١. آمادهسازی و تواناسازی رسول اکرم برای انتقال کامل و بیکم و کاست محتوای دین، در اوائل نزول قرآن مورد عنایت حضرت احدیت بوده است. توانا سازی بدین منظور بوده که درستی انجام وظیفه آن حضرت را درخواندن مطالب بر مردم به طور کامل تضمین کند. توجه به امر توانا سازی و مهارت آموزی مربیان و دعوت کنندگان به خیر و رفع نگرانی های ناشی از ضعف های احتمالی آنها در انجام وظائف تبلیغی و تربیتی، باید مورد اهتمام باشد و این توانا سازی تا آن جا ادامه پیدا کند که توان مبلغان و دعوت کنندگان به خیر در انجام وظائفشان تضمین شود.
٢. توجه به دغدغه های درونی رسول و مبلّغ و تدبیر مناسب در رفع آنها، از جمله نکات ارزشمندی است که از آیات «سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى * إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ مَا یَخْفَى» استفاده میشود. به طور مثال طلاب علوم دینیه که وظیفه تربیت و دعوت مردم به خیر و امر به معروف و نهی از منکر رابر عهده می گیرند، از آغاز ورود به حوزه های علمیه دچار نقص هایی هستند که باید در طول زمان تربیت در حوزه مرتفع شوند و بخشی از آموزش ها حوزه در صدد تکمیل دانایی ها و توانایی های ایشان باشد.
٣. یکی از مطالب مهم تربیتی در قران ایجاد مقدماتی است که ملکه ای اعتقادی و یا صفتی روحی و اخلاقی را در متربیان تولید کند. مبادی این باورها و تخلق ها گاه بدون توجه متربی به او منتقل می شود. به گونه ای که خود متربی درک روشنی ازتأثیرات آن مبادی ندارد. از جمله می توان بر صفت «خشیت » توجه داد که در سوره اعلی از آن یاد شده است. این ملکه نتیجه شناخت و درک ابهت پروردگار است که به تدریج در طول نزول 8 سوره بوجود آمد، هر چند خود افراد متربی از تولد این حالت و ملکه شدنش اطلاعی نداشتند.
٤. تربیت پدیده ای روشمند و دارای مراحل و مراتب است؛ هر عنصر تربیتی با دیگر عناصر ارتباط و تناسبی دارد و نظامی معنا دار میان عناصر تربیت برقرار است. رعایت نظامات میان عناصر تربیت و توجه به اولویت ها، مراحل و ارتباطات میان عناصر، تلاش داعیان به خیر و مربیان را تضمین می کند. یکی از راههای شناخت نظام روشمند میان عناصر تربیتی قرآن کریم است. دقت در سیر نزول آیات و سور قرآن ما را با مراحل و مراتب و و نظام روابط میان عناصر تربیتی آشنا می کند؛ مثلاً آشنایی با نقشهای عظیم پروردگار در هستی و زندگی بشر به همراه انذارهای او، موجب ایجاد خشیت، و خشیت، خود زمینهساز پندپذیری از رسول و مُبَلِّغ میگردد: «سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى».
٥. بررسی علل و انگیزههای عدم تلاش افراد برای تحصیل رستگاری و درمان آنها، از جمله نکتههای روششناختی در سورهی اعلی است. چرا با وجود فطریبودن موضوع طلب رستگاری، انسانها در مسیر رستگاری حرکت نمیکنند و چگونه باید آنان را از این سکوت و بیتحرکی بیرون آورد؟ این امر نشان میدهد که در تربیت دینی نباید فقط به اصول تربیت توجه نمود، بلکه باید به موانع ضد تربیت وانگیره¬های عدم اقدام و همراهی افراد با توصیه های تربیتی توجه و نسبت به اصلاح آنها اقدام کرد: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ الاَْخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقَى».
6. روش به کار رفته در سوره اعلی برای ایجاد امید و شادابی در مربیان و تشخیص وظیفه در صورت دریافت عنایات ویژه، حائز اهمیت است؛ در این سوره پیامبر را که نگرانی هایی در جانب حافظه خود از آیات قرآن در هنگام اقراء آیات بر مردم دارد، تضمین خاطرمی دهد. این تضمین با این جمله شروع می شود: « مگر می شود پروردگار تو را به رسالت برگزیند و به فکر لوازم آن نباشد» ،. لذا درآمد تضمین مذکور با توصیه وی به «تسبیح» آغاز شده است! تضمین حافظه پیامبر بر نگهداری آیات در ذهن و قدرت رساندن به مردم پشتوانه نظری و شناخت مناسبی از پروردگار لازم دارد. از این رو ویژگی آفریدگاری پروردگار را با تشریح بیشتری از آنچه در سوره علق گذشت، شرح می دهد و ذهن پیامبر را برای پذیرش تنزه خدای متعال از رها کردن پیامبر در مشکل حفظ آیات، آماده می کند. این مطلب معرفتی خود امری ادعایی است؛ برای تنزیه و تسبیح کامل واز صمیم اعتقاد از سوی پیامبر اکرم 7 نیاز به بیان برخی موراد عینی و ملموس است؛ خدای متعال به سبزه هایی که جلوی چشم همه انسان ها هستند، توجه می دهد. سبزه هایی که می رویند و تا نهایت استعدادشان رشد می کنند. «فجعله غثاء احوی» باز برای تضمین بیشتر خاطر پیامبر وی را در امر رشد و هدایت موجودات در مرز کلیات باقی نمی گذارد بلکه به پیامبر به صراحت و به شکل شخصی می فرماید که ما تضمین حافظه تو را می کنیم: « سنقرئک فلا تنسی» و برای آنکه قدرت خود را کامل تر بیان کند و توان حضرت محمد 7 را در «اقراء» و بازخوانی آیات تضمین مطلق و امری بی نیاز از تداوم لطف خدا نشمرد، بیان می فرماید که تضمین حفظ آیات تا زمانی است که پروردگار اراده حفظ آیات را از سوی پیامبر کرده باشد: «الا ما شاء الله» در نتیجه حافظه پیامبربه دوام لطف پروردگار محتاج است و همین مطلب فرصتی برای تداوم حس شکر گزاری و احساس نیاز دائم به پروردگار می شود. اینکه چرا باید پیامبر تسبیح پروردگار بکند و اینکه دوام فیض بسته به صلاحیت های دریافت کننده نعمت است، و اینکه چرا باید به حضرت محمد 7 چنین لطف ویژه ای بشود، بازگشت به علم پروردگار دارد؛ علمی که آشکار و نهان امور هستی را شامل می شود: «انه یعلم الجهر و ما یخفی» نکته مهم دیگر آن که تضمین اختصاصی به حافظه پیامبر حکیمانه است و بر پایه اهداف صواب صورت می گیرد. آن حضرت در مقام آماده شدن شخصی که باید مردم را به سمت دین و شریعت و راه آسان و مسیری که به آسانی هایی چون بهشت هدایت می کند، مهیا شود و آسان شدگی حافظه وی در همین جهت قابل توجیه است. از این رو حکمت چنین عنایتی را به وی گوشزد می کند که آسان سازی درونی پیامبر برای حفظ آیات در راستای امر تبلیغ و خواندن آیات الهی بر مردم است و ویژه بخشی بی جهت نیست: «و نیسرک للیسری» پس از بیان عنایت الهی به حضرت محمد 7 و بیان حکمت های این عنایت نوبیت به تبیین این مطلب می رسد که نعمت های الهی شکر گذاری می خواهد این شکر لفظی و عملی است اما خدا از پیامبر شکر عملی می خواهد؛ تذکر مردم به آیات الهی در شرائطی که یاد اوری مفید باشد: « فذکر ان نفعت الذکری». از این رو بر تمام کسانی که نعمت های ویژه الهی را دریافت می کنند روشن می شود که عنایت های خاص مسئولیت های را به دنبال دارد که بی توجهی به آن امکان سلب عنایت را موجب می شود: « الا ما شاء الله»؛ سلب یا دوام فیضی که بر پایه شناخت پروردگار از « آشکار و نهان هاست.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.