موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛
شنبه تا چهارشنبه 10 تا 12
حضور با تماس قبلی
آدرس: قم، خ شهید صدوقی، خ 20 متری فجر، پ 286
تلفن: 02532920244
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۲۱۰ مطلب با موضوع «تفسیر تنزیلی» ثبت شده است

در سوره تکاثر، شانزدهمین سوره نازل شده بر پیامبر اکرم (ص) در تفسیر همگام با وحی می خوانیم:

تنظیم رابطه انسان با طبیعت
یکی از ابعاد بسیار مهمِ روابط انسان، رابطه‌ی او با نعمت‌های موجود در دنیا است. انسان موجودی است که بقایش در گرو بهره‌گیری از نعمت‌های طبیعت است. خدای حکیم و رزاق، غرائز را در انسان به ودیعت نهاد تا او با نعمت‌ها رابطه برقرار کند و با استفاده از آن‌ها، به بقا و تداوم نسل خود بپردازد. غزائز و میل‌ها چنان در انسان بالفعل و شکوفا هستند که در آموزه‌های دینی نیازی به توجه به آن‌ها جز در موارد نادر، وجود ندارد، بلکه به طور عمده روش قرآن و سنت، بر کنترل و مدیریت آنها بوده است. برای آن‌ها مرزهایی تعیین شده ودرباره‎ی آسیب های احتمالی هشدار داده است. آسیب‌ بزرگ نعمت‌ها و غریزه‌ی سیری‌ناپذیر انسان، پیگیری فزون‌خواهی‌ها و دل‌مشغولی به آن‌ها است تا آن جایی که

فایده ی گام تحول


توجه به گام تحول، افزون بر آن‎که در کشف مهندسی تحول به‎کار می‎آید، مفسر را در فهم حادثه‌ها و رابطه‎اش با پیام‌های قرآن، یاری می‎کند. اگر محور اصلی سوره و پیام‌ها و گام‌های اصلی آن پیدا شود، می‌توان بسیاری از این حادثه‌ها را به آن‌ها ارجاع داد. در این صورت سازواری و انسجام قرآن، به‎خوبی نمایان می‌شود.
لازم است بدانید که اگر مخاطبان پرسیدند که آیا هم‎اکنون نیز باید دقیقاً گام‎های تحول به همان شکل ورود در جامعه‎ی عربی معاصر نزول، به جامعه‎ی اسلامی ایران وارد شود، پاسخ داده می‎شود: خیر؛ این اقدام نیاز به عملیات جری و تطبیق دارد. باید شرایط را به‎خوبی سنجید و با کشف تناسب‎ها و وضعیت جامعه‎ی کنونی در مقایسه با جامعه‎ی عربی معاصر، به طراحی مهندسی فرهنگی ویژه‎ای مثلاً برای ایران دست زد. به‎هرحال کار مفسر، گزارش نزول و گام‎های تحولی است که برای تحول معاصران نزول برداشته شد و جری و تطبیق همان‎گونه که در بحث از مفاهیم آمد، مطالعه‎ی دومی می‌خواهد که از بحث ما خارج می‎باشد.


نمونه‎هایی از گام تحول
از آن‎جا که آگاهی بر گام‌های تحول‎آفرین قرآن، اهمیت فراوانی دارد، گام‌های تحول در هشت سوره‎ی ابتدای نزول قرآن را به‎اطلاع می‌رسانیم:
گام اول: در سوره‌ی علق (نزول 1)، بر پایه‎ی خالقیت خداوند متعال، شواهد و دلایل شایستگی وی برای پروردگاری و حق انحصاری او در ربوبیت «تدبیر و یا تربیت امور بندگان» بیان می‌شود و پیامبر موظف می‌شود تا این شایستگی و حق را بر مردم بخواند: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ * الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ؛ بخوان به‎نام پروردگارت که آفرید. * انسان را از عَلَق آفرید. * بخوان، و پروردگار تو کریم‎ترین [کریمان‏] است. * همان‎کس که به‎وسیله‎ی قلم آموخت. * آن‎چه را که انسان نمى‏دانست، آموخت» .
گام دوم: پس از تحقق گام اول و مشخص شدن گروهی تقواپیشه و تسلیم رب، بیان می‎گردد گروهی نیز در مقابل این حقیقت سرکشی کرده و رفتاری مجرمانه مرتکب می‌شوند. در برابر این رفتار، سوره‎ی قلم (نزول 2) به یادآوری عدالت پروردگار در برخورد با این دو دسته از مردم می‌پردازد:

 پاسخ به دو پرسش پیرامون گام تحول 


1. چرا عرب‎های شبه‎جزیره‎ی عربستان، مکه و اطراف آن، جامعه‎ی معاصر نزول بودند؟

قرآن توان و ظرفیت خود در تمدن‎‎سازی و تحول‎آفرینی را از راه نزول در منطقه‎ی اُمّیِ مکه و توسط پیامبر امّی نشان داد. در هنگامه‎ی ظهور اسلام، چهار تمدن ایران، روم، مصر، و یمن وجود داشت و این تنها شبه‎جزیره‎ی عربستان، مکه و اطراف آن بود که هیچ‎گونه تمدنی نداشت و مردمانش بدترین دین و بدترین زندگی را داشتند؛ بی‎سواد، ناخوانا و نانویس بودند و به‎تعبیر قرآن «فِی‏ ضَلَالٍ مُبِینٍ» و «قَوْماً لُدًّا» به‎شمار می‎آمدند. اگر تحول یادشده در یکی از تمدن‎های چهارگانه صورت می‎گرفت، به همان تمدن‌ها مستند می‌گشت. حتی اگر این تمدن‌ها به بالاترین رشد و ترقّی می‌رسیدند، اظهار می‎شد که این تعالی، ریشه در تمدن ما دارد، قرآن هم که آمد، کمی به این تعالی کمک کرد؛ مانند چاشنی غذا که به کیفیت آن کمک می‌کند. اما قرآن، عربِ امّیِ بی‎سوادِ ناخوانایِ بی‎صنعت و بی‎فرهنگ را مد نظر گرفت و ظرف بیست‎وسه سال، یک جامعه‎ی مدنی کامل تحویل داد و آن را سید و سرور تمدن‌ها کرد؛ به‎طوری که

در این مطلب قصد دارم شما عزیزان را با یکی از مباحث مهم در قرآن که خیلی به آن توجه نشده است، آشنا کنم و آن مقوله ی گامهای تحول در قرآن است. از آنجا که یکی از مطالب انحصاری تفسیر همگام با وحی این موضوع است و گامهای تحول قرآن فقط با نگاه تنزیلی به قرآن قابل پیگیری است، لذا توجه شما را به مطلب ذیل جلب می کنم.

این بحث را که در کتاب مهارت های بیان تفسیر در درس پنجم مطرح شده است، در چند مطلب آینده پیگیری می کنیم.


گام تحول


یکی از مباحثی که در توصیف سوره‎ها از اهمیت بالایی برخوردار است، گزارش گام تحول است. البته ارائه‎ی این بحث در مجالس تفسیری به ترتیب نزول مناسب‎تر است؛ چرا که در آن‎ها مخاطبان منتظر شنیدن بحث‎های مرتبط با مهندسی فرهنگی هستند؛ از آن‌جا که از ترکیب منظم گام‎های تحول، سلسله‎ای از گام‎های تحول‎آفرین به‎دست می‎آید، این مباحث راه‎گشای مدیران کشور در مهندسی فرهنگی کشور می‎باشد.


گام تحول، کلیدی‎ترین موضوعی است که مطالب پراکنده‎ی یک یا چند سوره را گرد هم جمع می‎آورد و یک گرانیگاه و مرکز ثقل برای نشان دادن سیر تحول مردم در قرآن می‎باشد. در این بحث، تناسب کل قرآن در نحوه‎ی فرهنگ‎سازی مفاهیم، توضیح داده می‎شود.


تأمل در آیه‎ی اول سوره‎ی ابراهیم روشن می‎کند که تغییر و تحول در فرهنگ جاهلی معاصر نزول و تبدیل آن به فرهنگ نورانی قرآنی، از راه توجه به سه مؤلفه شکل می‎گیرد. فرهنگ جاهلی که باید افول کند، فرهنگ اسلامی که باید تعالی یابد و تواناسازی مربی (به‎عنوان محور تعالی).


گام تحول، موضوع اصلی تغییر و تحول است و از کنار هم قرار دادن این گام‎ها، که کل فرایند تغییر و تحول را نشان می‎دهد، مهندسی تحول فرهنگی شکل می‎گیرد. تغییر و تحول، یک مرحله و یک گام نیست؛ بلکه سلسله گام‌هایی است که برای رسیدن به هدفِ ذکرشده، برداشته می‌شود. این موضوع را در تفسیر همگام با وحی، مورد توجه قرار داده‎ایم. به‎نظر می‎رسد در پرتو نگاه به نزول تدریجی قرآن و سیر نزول، می‎توان به مدل مهندسی فرهنگی در قرآن، دست یافت.
برای روشن شدن ابعاد و جوانب بحثِ گام تحول،

آیت‌الله یوسفی‌غروی در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد:

نکات قرآنی غدیر را به درستی در جامعه تبیین نکرده‌ایم/ ماجرایی شنیده‌ نشده از تألیف کتاب «الغدیر»

به گزارش ایکنا؛ در آستانه جشن ولایت، عید سعید غدیر خم به منزل ساده و صمیمی آیت‌الله محمدهادی یوسفی‌غروی، یکی از نوابغ عرصه پژوهش در تاریخ اسلام و اساتید پیشکسوت حوزه علمیه قم، رفتیم. یوسفی غروی از شاگردان مرحوم آیت‌الله خوئی و امام خمینی(ره) است که تاکنون تألیفات مهمی در اصول عقائد، فقه و تاریخ اسلام، به زبان‌های فارسی و عربی داشته است و توانسته برخی آثار متقدم تاریخ اسلام همچون «مقتل ابومِخنَف» را بازسازی و بازنویسی کند.

از ایشان خواستیم به مناسبت فرارسیدن عید سعید غدیر خم، مخاطبان ایکنا را از نکاتی درباره این واقعه مهم در تاریخ اسلام بهره‌مند سازد.

آیت‌الله یوسفی‌غروی با بیان اینکه در زمینه معرفی وقایع مربوط به عید غدیر خم به جامعه، منسجم و دقیق عمل نکرده‌ایم، گفت: متأسفانه بعضی مسائل مربوط به غدیر را به گونه‌ای بیان می‌کنیم که موجب می‌شود مخالفان آن را دستمایه تمسخر و حمله به شیعه قرار دهند. یکی از این موارد آن است که بعضی خواص و عوام اصرار دارند بگویند آیه سوم سوره مائده: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا» در روز غدیر نازل شده، در حالی که همه شواهد می‌گوید کل سوره مائده به شکل دفعی و ۱۰ روز قبل از غدیر نازل شده است.

وی با بیان اینکه قیچی‌کردن آیات سوره مائده و آیات مختلف آن را به زمان‌های مختلف نسبت‌ دادن، مبنای تاریخی و عقلانی ندارد، گفت: کهن‌ترین خبری که می‌گوید سوره مائده دفعی نازل شده، در تفسیر «عیاشی» آمده است و مُناقِض هم ندارد، علامه طباطبایی(ره) این را متبنّی شده اما متأسفانه عموم افراد از این موضوع غافل‌اند.

ارتباط نزول دفعی سوره مائده و عید غدیر خم

آیت‌الله یوسفی‌غروی در ادامه گفت: سوره مائده به شکل دفعی و تمام و کمال در روز هشتم ذی‌الحجة سال ۱۰ هجری بر پیامبر(ص) نازل شد و رسول خدا آیات آن را برای مردم قرائت کردند تا به این آیه رسیدند:«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛ ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده‏‌اند همان کسانى که نماز برپا مى دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند»، مردم از پیامبر(ص) مصداق خواستند و ایشان گفتند باید به مسجدالحرام برویم.

وی افزود: چند تن از صحابه پیامبر(ص) به همراه ایشان به مقابل مسجدالحرام رسیدند، مستمندی را دیدند که انگشتر عقیق

١. آماده‎سازی و تواناسازی رسول اکرم …برای انتقال کامل و بی‎کم و کاست محتوای دین، در اوائل نزول قرآن مورد عنایت حضرت احدیت بوده است. توانا سازی بدین منظور بوده که درستی انجام وظیفه آن حضرت را درخواندن مطالب بر مردم به طور کامل تضمین کند. توجه به امر توانا سازی و مهارت آموزی مربیان و دعوت کنندگان به خیر و رفع نگرانی های ناشی از ضعف های احتمالی آنها در انجام وظائف تبلیغی و تربیتی، باید مورد اهتمام باشد و این توانا سازی تا آن جا ادامه پیدا کند که توان مبلغان و دعوت کنندگان به خیر در انجام وظائفشان تضمین شود.


٢. توجه به دغدغه های درونی رسول و مبلّغ و تدبیر مناسب در رفع آن‌ها، از جمله نکات ارزشمندی است که از آیات «سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى * إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ مَا یَخْفَى‏‏» استفاده می‎شود. به طور مثال طلاب علوم دینیه که وظیفه تربیت و دعوت مردم به خیر و امر به معروف و نهی از منکر رابر عهده می گیرند، از آغاز ورود به حوزه های علمیه دچار نقص هایی هستند که باید در طول زمان تربیت در حوزه مرتفع شوند و بخشی از آموزش ها حوزه در صدد تکمیل دانایی ها و توانایی های ایشان باشد.


٣. یکی از مطالب مهم تربیتی در قران ایجاد مقدماتی است که ملکه ای اعتقادی و یا صفتی روحی و اخلاقی را در متربیان تولید کند. مبادی این باورها و تخلق ها گاه بدون توجه متربی به او منتقل می شود. به گونه ای که خود متربی درک روشنی ازتأثیرات آن مبادی ندارد. از جمله می توان بر صفت «خشیت » توجه داد که در سوره اعلی از آن یاد شده است. این ملکه نتیجه شناخت و درک ابهت پروردگار است که به تدریج در طول نزول 8 سوره بوجود آمد، هر چند


1. شناخت نقش پروردگار بر تحول در شخصیت انسان، فرع بر آشنایی انسان با پروردگار و ایمان به تأثیرات وی ـ جلّ و اعلی‌‌ ـ بر هستی و حیات بشر است؛ به همین جهت معرفی پروردگار در سوره‎های گذشته همچون علق، قلم، مزّمّل، حمد وبه خصوص آیات ابتدایی سوره اعلی نزول 8 مقدم شد وگوشه‎هایی از تأثیرات وی بر زندگی بشر بیان گشت تا انسان با این معرفت انگیزه بخشش های بدون چشم داشت از مردم و امید به توجه پروردگار متعال را بدست آورد.
2. توجه به تناسب سوره‌های اعلی و لیل، ابعادی از روش بیانی قرآن را روشن می‌کند. خداوند در سوره‌ی اعلی پیامبر را به تسهیل و آسانی، از طریق عدم فراموشی آیات، وعده داد: «وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى» و در این سوره اهل تقوا را به آسان‌سازی و تحول شخصیتشان در میل به دین بشارت داد: «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى»، در سوره اعلی اهل خشیت یعنی کسانی که درک مناسبی از عظمت پروردگار دارند را اهل تذکر و رستگاری دانست: «سَیَذَّکَّرُ مَن یَخْشَى» و در این سوره آنان را «اتقی» نامید، کنایه از این‌که هرچه خشیت از پروردگار بالاتر باشد، خویشتنداری بالاتر می‌رود: «سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى». خداوند در سوره‌ی اعلی از تزکیه

1. اولین گام اصلاح افراد با هشداردادن و بیم‌دادن آنان نسبت به عواقب غفلت و بی‎توجهی به رفتار و باور‎هاشان آغاز می‎شود.
2. اگر هشدار‎ها از جانب پروردگار است و انذاردهنده، تنها مبلّغ پیام اوست، در ابتدا مبلّغ باید پروردگار را به مخاطب بشناساند و سپس عظمت، بزرگی و کبریایی او را بیان دارد، تا هشدار‎ها مؤثر واقع شوند.
3. چون هشداردادن به دیگران، به طور غالب، مخالف با طبیعت اولیه مخاطبان هشدار است، هشداردهنده یا واسطه‌ی هشدار باید عوامل تنفرزا و مسائل حاشیه‎ای میان خود و مخاطبان را به حداقل رساند. در غیر این صورت، همین امور به ظاهر کوچک، به توفیق نداشتن وی منجر می‎شود.
4. هنگامی سفارشِ دیگران به شکیبایی فایده‌ی لازم را دارد که سفارش‎کننده، امید به آینده را با نشان دادن نتیجه‌ی تلاش‎های شخصِ تحت فشار یا حداقل رسوایی و تنبیه جریان مخالف ایجاد کند. این نکته از ملاحظه‌ی


1. این سوره با هدف آماده‎سازی پیامبر برای تحمل مطالب سنگین قرآن یا تحمل مأموریت انذار مردم نازل شد و ریاضت هایی را به آن حضرت الزام کرد. شبیه این برنامه تربیتی بر دعوت کنندگان به قرآن و انذار دهندگان مردم در هر زمان لازم است؛ بر ایشان فرض است تا با ریاضت‎های مشروع، ظرفیت روحی خود را بالا برده و دل بریدن از دیگران و توکل بر خدا، شکیبایی را در خود تقویت نمایند.
2. پروردگار متعال در آیه 48 سوره‌ی قلم پیامبر  را بر شکیبایی در امر تبلیغ دین فرمان داد. درسوره مزمل، مجدداً به وی صبر در برابر زخم ‎زبان‎ها را دستور داد؛ از تکرار این دستور


1. این سوره، با انگیزه‌ی تقویت قلب شریف پیامبر اکرم… و شکیبا شدن وی در برابر فشارهای طبقه‌ی ممتاز مکه، نازل شده است. روشی که برای تأمین این منظور به کار گرفته شده، یادآوری گوشه‎هایی از قدرت پروردگار متعال در تنبیه اقوام ثروتمند و پادشاهان قدرتمند و مفسد است که سرگذشت آنان برای پیامبر روشن بوده است. تأثیر این روش، در اطمینان خاطر افرادِ تحت فشار، غیرقابل انکار می‎باشد.
2. تغییر و تقدیر نعمت‌ها از سوی پروردگار، معلول رفتار انسان‎ها است. غفلت از محاسبه‌ی رفتار خود و نقشی که در این تغییرات دارند، موجب خطا در داوری می‎گردد، انسان های غافل نسبت به رفتار خود پروردگار را داوری می کنند بدون اینکه به نقش

اصولاً یکی از راه‎های ایجاد انس و ترغیب مردم به تدبر در قرآن، توجه دادن آن‎ها به روش‎های تربیتی‎- هدایتی قرآن است. خدای حکیم چرا، چگونه و از چه راه‌هایی تهدید یا تشویقی را شکل می‌دهد؟ چگونه کسی را از انفعال خارج می‌کند؟ چگونه به جامعه‎ی خسته، انرژی مثبت می‌دهد؟ چگونه به یک جریان پرنشاط انحرافی، ضربه می‌زند؟ چه‌طور می‌شود در اوج فشار، به آینده امیدوار بود؟ و بسیاری از روش‌های دیگر که در پرتو تدبر در قرآن می‌توان آن‌ها را به‌دست آورد.

در این مطلب، با هم این موضوع را که در درس دهم کتاب مهارت های بیان تفسیر استاد بهجت پور آمده است، پیگیری می نماییم.

نکته‎های روش‎شناختی اشاره به منهج حکیمانه‎ای است که خدای متعال باتوجه به مخاطب سوره و محتوای سخن و شیوه‌های تأثیرگذاری مانند تشویق، تنبیه، بیان الگو، عبرت‎ها، نمونه‎ها، تمثیل‎ها، و غیر آن‎ها به‎کار گرفته است، تا تأثیر سوره بر مخاطب مستقیم و خوانندگان آیات، بالا رود. این نکته‎ها به‎طور غالب، دارای نقش تربیتی هستند و مقتضای تربیت مردم باتوجه به ویژگی‎های مخاطب، موضوع سخن و ابزار انگیزش مخاطبان مورد توجه بوده‎اند. در درس غرض گذشت که سوره‎های قرآن، مانند غذایی است که آشپز آن را با ‎مقداری لازم و متناسب از مواد، و در شرایط ویژه‎، و با بهره‎گیری از مهارت‎های تهیه غذا و شیوه‌های مختلف پخت، تهیه می‎کند که بر تغذیه‎شونده، تأثیری متفاوت با غذا‎های دیگر داشته باشد.


روش‎های تربیتی و تحول‎آفرین که در نزول سوره‎ها به‎کار گرفته شده‎اند، آن‎چنان دقیق و حکیمانه

یکی از موارد رفع ابهام، رفع ابهامات ادبی بلاغی است.

در این مطلب نمونه ای از توجه به علم صرف و ریشه شناسی در تفاسیر را خدمتتان تقدیم می کنم

این نمونه، کلمه «تزدری» است که فقط یک بار در آیه 31 سوره هود « وَ لا أَقُولُ لِلَّذینَ تَزْدَری أَعْیُنُکُمْ لَنْ یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْراً» آمده است.

مفسرین در معنای این واژه اختلافی نداشته و آن را به حقیر شمردن و عیب گرفتن از ریشه «زری» معنا کرده‎اند. اما در تصریح به هیئت اصلی آن و ریشه‎اش، به سه گونه عمل کرده‎اند:

به زودی در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی:

روش به کار رفته در سوره اعلی برای ایجاد امید و شادابی در مربیان و تشخیص وظیفه در صورت دریافت عنایات ویژه، حائز اهمیت است؛

در این سوره پیامبر را که نگرانی هایی در جانب حافظه خود از آیات قرآن در هنگام اقراء آیات بر مردم دارد، تضمین خاطرمی دهد. این تضمین با این جمله شروع می شود: « مگر می شود پروردگار تو را به رسالت برگزیند و به فکر لوازم آن نباشد» ،. لذا درآمد تضمین مذکور با توصیه وی به «تسبیح» آغاز شده است! تضمین حافظه پیامبر بر نگهداری آیات در ذهن و قدرت رساندن به مردم  پشتوانه نظری و شناخت مناسبی از پروردگار لازم دارد. از این رو ویژگی آفریدگاری پروردگار را با تشریح بیشتری از آنچه در سوره علق گذشت، شرح می دهد و ذهن پیامبر را برای پذیرش تنزه خدای متعال از رها کردن پیامبر در مشکل حفظ آیات، آماده می کند. این مطلب معرفتی خود امری ادعایی است؛ برای تنزیه و تسبیح کامل واز صمیم اعتقاد از سوی پیامبر اکرم 7 نیاز به بیان برخی موراد عینی و ملموس است؛ خدای متعال به سبزه هایی که جلوی چشم همه انسان ها هستند، توجه می دهد. سبزه هایی که می رویند و تا نهایت استعدادشان رشد می کنند. «فجعله غثاء احوی»

باز برای تضمین بیشتر خاطر پیامبر وی را در امر رشد و هدایت  موجودات در مرز کلیات باقی نمی گذارد بلکه

یکی از مواردی که جزو چالش های تفسیر تنزیلی شمرده شده است، اختلاف روایات مطرح شده در رابطه با جایگاه سوره ها در نزول است. چرا که ـ علی رغم اندک بودن مواردـ گاهی سوره ای در روایات متعدد جایگاه های متعدد برایش مطرح شده است و این مورد از چالش های این روایات به شمار می آید.

یکی از ویژگی های تفسیر همگام با وحی استاد بهجت پور، بررسی این موارد و داوری در مورد آنهاست.

نمونه این اختلاف را در سوره لیل می بینیم. این سوره به اعتقاد اکثر دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی مکی است، هرچند برخی آن را مدنی شمرده‌اند که وجهی ندارد و در بحث سبب نزول سوره ، استاد بهجت پور به خوبی ازمکی بودن آن دفاع نموده اند.

چالش بعدی در این سوره آن است که گرچه در تمامی جداول مسند، ترکیبی و بی‎سند، این سوره در ردیف نهم و پس از سوره اعلی (مکی 8) و پیش از سوره فجر (مکی 10) در جایگاه نهم قرار گرفته است. اما در روایت ابن ندیم ـ از روایات مسند ـ این سوره پس از سوره‌های انشراح، عصر، فجر و ضحی قرارگرفته است. یعنی به عبارتی سوره های انشراح و عصر پس از سوره اعلی نازل شده اند و پس از آن سوره فجر و ضحی و پس از آنها سوره لیل نازل گشته است.
در کتاب تفسیر تنزیلی مبانی، اصول ، قواعد و فوائد و در مقدمه تفسیر همگام باوحی بحث مهمی را استاد مطرح کرده اند که به رغم وجود روایات صحیح و قابل قبول نزد فریقین، برای تشخیص روایت صحیح در ترتیب نزول، راه درست و محتاطانه آن است که

گذشت که تغییر شرایط نامطلوب جامعه ی عصر نزول، در دستور کار قرآن قرار داشت؛ ازاین‌رو بر نقش‌های پروردگار بهمنظور ایجاد احساس نیاز به او (در سورهی علق)، مسئولیت انسان دربرابر وی (در سوره ی قلم) و جایگاه پیامبر اکرم9 بهعنوان رسولِ مورد حمایت خدا (در سورهی مزّمل) تأکید شد. با استفاده از این سه عامل، به هشدار و انذار مردم به آینده (در سورهی مدثر)، پرداخته شد تا مردم برای پذیرش تغییر، آماده شوند.
در سورهی حمد زیرساختهای نجات انسان از شقاوت و وصول به سعادت مطرح میشود؛ این زیرساخت در رابطهی انسان با پروردگار نهفته است. این نگرش که تمام ستایشها مخصوص خداست و بر جهان، تنها یک اراده حکمرانی میکند، اینکه تنها خدای متعال، معبود و مستعان است و برپایهی این دیدگاه، از وی راهی استوار برای رهایی از شقاوت و وصول به سعادت طلب میکند. به عبارت بهتر، کلید ورود به

یکی از آیاتی که بر سر استثنایی بودن آن و الحاقش به سوره مزمل بحث است، آیه اخر سوره است. خلاصه به عرض برسانم تاکنون که 59 سوره از قرآن کریم به تزتیب نزول توسط استاد بهجت پور تفسیر شده است، تنها مورد قطعی استثنایی بودن آیات قرآن، همین آیه است.

با هم جایگاه این آیه را در نزول بررسی می کنیم

جایگاه آیه

 آیه‌ی آخر سوره آیه ای استثنایی است که به دستور پیامبر اکرم …به سوره ملحق شده است؛ البته در مورد زمان نزول و الحاق آن، اختلاف است و از هشت ماه تا

 کشف گام‌های تغییر و تحول دینی تنها از راه تفسیر تنزیلی میسر است.

قبلا در مطلبی 14 گام تحول که در 24  سوره ابتدای نزول بود را خدمتتان معرفی کردم. برخی دوستان پیام دادند که توضیح بیشتری نسبت به این گام ها ارائه کنم.

در این مطلب که برگرفته از مقدمه تفسیر همگام با وحی استاد بهجت پور است، توضیحات تکمیلی داده شده است.

برای دستیابی به مطلب گذشته اینجا کلیک کنید.

در تحول همه‌جانبه‌ی دینی فرد و جامعه، برخی از موضوعات نقشی اساسی دارند که بنای بلند اصلاح و تربیت دینی را بر پا می‌دارند. این موضوعات گام‌های بلندی هستند که به‌تدریج در گفتمان قرآنی وارد شده و با تکمیل و تثبیت آن‌ها، فرد و جامعه، گامی به کمال و سعادت خود نزدیک می‌شوند. برخی از این موضوعات مقدمه‌ی دیگر موضوعات‌اند و جای‎گیرشدن گام‌های دیگر مرهون تثبیت آن‌هاست.

این موضوعات در بنای تحول دینی همچون مصالح ساختمان‌اند که هر یک از آن‌ها در بر پا شدن ساختمان نقش ویژه‌ای دارند. در همان حال

پایه‌ی مطالعات روش‎شناسانه‌ی تحول بر اساس قرآن، مرتبط با نزول تدریجی قرآن است.

این نکته در مقدمه تفسیر همگام با وحی جلد اول آمده است. امید که مفید شما واقع شود.

3 – 1. تنزیل قرآن و شناخت روش

برای شناخت روش تحول‎آفرین قرآن، نشستن در پای درس سوره‌سوره و آیه‌آیه‌ی قرآن ضروری است. از جمله وظایف سترگ محققان اسلام‎شناس این است که در مطالعه‌ی قرآن هم نگاه مضمون شناسانه داشته باشند و هم نگاه روش‎شناسانه. این‌که چرا سوره‎ای با قسم شروع می‎شود و در کجا بر قسم تأکید می‎شود و این‌که چگونه و از چه طریقی با مخاطبان مشرک یا اهل کتاب سخن می‎گوید و در هنگام مجادله با آنان بر چه مواردی تأکید می‎کند و شیوه‌ی طرح مباحث و آغاز و انجام آن‌ها کدام است، چرا در جایی خطابی عمومی به پیامبر می‎کند، چرا بیان اطلاعات خاص را تنها به فرصت‎هایی ویژه واگذار می‎کند، چرا گاه به اجمال و زمانی به تفصیل سخن می‎گوید، چرا تفصیلات قرآن حتی پیرامون یک موضوع پراکنده است، چرا سرگذشت‎ها و عبرت‎های مربوط به اقوام گذشته را پراکنده می‎گوید، چرا و چه وقت به انگیزه‎ها می‎پردازد، از چه طریقی و با چه سبکی مخالفان را به چالش می‎کشد، چرا درس‎های پیامبری حضرت محمّد… در قرآن ثبت می‎گردد و چرا این درس‎ها در لابه‎لای سوره‎های دیگر توزیع می‎گردد، چه نظامی بر بیان معارف بلند قرآن حاکم است و علت تقدم و تأخر بیان هر شاخه‎ای از این معارف چیست؟ و سؤالات فراوان دیگری که با پاسخ دادن به آن‌ها، شکوه و عظمت قرآن در ایجاد تحول فرهنگی همه‎جانبه آشکار می‎شود.

به طور قطع این روش تحول‎آفرین،

امروز  آیات 8 تا 15 سوره قلم، دومین سوره نازل شده بر قلب نازنین رسول اکرم (ص) را با هم مرور کنیم و ببینیم با نگاه تنزیلی چه از آن می فهمیم:

با من تلاوت نمایید:

فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ(8)
وَدُّواْ لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ(9)
وَ لَا تُطِعْ کلُ‏َّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ(10)
هَمَّازٍ مَّشَّاءِ بِنَمِیمٍ(11)
مَّنَّاعٍ لِّلْخَیرِْ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ(12)
عُتُلّ‏ِ بَعْدَ ذَالِکَ زَنِیمٍ(13)
أَن کاَنَ ذَا مَالٍ وَ بَنِینَ(14)
إِذَا تُتْلىَ‏ عَلَیْهِ ءَایَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ(15)

بعد از تحلیل فشرده‎ای که از سلامت عقلی و کمالات و عظمت اخلاقی حضرت محمّد (ص) در آیات 1 تا 7 صورت گرفت و به دنبال بشارتی که به آن حضرت… در ناکامی ‎جریان تهمت‎زنندگان بیان شد، (علاقه مندان به جلد اول تفسیر همگام با وحی مراجعه نمایند) در این آیات، خداوند پیامبر… را از سازش با گروهی که به تهمت و فشار ضداخلاقی روی آورده‎اند، برحذر داشته، فساد اخلاقی و بی‎منطقی آنان را یادآور شده و از

توضیحاتی پیرامون سبک تفسیر تنزیلی و چرایی نگارش کتاب مبانی، اصول، قواعد و فواید

برگرفته از آثار قلمی و شفاهی استاد بهجت پور

مقدمه:

قال علی 7: «ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ ... ؛ از قرآن بخواهید تا سخن بگوید».[1]

بخش قابل توجهی از فعالیت‌های علمی دانشمندان مسلمان در طول تاریخ، به کشف مرادهای خدای متعال از آیات و یافتن پاسخ به پرسش‌های گوناگون بشر درباره هستی و راه‌های وصول به کمال و سعادت معطوف بوده است. تفسیر پذیری قرآن و آمادگی این کتاب برای پاسخ دهی جامع به نیازهای معرفتی و رفتاری انسان در کلام امیرمؤمنان7 چنین آمده است:

أَلَا وَ إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یَأْتِی، وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی، وَ دَوَاءَ دَائِکُمْ، وَ نَظْمَ بَیْنَکُمْ.

تا آنجا که می‌فرماید:

وَ النُّورِ الْمُقْتَدَى بِهِ، ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ یَنْطِقَ، وَ لَکِنْ أُخْبِرُکُمْ عَنْهُ ... .[2]

این حقیقت که ظرفیت عظیم قرآن جز در پرتو وجود مفسّران توانا معلوم نمی‌شود، در جای دیگر این‌گونه آمده است:

هَذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْطُورٌ بَیْنَ الدَّفَّتَیْنِ لَا یَنْطِقُ بِلِسَانٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ وَ إِنَّمَا یَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ.[3]

تاکنون بیش از هزار دوره تفسیر از قرآن به رشته تحریر در آمده و هر کدام از مفسّران در حد توان خود، گوشه‌هایی از پیام و محتوای آیات الهی را روشن نموده‌اند.

سبک‌های تفسیر

سبک غالب تفسیر نگاری‌ها نشستن پای درس آیات و سور به ترتیب موجود در مصحف رسمی بوده است. در قرن‌های اخیر نیز با روش تفسیر موضوعی به کشف نظریات قرآن درباره موضوعات خاص پرداخته شده است.

این تلاش‌های مأجور و مشکور باعث شده تا بسیاری از ابهامات عارض شده بر آیات رفع، و مرادها و اغراض خدای متعال از آیات استخراج شود و سؤالات فراوانی پاسخ یابد‏؛ امّا هنوز عرصه‌هایی از مرادهای قرآن باقی مانده که نیاز به تلاش مجدد دارد.

چنان که مطالعه در سیر تاریخی تفسیر نگاری معلوم می‌کند، تطوّر روش‌های تفسیر و تنوّع سبک‌های ابهام زدایی از قرآن، معلول نیازهای جدید بوده است و به طور مثال مسلمانان در دوره‌های اوّلیه که دسترسی به منابع اصلی همچون قرآن، سنّت نبوی، سنّت اهل بیت و نظرات صحابه و تابعان داشتند، تا حدود سه قرن به طور غالب سراغ منابع غیر مأثور نرفتند، امّا پس از این دوره به تدریج برای یافتن پاسخ برخی پرسش‌ها که در مأثورات جوابی نداشت و یا داوری میان آنها در هنگام تعارض و اجمال نصوص لازم بود، به روش‌های اجتهادی و عقلی روی آورند و از منابع جدید بهره گرفتند.

به همین گونه به تدریج سؤالاتی مطرح شد که سبک مرسوم چینش آیات پاسخ‌گوی آن نبود. مفسّران علاقه داشتند نظر قرآن را در موضوعاتی مثل توحید، نبوت، معاد، عقل، دل، حکومت اسلامی، خانواده و بسیاری موضوعاتی از این دست بدانند و یا گاه موضوعی در خارج مطرح می‌شد و به طور مثال در حوزه فلسفه‌های اقتصادی، یا امکان تفسیر تاریخ و ... نظریاتی مطرح می‌شد که داوری و نگاه اسلام درباره آنها از طریق چینش مصحفی امکان نداشت، بلکه این مفسّر بود که با در کنار هم قرار دادن مجموعه آیات مرتبط، سعی در استخراج، ارزیابی و حتی گاه کشف نظریه قرآن می‌نمود.

سبک تفسیر به ترتیب نزول

تفسیر به ترتیب نزول نیز از دیگر سبک‌هایی است که در میان معاصران، طرفدارانی پیدا کرده است و چندین تفسیرنگاری و حتی تاریخ‌نگاری با توجه به این سبک تألیف شده است. در این سبک، منابع و ابزار تفسیری تفاوت نمی‌کند و مفسّر