پاسخ به تأملات جناب استاد حجت الاسلام جواهری
ایشان در اولین تأمل که در تاریخ 27/05/1394 نوشته اند، می فرمایند:
استاد جواهری:
تأملی در روش تفسیر به ترتیب نزول (تفسیر تنزیلی)
اخیرا برخی نویسندگان تفسیرهایی را بر اساس روایات ترتیب نزول شکل داده اند؛ یعنی به جای رعایت ترتیب مصحفی، سوره ها را بر اساس ترتیب نزول تنظیم کرده اند. در خصوص این روش تنظیم نکاتی قابل ذکر است:
الف) با توجه به فرمایش امیر المؤمنین- علیه السلام- که: «لا یهاج القرآن بعد الیوم» (تفسیر الطبری، ج 17، ص 93؛ مجمع البیان، طبرسی، ج 9، ص 218؛ التمهید فی علوم القرآن، معرفت، ج1، ص: 342 )- هرچند این معنا کلی است و ممکن است شامل تغییر چینش سور قرآن نشود- ولی با توجه به این که به هم ریختن ترتیب سوره ها هیچ فایده علمی برای آن ها ندارد (توضیح بیشتر در بند «د» می آید)، بهتر است مطابق مصحف کنونی رفتار نمایند و به هم ریختن ترتیب سوره ها را به حضور و دستور خود امام عصر- عجل الله تعالی فرجه الشریف- موکول کنند.
در پاسخ به استاد جواهری، حقیر حاصل تلمذ 23 ساله ام در محضر استاد و فهمی که از کلام و بیان و قلم ایشان دارم را عرض میکنم:
1. جناب استاد محترم نسبت به تفسیر موضوعی چه می فرمایند؟ آیا به نظر مبارک ایشان «لایهاج القرآن بعدالیوم ابدا» شامل تفسیر موضوعی هم می شود یا خیر؟ یعنی سوال اول ما آن است که اگر مراد حضرت، تفسیر قرآن بود، پس چرا ایشان و همه علمای مفسر، سیاق های قرآن را به هم ریخته و به قرآن هجوم آورده اند؟!
2. به نظر تفسیر قرآن غیر از دست زدن به قرآن و تغییر قرآن یا هجوم به قرآن است. بالاتر قرائت قرآن به شکلهای مختلف و حفظ قرآن به گونه های مختلف مثلا سوره های مکی یا حفظ سوره های مدنی یا حفظ موضوعی آیات یا قرائت مسبحات یا ... منافاتی با این فرمایش مولای متقیان ندارد.
فرمایش ایشان ناظر به مصحف رسمی است که مسلمانان و همه کسانی که وارد عملیات تفسیر در هر سبکی شده اند، بر این باورند که مصحف عثمانی (مصحف گردآوری شده و رسمی توسط صحابه در سال 25 هجری قمری)، مصحف رسمی همه مسلمانان است و هیچ کس نسبت به آن در هیچ سبکی تعرضی ندارد و حتی استاد بهجتپور در مقدمه تفسیر بر این امر تصریح کرده اند.
بنابراین اصولا فعالیت مربوط به قرائت، حفظ، تفسیر، تعلیم، فقه القرآن، ادب القرآن و همه فعالیتهای مرتبط با شئون قرآن، ربطی به متن قرآن و ترتیب کنونی قرآن ندارد.
3. این فرمایش حضرت علیه السلام، ناظر به مصحف گردآوری شده در دوره عثمان است. سوال ما از ایشان این است که از کجا جناب ایشان این تعبیر را نسبت به مصحف گردآوری شده نزد پیامبر ص به کار می برند و حتی سوالِ سوال کننده (طلحه)، در مقایسه بین مصحف علی ع و مصحف رسمی (مصحف عثمانی) و متفاوت بودن آنها با هم، این سوال را مطرح کرد. لایهاج القرآن بعد الیوم است و بعد از ترتیب مصحف رسمی است.
4. بی تردید در نسخه مورد نظر حضرت علیه السلام، اشکالات و تناقضات رسم الخطی وجود دارد که مورد تایید دانشمندان علوم قرآنی قرار گرفته است. چرا حضرت از دست زدن به قرآن به رغم این خطاها ممانعت کردند؟ این به جهت آن بود که متن مشترک بین مسلمانان دچار دستبرد و سوء استفاده قرار نگیرد، لذاست ما امروز به رغم خطاهای رسم الخطی دست به قرآن نمی زنیم. شاهدش هم آن است که وقتی خواستند نقطه گذاری و اعراب گذاری کنند، و حتی زمانی که نوبت به اعراب گذاری و نقطه گذاری قرآن رسید، مسلمانان با توجه به همین فرمایش امام علی7، در آن هنگام آنها را با رنگ دیگر نقطهگذاری و اعراب گذاری کردند.
پس این ها دو مقام است و هیچ کس از معتقدان به سبک تفسیر تنزیلی، قائل به تغییر چینش سور قرآن نبوده و نخواهد بود.
جای تعجب است به رغم تاکید استاد بهجتپور در مقدمه مبنی بر اینکه مقوله تفسیر از کتابت قرآن جداست و به هیچ وجه اجازه دخل و تصرف در قرآن نداریم ، استاد جواهری می فرمایند : «بهتر است مطابق مصحف کنونی رفتار نمایند و به هم ریختن ترتیب سوره ها را به حضور و دستور خود امام عصر- عجل الله تعالی فرجه الشریف- موکول کنند.»
گویا مدعی تفسیر تنزیلی، مدعی تغییر مصحف رسمی است که ایشان چنین می گویند.
محمد سلطانی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.