستاخیز انتظار آنها را می کشد: « کَذلِکَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ». از این رو، پیوستگی آیات 16 تا 33 با آیات پیش از آن قابل انکار نیست.
استثنا شدن آیات 47 تا انتهای سوره و الحاق آنها به آیات مدنی نیز وجهی ندارد؛ درآیات پیش از آیه 47 پیامبر اکرم (ص) در باره بی دلیل بودن مواضع مجرمان علیه دعوت وی توجیه می شود. سپس به عنوان جمع بندی مباحث سوره توجیه می شود که نباید در برابر چالش هایی که تکذیب کنندگان با وی دارند از انجام وظیفه سر باز زند و باید بداند که خشم جریان معاند با وی تا زمانی که ذکر توحید و قران می شود، ادامه خواهد داشت. در صورتی که آیات انتهایی سوره بعد ها و در مدینه نازل شده باشند، سوره به فرجام نرسیده و مباحث سوره عاقبتی روشن ندارد. علامه طباطبایی; نیز در این باره نوشته اند: «سیاق آیات با سورههای مکی سازگاری بیشتری دارد.»[2]
به شهادت تمام جدولهای ترتیب نزول؛ اعم از مسند و غیرمسند و ترکیبی، دومین سوره، سورة قلم است که پس از سورة علق و پیش از سورة مزمل بر پیامبر9 نازل شد. ابن عاشور در تفسیر التحریر و التنویر به استناد روایتی از عایشه و جابر بن عبدالله، سورة مدثر را دومین سوره نازل شده بر پیامبر اکرم9 میداند،[3] این گفته ابن عاشور به منظور جمع میان این روایت با روایت جابر بن زید شاگرد ابن عباس است. جابربن زید اظهار می دارد که به ترتیب سوره های علق ، قلم، مزمل و سپس مدثر نازل شده اند. ابن عاشور از روایت جابر بن زید نزول سوره علق را قبول و از روایت جابر بن عبدالله و عایشه روایت نزول سوره مدثر را پذیرفته است ودر نتیجه سوره مدثر را سوره دوم شمرده است. وی با اعتقاد به اینکه در سالهای دعوت پنهانی رسول الله (ص) ، قران بر وی نازل نمی شد، چنین جمع می کند که در ابتدای رسالت سوره علق نازل شده، سپس سه سال دعوت پیامبر پنهانی بود و در این دوره هیچ سوره ای نازل نشد تا آنکه دعوت وی آشکار شد و سوره مدثر فرو آمد. با این حساب سوره های قلم و مزمل را که در روایت جابر بن زید بود را نادرست تلقی کرده است.بر این دیدگاه ابن عاشور چند اشکال وجود دارد: 1. جمع ایشان از روایات اولین سوره های نازل شده، بر پایه پذیرش تقسیم رسالت پیامبر به پنهانی و آشکار است. اما می توان این دعوت پنهانی را مربوط به تفکیک نبوت پیامبر از رسالت وی دانست؛ در دوره نبوت آن حضرت از غیب به وی وحی می شد اما مأمور به تبلیغ و رساندن به مردم نبود تا اینکه سه سال بعد، در غار حرا به رسالت مبعوث شد. نکته دوم ؛ تصور اینکه رسالت پنهانی آن حضرت همراه با نزول سوره هایی برای مردمی باشد که به شکل پنهانی دعوت به اسلام می شدند، مانعی ندارد. به خصوص که بخش اعظم مطالب دو سوره قلم و مزمل در خظاب به پیامبر اکرم (ص) نزول یافته اند. مطلب سوم همان گونه که در تفسیر سوره علق گذشت، از مضامین همین سوره آشکاربودن دعوت پیامبر اکرم (ص) قابل استفاده است.بله ظاهرا جز د رموارد نادری که فاش می شد، مسلمانان مخفی بودند شواهد آشکار بودن تبلغ پیامبر (ص) را می توان چنین شمرد: پیشبینی سرکشی در برابر تبلیغ آن حضرت : (آیات 6- 7 ) . پیش بینی درگیری با وی به دلیل ابلاغ توحید ربوبی به مردم و بیان عاقبت ماجرای درگیری میان سرکشان و پیامبر : ( آیات 9 تا 18) ، بیان وظیفه وی در برابر فشارهایی که از سوی سرکشان برای ترک تبلیغ متوجه وی می شد: ( آیه 19 ) . بنا بر این جمع پیشنهادی ابن عاشور نمی تواند قابل قبول باشد.
این سوره در مصحف رسمی، در جزء بیست و نهم قرآن، ردیف شصت و هشتم بعد از سورة مُلک و قبل از سورة حاقّه قرار گرفته و 52 آیه دارد.
مقصود سوره
عبور دادن مناسب حضرت محمد6 از چالشِ تهمت جنون به وی(ص) که تکذیب کنندگان در آغاز دعوت اسلامی به وی نسبت دادند.
محتوای سوره
سوره به سه بخش ذیل تقسیم میشود:
1. (آیات 1 تا 15): توصیهی خداوند به پیامبر9 مبنی بر مقاومت در برابر مکذّبان.
این توصیه در دو قسمت پیگیری شده است:
در قسمت اول، خدای متعال ابتدا به آزاری که تکذیبگران در حق پیامبر9 روا میداشتند و تهمت دیوانگی که به ایشان زده میشد، توجه میکند، و ضمن رد این نسبت ظالمانه، با وعدة پاداش الهی به او و گذر قطعی و پیروزمندانهاش بر این گروه، به آن حضرت اطمینان خاطر و دلداری میدهد. (آیات 1 تا 7)
در قسمت بعد، پیامبر9 را از نرمش در برابر این گروه برحذر داشته، توضیح میدهد که مقصود آنها ازانتساب تهمت دیوانگی به آن حضرت(ص)، نرم کردن و سازش دادن پیامبر با خود است. درحالیکه نرمش با این گروه یعنی سازش با کسانی که دارای مجموعه ای از رفتار نادرست اجتماعی هستند و راهی برای اصلاح آنها نیست زیرا آیات الهی را افسانه و خیالبافی می نامند! (آیات 8 تا 15)
2. (آیات 16 تا 47): واگذاری تنبیه و مجازات مکذبان به خدا
این بخش در سه قسمت تبیین شده است:
چون تصور تکذیبگران، تنهایی و بییاوری پیامبر9 بود، در قسمت اول به حضرت رسول9 اطمینان خاطر میدهد که حتماً حمایت خواهد شد و این مکذبان مغرور را در دنیا و آخرت تنبیه خواهد کرد؛ چنانکه اصحاب باغ صروان را سخت تنبیه کرد ، چون تصور کردند مساکین یاوری ندارند و آنها میتوانند سهم فقیران را از زکات باغ نپردازند،. (آیات 16-33)
چون گروهی تسلیم دعوت پیامبر9 شده و از تهمتهای ناروا اجتناب کرده بودند، در قسمت دوم خدای متعال تکدیب گران را مخاطب قرار داده و ظهور عدالت پروردگار را در برخوردار ساختن اهل تقوا و تسلیم به انواع نعمت ها در مقابل تنبیه دنیوی و اخروی سرکشان مجرم یاد آور و تمام صورت های مفروض و متصور مجرمان در تساوی برخورد خدا با آنها و اهل تقوا را بیان و مردود می کند. (آیات 34 تا 43)
در قسمت سوم، به نتیجهگیری از دو قسمت گذشته میپردازد و پیامبر9 را به واگذاری کار مجرمان به خدا، توصیه میفرماید. چون انکار مکذبان میتوانست ناشی از تردیدهایی باشد که به شخص حضرت محمد9 داشتند، در انتهای این بخش به برخی از این انگیزهها، از جمله تقاضای مزد و توهّم حق انتخاب یا ردّ رسولان خدا اشاره میکند و آنها را مردود میداند. (آیات 44 تا 47)
3. آیات 48- 52: توصیه پیامبر9 به صبر
در این بخش، که نتیجة دو بخش پیش است، خدای متعال حضرت9 را به شکیبایی در اجرای رسالت توصیه می کند. به این منظور، ماجرای تنبیه حضرت یونس7 را یادآور می شود. ودر انتهای سوره، کینه ورزی کافران با پیامبر (ص) را مربوط به آن حضرت ندانسته بلکه ریشه آن را شنیده شدن کلام پروردگارکه نیازهای فطری انسان را یاد می آورد؛ معرفی می کند. و برظرفیت این کلام در پاسخ گفتن به نیازهای فطری همه جهانیان تأکید می فرماید.
ارتباط سوره
در سوره علق، خدای تبارک و تعالی پیامبر اکرم9 را مأمور معرفی پروردگار شایسته مردم کرد. اجرای این فرمان در مکه که در ان زمان کانون شرک شده بود، موجب انفعال اجتماعی شدید شد. صاحبان قدرت و ثروت با انتساب دیوانگی به آن حضرت، کمر همت به منفعل کردن پیامبر بستند. سوره قلم فروآمد تا پیامبر اکرم(ص) را برای عبور از این چالش راهبری کند.
گام تحول
توجه دادن به عدالت پروردگار در قراردادن فرجامی متفاوت میان تقوا پیشگان و مجرمان؛ بین تسلیم شدگان به دعوت توحیدربوبی و بین سرکشان.
اسباب نزول سوره
ابن شهر آشوب در روایتی که ماجرای مبعوث شدن پیامبر9 را نقل میکند، اینچنین ادامه میدهد:
حضرت خدیجه3 با پیامبر9 در حال اقامه نماز بودند که امام علی7 وارد شد و از پیامبر9 پرسید:این چیست؟ فرمود: این دین خداست. امام علی7 بلافاصله ایمان آورد و پیامبر9 را تصدیق کرد؛ سپس پیامبر9 و علی7 نماز میخواندند و رکوع میرفتند و سجده میکردند، تا جایی که اهل مکه ایشان را دیدند؛ خبر پخش شد که محمد جنزده (دیوانه) شدهاست. در اینهنگام بود که سوره قلم نازل شد.
روایت مذکور ترتیب نزول و ارتباط سوره های علق و قلم را تأیید می کند؛ در سوره علق ماجرای نهی بنده از نماز ذکر شد. در روایت کیفیت نمازی پیامبر اکرم (ص) در کنار کعبه اقامه کردند و اینکه علی (ع) و خدیجه (س) در نماز به پیامبر اقتدا کردند ، نقل شده و اینکه یکی از راههای نهی وی از بندگی خدا این بود که وی دیوانه شده است.
[1]. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 496.
[2].طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 368.
[3]. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج 29، ص 55.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.