به اطلاع می رساند کتاب قواعد تفسیر تنزیلی موضوعی استاد بهجت پور به مرحله ارزیابی رسید.
این کتاب آخرین نگاشته استاد در عرصه تفسیر تنزیلی و ان شاء الله گره گشای پایان نامه ها و تحقیقات تنزیلی است و اتفاقات بزرگی را در عرصه تفسیر موضوعی رقم خواهد زد.
به اطلاع می رساند کتاب قواعد تفسیر تنزیلی موضوعی استاد بهجت پور به مرحله ارزیابی رسید.
این کتاب آخرین نگاشته استاد در عرصه تفسیر تنزیلی و ان شاء الله گره گشای پایان نامه ها و تحقیقات تنزیلی است و اتفاقات بزرگی را در عرصه تفسیر موضوعی رقم خواهد زد.
در ذیل برخی مباحث تصویری استاد بهجت پور به اشتراک گذاشته شده است.
همایش انس با قرآن
روی متن بزنید و به آپارات منتقل شوید.
اهمیت دلگرمی انسان به بهترین دوستان
ادامه دارد.
خلاصه مصاحبه اختصاصی تفسیر تنزیلی با استاد بهجت پور
موضوع مصاحبه: دوره های تحول مسلمانان عصر نزول (قسمت اول)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلطانی: استاد محترم شما چنانچه در ابتدای سوره حجر در جلد پنجم تفسیر همگام با وحی و نیز در کتاب شناختنامه تنزیلی سورهها آوردهاید، معتقدید که سوره ها و آیات قران به تناسب رشد شخصیت مردمی که به دعوت پیامبر اکرم ص و قران پاسخ مثبت می دادند، نازل می شد، هر میزان که مسلمانان رشد می کردند، شرائط اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول می شد و گاه حتی متغیرهایی به برنامه تحول افزوده می شد. خدای متعال متناسب با این شرائط و متغیرهایی برای مسلمانان ، پیامبر اکرم ص و حتی معارضان، سیاست ها و رهنمودهایی صادر می کرد. لذا پیشنهاد می دهید که در پژوهشهای موضوعی تنزیلی در چینش آیات گرد آمده، دسته بندی و جایابی آیات به تناسب این مراحل رشد و تحولات پیرامونی آن تنظیم شود و معتقدید که باید زمینه های اجتماعی و واقعیت خارجی که درپیشرفت مسلمانان عصر نزول به مدد قران اتفاق افتاد، دقت کرد و رابطه ی هر مفهوم را با این دوره ها ی رشد سنجه کرد.
برای دست یابی به این دوره های رشد اجتماعی مسلمانان که به منظور استقرار فرهنگ اسلامی صورت بسته است، شما از یکی از آموزه های قرآن که دیگران چنین توجهی به آن نداشتند، بهره بردهاید و آن آیه 29 سوره فتح است. ممکن است کمی این موضوع را باز بفرمایید.
استاد بهجتپور: باسلام خدمت شما و قرآنپژوهان محترم؛ در مورد موضوعی که مطرح فرمودید باید گفت که: بله، در قران آموزه هایی بدین منظور وجود دارد که ما از آنها تحت عنوان مهندسیهای معکوس قرآن یاد میکنیم که مهم ترین این آموزهها که خدای تعالی فهم آن را نصیب ما کرد، آموزهای است که در سوره فتح 112/ 29 وجود دارد.
در این آیه پیروان پیامبر اکرم (ص) به زراعتی تشبیه شده اند که ابتدا رشدی زیر زمینی داشته تا انکه
عرض سلام و ادب خدمت مخاطبین فرهیخته و قرآن دوست
با توجه به اینکه مجلد اول تفسیر همگام با وحیِ مفسر گرانقدر و گرانمایه، حضرت حجتالاسلام عبد الکریم بهجتپور توسط ایشان در حال ویراست جدید است، و نسخه چاپی جلد اول ویراست قبل این اثر که هماکنون تقدیم میگردد، در بازار موجود نبود، موسسه تمهید با اجازه استاد محترم، اقدام به انتشار فایل پیدیاف کتاب نمود.
از آنجا که این اثر اولین تفسیر تنزیلی شیعی در دنیای اسلام است و دستاوردهای اخیر استاد بهجتپور در حدود ده سال اخیر در این مجلد گنجانده نشده بود، گروه علمی تفسیر تنزیلی موسسه تمهید، ویراست جدید حلدهای اول تا سوم این اثر را در دستور کار خود قرار داده، تا مخاطبان ارجمند با سیر نزول سوره های قرآن و نیز مراحل تحول، دقیق تر آشنا شوند.
مواردی از نکات ناب ویراست جدید این اثر را در وبلاگ گروه تفسیر تنزیلی موسسه تمهید با آدرس ( hamgambavahy.blog.ir ) (وبلاگ حاضر)در اختیار شما قرار دادهایم، تا از مطالب جدید مرتبط با این جلد نیز محروم نمانید. شما میتوانید با عضویت در کانال مجازی موسسه تمهید در نزمافزار ایتا (https://eitaa.com/mtamhid) ، از به روزرسانی مطالب بلاگ و نیز زمان چاپ ویراست جدید مطلع گردید، و اخبار و محتواهای تولیدی تفسیر تنزیلی را پیگیری نمایید.
علاقه مندان می توانند فایل جلد اول تفسیر را از اینجا دانلود نمایند.
در پژوهش های تفسیر موضوعی یکی از کارهای مهم بعد از گرد آوری آیات، تنظیم آیات است که از اهمیت بالایی برخوردار است؛ معمولا در پژوهش های موضوعی موجود تقسیمی که صورت می گیرد، تقسیمی مکانیکی و بر اساس فصولی است که محقق در ذهن خود یا متکی به دانش چیده است. اما در پژوهش های موضوعی تنزیلی تنظیم آیات به گونه دیگری است.
این بحث را در پای درس و سخن استاد بهجت پور پیگیری می نماییم:
ایشان در جلسات بحث قواعد تفسیر موضوعی می فرمایند:
مستند به آیه 29 سوره فتح، سوره ها و آیات قران به تناسب رشد شخصیت مردمی که به دعوت پیامبر اکرم (ص) و قران پاسخ مثبت می دادند، نازل می شد، هر میزان که مسلمانان رشد می کردند، شرائط اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول می شد و گاه حتی متغیرهایی به برنامه تحول افزوده می شد. خدای متعال متناسب با این شرائط و متغیرهایی برای مسلمانان ، پیامبر اکرم (ص) و حتی معارضان، سیاست ها و رهنمودهایی صادر می کرد. از این رو طبیعی است که در چینش آیات گرد آمده دسته بندی و جایابی آیات به تناسب این مراحل رشد و تحولات پیرامونی آن تنظیم شود. به همین جهت مناسب است تا زمینه های اجتماعی و واقعیت خارجی که درپیشرفت مسلمانان عصر نزول به مدد قران اتفاق افتاد، دقت کرد و رابطه ی هر مفهوم را با این دوره ها ی رشد سنجه کرد.
و در کتاب قواعد تفسیر تنزیلی که به زودی توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ خواهد رسید، می فرمایند:
برای دست یابی به این دوره های رشد اجتماعی مسلمانان که به منظور استقرار فرهنگ اسلامی صورت بسته است، در قران آموزه هایی وجود دارد؛ مهم ترین آنها در سوره فتح 112/ 29 وجود دارد. در این آیه
استاد بهجت پور در آیه اول سوره توحید یعنی «قل هو الله احد» برخلاف سایر مفسرین، هو را ضمیر شأن ندانسته اند و با توجه به ارتباط سوره توحید با سوره کافرون، آن را اشاره به معبود مستفاده از آیات سوره کافرون می دانند.
با هم تفسیر آیه اول سوره توحید در ویراست جدید تفسیر همگام با وحی را می خوانیم:
خدای متعال در آغاز سوره، با تعبیر «قُل» حضرت محمد را مأمور اعلام وحدت ذات و صفات خدای متعال میکند؛ همچنانکه در سورهی کافرون با همین تعبیر «قُل»، ایشان را امر به اعلام موضع صریح توحیدی خویش کرد. آن حضرت در سورهی کافرون از معبودی غیر از معبودهای معهودِ کافران نام برد، پس در این سوره به بیان صفات و ویژگیهای آن معبود میپردازد و در اولین آیه، خدا را «اَحَد»، یعنی ذاتی که قبول کثرت و تعدد نمیکند، میخواند. گفته شده «هُوَ» ضمیر شأن است؛ یعنی مرجعِ ضمیر، کلمهی «اَلله» است که پس از ضمیر قرار گرفته است. گفتنی است اینگونه عبارات برای تثبیت و توجهدادن مخاطبان به مطلب است. ضمیر غایب «هُوَ» اشاره به غایب بودن خداوند از چشمها و دور بودن از حواس دارد و رمز و اشارهای به نهایتِ خفا و دوری ذات باری تعالی از دسترس افکارِ محدود مخلوقات میباشد. با توجه به ارتباط سورهها میتوان احتمال داد که «هُوَ» اشاره به معبود مستفاد از آیات سورهی کافرون است: «لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ». «أحَد» وصفی که از «وحدت» گرفته شده است، مثل
از مجموعه آیات و سور گذشته معلوم میشود که قرآن در مطرح ساختن مسألهی توحید، روش ویژهای را تعقیب نموده است. این روش بر پایه نگاه قرآن به تربیت توحیدی استوار است. قرآن از خدا سخن نگفت، تنها برای اینکه مردم به معرفت الله برسند، بلکه از خدا سخن گفته تا مردم بر پایه معرفت، بندگی کنند و سراسر زندگی خود را متناسب با این اندیشه، سامان دهند: « صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»؛ « رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار)تر از خداوند کیست؟ و ما پرستندگان اوییم.» (بقره 87/ 138) از این رو طرح مسأله معرفت در لابه لای آیات و مناسبت هایی که واکنش های بندگی باید بروز کند، مطرح می شود، و چنانکه در سیر نزول مشاهده کردید مباحث توحید ذات و صفات را متأخر از مباحث توحید افعالی و توحید عملی قرار داد تا مخاطبان رابطه خود با جهان غیب را از نقطه ای آغاز کنند که واکنش های رفتاری مثل تسلیم و تقوا و عبادت و خشیت و امثال آن را به دنبال داشته باشد. سپس چنان که مشاهده می کنید به تدریج و از سوره کافرون تاکنون تصویر ذات و صفات باری تعالی را روشن تر و شفاف تر می سازد و به دفع پیرایه های احتمالی در این باره می پردازد.
قرآن در آغازنزول و از سوره علق بر صفت های آفریدگاری و ربوبیت تکوینی توجه می دهد و آن ها را پایه ارتباط مردم با جهان معنا و درک ربوبیت تشریعی قرار می دهد و اضطرار و فقر انسان را به پروردگار ثابت کرده، ایشان را به تسلیم شدن و ترک سرکشی در مقابل فرامین ربوبی فرا می خواند. ( ن. ک. به ترتیب : سوره های علق، قلم، مزمل، مدثر) پس از آن به بیان ارتباط صحیح و شایستهی انسان با پروردگار پرداخت، نظیر سورهی حمد، و در گامی دیگر، نقش این رابطه را در پذیرش قرآن به عنوان کلام الهی که انسان را به استقامت شخصیت می رساند: (ر. ک. سوره تکویر نزول 7) و نقش همراهی
نمونه ای مناسب از رفع ابهامات عارضی در آیه 4 سوره فلق
و من شر النفاثات فی العقد
این آیه، بیان یکی دیگر از موانع گسترش دعوت اسلام و جریان سازی پیامبر 6 بر علیه کفر است. (بیان مقصود آیه)
دلیل تکرار «من شرّ» در آیات، تأکید بر استعاذه و امید اجابت است.
«ال» در «النفاثات» برای جنس و از نظر مصداق، اشخاص متعددی را شامل می شود.
«نَفَّاثَات» بیرونریختن مقدار کمی از آب دهان در هنگام دمیدن می باشد. البته این واژه در معنای دمیدن معنوی که به معنی الهام و تلقین است، به کار میرود. از رسولخدا نقل شده است که دربارهی وحی فرمودند: «اَلَا وَ اِنَّ الرُّوحَ الْاَمِین نَفَثَ فِی رُوْعِی[1]؛ آگاه باشید که روح الأمین یعنی جبرئیل در قلب من دمید» که مراد دمیدن معنوی است. «عُقَد» گرهها. این کلمه از «عَقْد» به معنی بستن و گرهزدن گرفته شده است.
در مصداق «نفاثات فی العقد» به معنی دمندگان در گرهها، میان مفسران گفتگو شده است و برخی [2] توهم کردهاند که مراد آیه، پناهبردن پیامبر به پروردگار از شر زنان ساحر یهودی است که در آن روزگار زیاد بودهاند. این برداشت در صورتی است که اثبات شود ساحران یهودی تنها از جنس زنان بوده اند؛ در غیر این صورت در جمعیت مرکب از زنان و مردان از ضمائر مذکر استفاده می شود. با عنایت به این مطلب ، تلاش برخی برای آنکه این تعبیر را با افسانه جاهلی سحر شدن پیامبر 6 از سوی لبید بن اعصم ساحر هماهنگ کنند، هم دستی زنان ساحر را با لبید ادعا کرده اند ، همچنین اظهار داشته اند: زنان ساحر در عمل سحر مردان ساحر را همراهی می کردند ، ادعایی نادرست است. این برداشت ها در صورتی است که موضوع تأثیر پذیر را شخص پیامبر اکرم6 قلمداد کنیم، حال آنکه چنین ظهوری درآیه نیست. بر فرض صحت وجود چنین احتمالی،
این سوره به مناسبت کلمات آیة اول "فلق" و "قل أعوذ برب الفلق" نامیده شده است. مکی یا مدنی بودن سوره اختلافات زیادی میان صاحب نظران قرآنی پدید آورده است. با عنایت به محتویات سوره و هماهنگی آن با سیاقی که در بحث «ارتباط سوره» خواهد آمد، مکی بودن سوره قویتر است.
براساس جداول، در هفت روایت ازروایات دهگانۀ مسند و تمام جداول ترکیبی، این سوره در رتبۀ بیستم مکی پس از سورۀ فیل و پیش از سورۀ ناس قرارگرفته است؛ اما در جدولهای تاریخ یعقوبی و المقدمتان به نقل از ابوصالح از ابنعباس، از این سوره و ترتیب آن نامی برده نشده است. در جدول موجود در فهرست ابنندیم، این سوره پس از سورة اخلاص و قبل از سورۀ ناس قرار دارد.
جابهجایی یاد شده در ترتیب مباحث تفاوت زیادی به وجود نمیآورد؛ زیرا پیامبر9 میتوانست پس از ابراز برائت از معبود و آیین کافران، به معرفی پروردگار متعال و زدودن پیرایهها از او پرداخته باشد، و مناسب بود که پس از برائت ابتدا از نگرانیهایی که این موضع برای وی پدید میآورد، با سه سورۀ فیل، فلق و ناس خارج شود و سپس به رفع پیرایهها از پروردگار پرداخته باشد. البته به دلیل تناسب و پیوستگی مطالب سورۀ نجم با سورۀ اخلاص، نزول سورة اخلاص پس از سورۀ ناس مناسبتر است.
سورۀ فلق با پنج آیه در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی ام قرآن، ردیف صد و سیزدهم بعد از سورة اخلاص و قبل از سورۀ ناس قرار دارد.
آموزش نحوۀ تعویذ و پناهبردن به پروردگار به منظور رفع خطرهای اجتماعیِ متوجه پیامبر9.
سوره، شامل فرمانهایی به پیامبر9، در کیفیت پناه بردن به پروردگار سپیده، از چند گروه است که به ترتیب عبارتند از: مخلوقات، تاریکی فراگیر، دمندگان در گرهها وحسودورزی حسودان.
طلوع اندیشۀ توحیدی در میان جمعی که شرک، خوی و مرام آنان بود و اعلام برائت رسمی از معبودان، دین و آیینشان و جداکردن صریح و رسمی خود از صف مشرکان تهدید اجتماعی گستردهای را متوجه پیامبر اکرم9 میکرد: انتظار شرُوری که
این سوره با نامهایی چون «کَوْثَر»، «إِنَّا اَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَر»، و «سُورَةُ النَّحْر» نامگذاری شده است. دو نام اول برگرفته از آیة اول سوره و اسم سوم به مناسبت لفظ «وَ انحر» در آیهی دوم است.
مشهور بین علما تفسیر و علوم قرآن، مکی بودن این سوره است، ولى در احتمالی ضعیعف مدنى بودن آن ادعا شده است. این احتمال از سوی خفاجی نیز داده شده است که این سوره یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه نازل شده باشد،[1] ریشه این ادعاها برگرفته از روایتی منقول از انس بن مالک است که پیامبر اکرم6 در مدینه بعد از چرتی که بر ایشان عارض شد، با شادابی از این حالت خارج شده و فرمودند: دربارهی من سورهای نازل شد و شروع به تلاوت سوره کوثر کردند[2]. این روایت در حالی است که با روایات بسیار زیاد دربارهی مکی بودن سوره معارض است، و فضای سوره و توهین و آزارهای قوم پیامبر6 و درگیریهایی که محتوای سوره به آن اشاره دارد، کاملا مکی بودن سوره را تأیید میکند. افزون آنکه
مفسرین و علمای علوم قرآن برای این سوره فقط نام "الفجر" را ذکر کردهاند. دلیل این نام اولین آیة سوره است. سورة فجر به اتفاق دانشمندان علوم قرآن، مکی است. این سوره در تمام جدولهای ترکیبی و روایات مسند دهگانه و قریب به اتفاق روایات غیر مسند، در ردیف دهم، قبل از سورة ضحی و پس از سورة لیل قرار دارد، به جز روایت ابن ندیم که سورة فجر را پس از سورة عصر و قبل از ضحی قرار داده است.
طبق روایات متعدد ترتیب نزول، ، خدای متعال در سورة لیل شقاوتپیشگان را به گرفتاری در آتش هشدار داد و خویشتنداران را، نجات یافتگان دانست. در آنجا فرمود که افرادی که تکذیب نیکی ها می کنند و از آن روگردانند، در شیبی قرار می گیرند که به سرعت به سمت سختی ها می رود. در سوره فجر از اقوامی چون عاد، ثمود، فرعونیان یاد می کند که در تکذیب نیکی ها، سرکشی و روگردانی کارشان به سختی عذاب و تنبیه در دنیا ختم شد. نیز در سوره لیل، اهل بخل را کسانی شمرد که اهل آتش اند و متقیان را اهل بخشش و انفاق شمرد که گروهی در صدد جلب رضایت پر.وردگارند، در سورة فجر از تحققِ بخشی از سختی هایی که متوجه اهل بخل است، پرده بر می دارد وسخت شدن معیشت آنها را محصول رفتار نادرست مالی آنها می شمرد؛ کسانی که نه تنها خود بخیل اند، حتی به زبان بر سیر کردن شکم های گرسنه ترغیب نمی کنند، ثروتشان را با چپاول ارث نزدیکان خود و حرص بر جمع مال به دست می آوردهاند. سپس سختترین عذابها و بسته شدگی بدنهایشان را در رستاخیز یادآور می شود. همچنان که نفسهای مطمئنه را اهل بهشت و رضوان قطعی الهی می شمرد؛ رضوانی که در سورة لیل وعده آن را داده بود.: )إِلا ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَی * وَلَسَوْفَ یَرْضَی(. بنا بر این سوره فجر مصداقی از تحقق نقش پروردگار بر تسهیل آسانی و تسهیل عسر به انسان ها می باشد. آسانی و سختیهایی که موجباتش را اعمال خود انسان ها فراهم کرده است.
بنابر نقل ابنندیم نظامی سازوار بین دو سوره وجود ندارد. خدای متعال در سورة عصر مردم را گرفتار زیان شمرد و راه برونرفت از این زیان را ایمان و عمل صالح و توصیه بر حق و شکیبایی شمرد. سپس در سورة فجر به دلداری پیامبر اکرم9 میپردازد و صاحبان ثروت را به عذاب آخرت تهدید میکند. به هر حال نظر صحیح و قابل اعتماد، آن چیزی است که در عموم روایات ذکر شده است.
سورة فجر در ترتیب مصحف در جزء سیام قرآن، ردیف هشتاد و نهم پس از سورة غاشیه و پیش از سورة بلد قرار گرفته و دارای سی آیه است.
مقصود سوره
بیان نقش مقتدرانهی پروردگار متعال در گرفتار کردن سرکشان صاحبان قدرت و ثروت در سختی ها؛ سختیهایی که بخشی در دنیا، و بخشی در آخرت متوجه انسان میشوند؛ چنانکه صاحبان نفوسی که به فضل پروردگار شکوفا شده و به اطمینان رسیده اند، را به
این سوره با نامهایی چون "لیل"، "واللیل"، و "واللیل إذا یغشی" نامگذاری شده است. این نامها به مناسبت تعبیری است که در آیة ابتدایی سوره آمده است.
این سوره به اعتقاد اکثر دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی مکی است، هرچند برخی آن را مدنی شمردهاند که وجهی ندارد و در بحث سبب نزول سوره توضیح آن خواهد آمد. در تمامی جداول مسند، ترکیبی و بیسند، این سوره در ردیف نهم و پس از سوره اعلی و پیش از سوره فجر قرار گرفته است. تنها در روایت ابن ندیم ـ از روایات مسند ـ این سوره پس از سورههای انشراح، عصر، فجر و ضحی قرارگرفته است.
در کتاب تفسیر تنزیلی مبانی، اصول ، قواعد و فوائد و در مقدمه این تفسیر گذشت که برغم وجود روایات صحیح و قابل قبول نزد فریقین، برای تشخیص روایت صحیح در ترتیب نزول، راه درست و محتاطانه آن است که ابتدا روایات ترتیب نزول با هم مقایسه شوند و نقطه های اشتراک از افتراق آنها معین شود. سپس از سوره های مشترک در روایات سیاقی واحد گرفته شود وسوره مورد اختلاف را به سیاق مشترک عرضه کنیم. اگر سوره مورد اختلاف با سیاق مشترک هماهنگ نبود، کنار گذاشته شود.
همانگونه که در سیر نزول سوره ها مشاهده کردید، سوره ها به منظور تغییر در مردم نازل می شد و پیامبر اکرم6 در این مسیر مواجه با چالش هایی بود که قرآن کریم به جریان تغییر و مدیریت چالش ها اهتمام می کرد.
ارتباط سورهها بنابر روایات مورد اتفاق جداول مسند ، غیر مسند و ترکیبی چنین است که خدای متعال در فضای تغییر مردم ، گفتمان توحیدی را در محور توجه خود قرار داد، ابتدا به نقش های پروردگار بر هستی و انسان توجه کرد. (سوره علق ) سپس به پاداش و مکافات پذیرندگان ربوبیت پروردگار و مجرمان توجه داد. (سوره قلم ) پس از آن رسالت پیامبر را قطعی شمرد و مردم را در باره سرکشی وی هشدار داد.( سوره مزمل ) در ادامه پیامبر را برای هشدار به مردم در سایه بیان کبریایی پروردگار فرمان داد. ( مدثر ) بعد از این مرحله رابطه انسان را با پروردگار تنظیم کرد و از مهم ترین آنها مساله طلب هدایت به راه مستقیم بود. ( سوره حمد) در هفتمین سوره نازل شده، قرآن را
این سوره با نامهایی چون «اَعْلَی»، «سَبِّحْ»، و «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی» نامگذاری شده است. این اسامی به دلیل تعبیری است که در آیهی ابتدایی سوره قرار دارد. اکثر علمای تفسیر معتقدند که مکی است، لکن گروهی در مکی بودن تمام سوره یا برخی از آیات آن تردید کردهاند. دلیل آنها آیات 14 و 15 سوره )قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى* وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى( است. این گروه موافق روایات رسیده از معصومان 7 ، این دو آیه را در رابطه با وجوب پرداخت زکات فطره، پیش از نماز عید فطر دانستهاند؛ در حالی که زکات و نماز عید فطر در مدینه تشریع شد. در نکتههای آیات مورد بحث خواهد آمد که این دسته از روایات، درصدد بیان یک مصداق تطبیقی آیهاند؛ تطبیقی که بعداً در مدینه پدید آمد و محدود کنندهی معنای عام آیات نیست. علاوه بر آن، در برخی روایات نیز آمده است که هر گروهى از مسلمانان مکه (مهاجران) وارد مدینه مىشدند، این سوره را براى مردم آن شهر مىخواندند.[1] بنابراین سوره، جزء سورههای مکی است.
سورهی اعلی هشتمین سورهای است که پس از تکویر و پیش از لیل بر پیامبر اکرم6نازل شد. تمام جداول مسند، غیر مسند و ترکیبی، که در مقدمه به آن اشاره شد، بر صحت این مطلب دلالت دارند. این سوره در ترتیب مصحف رسمی در جزء سیام قرآن، در ردیف هشتاد و هفتم بعد از سورهی طارق و قبل از سورهی غاشیه قرارگرفته و نوزده آیه دارد.
مقصود سوره
بیان شرائط تذکر مردم به وسیله قران از جمله تذکر راه رستگاری، ضمن تضمین قدرت پیامبر بر خواندن بدون کاست آیات قرآن بر مردم.
محتوای سوره
سوره به دو بخش تقسیم میشود:
1. آیات 1- 13: رفع نگرانی پیامبر 6 در خواندن بی کاست آیات و فرمان رعایت شرائط مناسب تذکر به وسیله قرآن
در این بخش به پیامبر اکرم6 دستور میدهد تا اسم پروردگار بلند مرتبه را از نقص در ربوبیتش، تنزیه کند. سپس با ذکر عنایت ویژه به آن حضرت6 در دریافت وحی، به وی دربارة حفظ و توان انتقال آیات به مردم، اطمینان خاطر میدهد. با این مقدمه از ایشان میخواهد مردم را
برای این سوره نامهایی چون "تکویر"، "إذا الشمس کورت"، و "کورت" یاد شده است. این اسامی به مناسبت تعبیرهایی است که در آیة ابتدایی آن وجود دارد. به اتفاق همة مفسران و اندیشمندان علوم قرآن، سورة کورت، مکی و هفتمین سورهای است، که پس از سورة مسد و پیش از اعلی، بر پیامبر اکرم9 نازلشد. این مطلب را تمام جدولهای مسند، غیرمسند و ترکیبی یاد شده در مقدمه، تأیید میکنند. سورة تکویر در ترتیب مصحف رسمی در جزء سیام قرآن، ردیف هشتاد و یکم، بعد از سورة عبس و قبل از سورة انفطار واقع است و 29 آیه دارد.
ترغیب مردمِ خواهانِ رشد و قوام شخصیت انسانی به بهره گیری از قرآن.
مطالب سوره به دو بخش تقسیم میشود:
1. آیات 1- 14: مشاهدة اعمال در فرجام عالم
خدای متعال در آغاز سوره به تحولات عظیم پایان زندگی در دنیا و نشانه های
مفسرین و اندیشمندان علوم قرآن، برای این سوره تنها نام "مدثر"را ذکر کرده و علت نامگذاری را به کار رفتن نام مدثر در کلمات ابتدایی سوره دانستهاند.
این سوره به گواهی تمام جدولهای ترتیب نزول و دانشمندان علوم قرآن، مکی است، هرچند برخی در مکی بودن تمام سوره تردید کرده و آیات 31 تا انتهای آن را مدنی شمردهاند،[1] محتوای آیات، به شرحی که در توضیح محتوای سوره خواهد آمد، نشان میدهد تمام آنها در مکه نازل شده اند.
سورة مدثر در تمام جدولهای مسند، غیر مسند و ترکیبی چهارمین سورهای است که بر پیامبر اکرم9 نازل شده است. پیش از آن، سورة مزمل و پس از آن، سورة حمد فرو آمد. تنها در جدول منسوب به امیر مؤمنان7، این سوره بر سورة مزمل مقدم است که توضیح آن در شناسة سورة مزمل گذشت. برخی روایات اهلسنت، سورة مدثر را اولین سورة مکی دانستهاند،[2] لکن این ادعا علاوه بر منافات با محتوا و مضمون سوره، با شأن نزول آن نیز، که به توطئة ولید و مشرکان دربارة آیات قرآن اشاره دارد، تناسب ندارد، که بر اهل دقت پوشیده نیست.
سورة مدثر در ترتیب مصحف رسمی، در جزء بیست و نهم قرآن، ردیف هفتاد و چهارم، بعد از سورة مزمل و قبل از سورة قیامت واقع است و 56 آیه دارد.
توجیه پیامبر9 دربارهی هشداردادن مردم با قرآن.
سوره به چهار بخش به ترتیب زیر تقسیم میشود:
1. آیات 1- 7؛ فرمانِ ابلاغ انذار مردم به پیامبر9
خدای متعال در ابتدای این بخش به رسول اکرم9 دستور میدهد مردم را انذار کند، و در ادامه از او میخواهد آداب و
مفسران و علمای علوم قرآن، برای این سوره فقط نام "مزمّل" را ذکر کردهاند و علت آن را وجود لفظ «اَلمُزَّمِّل» در آیة اول سوره دانستهاند. این سوره به گواهی تمام جدولهای ترتیب نزول و دانشمندان علوم قرآن، مکی است، هرچند برخی در مکی بودن تمام سوره تردید کردهاند؛[1] اما محتوای آیات به خوبی نشان میدهد این سوره در مکه نازل شده است.[2] سورهی مزمل، درغالب جدولهای ترتیب نزول، سومین سوره و بعد از سورة قلم و قبل از سورة مدثر قرار دارد. در جدول منسوب به امیرمؤمنان علی7، سورة مدثر بر سورة مزمل مقدم است؛ لکن به نظر میرسد این تقدم وجهی نداشته باشد؛ زیرا:
1. محتوای آیات 1تا 5 سورهی مزمل از برنامة تربیتی ویژه ای جهت آمادگی پیامبر اکرم9 برای دریافت قرآن از سوی خدا دلالت دارد، در صورتی که در سورهی مدثر از برخورد ولیدبنمغیره با آن حضرت9، پس از شنیدن آیاتی از قرآن گزارش میشود. به عبارت روشن تر، دریافت وحی قرآنی و واکنش ولید در هنگام قرائت آن از جانب پیامبر اکرم 6در سوره مدثر روایت شده است.
2. هرچند واژة "تزمّل" و "تدثّر" هر دو به معنای پیچیده شدن در لباس، ملحفه یا گلیم است، اما برخی لغتدانان معتقدند که
مشهورترین نام این سوره «علق» است، که با واژهی یادشده در آیهی دوم سوره تناسب دارد. نامهای دیگر آن «إِقرَأ بِاسمِ رَبِّک»، «إِقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَق»، و «إِقرَأ» به مناسبت آیهی اول، و «اَلتَّعلِیم» به مناسبت آیههای چهارم و پنجم است.
دانشمندان علوم قرآن بر مکی بودن سورة علق، توافق دارند و غالب ایشان آن را نخستین سورهی فرو آمده بر پیامبر9 میدانند. بر اساس تمام جدولهای مسند، غیر مسند و ترکیبی پیشگفته در مقدمه، این سوره در رتبة نخست و سورهی قلم در رتبهی بعدی نزول قرار دارد و اکثر مفسرین بر این باورند که رسالت پیامبر 6 با این سوره آغاز شد؛ لکن جدولی که المقدمتان از سعید بن مسیب، از امام علی7 نقل میکند، سورهی حمد را در ردیف اول قرار داده است، و برخی نیز قائل به این نظر هستند[1]، اما نظر درست آن است که سورهی حمد به عنوان بخشی از قرآن کریم، پس از این زمان فرود آمد که توضیح آن در سوره حمد خواهد آمد. برخی نیز با استناد به روایتی از ابوسلمه از جابر بن عبدالله انصاری قائل به اول بودن سوره مدثر شدهاند،[2] که این روایت، ظهور یا صراحتی در نخستین بودن سوره مدثر ندارد و گزارش حوادث پس از آغاز جریان وحی در غار حرا میباشد و با روایات دیگری که در کنار همین روایت آمده است، ناسازگار است و چنانچه در تفسیر سوره مدثر خواهد آمد، محتوای این سوره نیز بر خلاف این مدعا میباشد.
یکپارچه نازل شدن این سوره نیز، از دیگر موضوعات مهم در سورهی علق است. برخی
سوره ماعون که به مناسبت آیة اول، با نامهایی چون "أرایت"، "أرایت الذی"، "الدین" و "التکذیب" و به مناسبت آیة دوم به "الیتیم" و به مناسبت آیة آخر، سورة "ماعون" نامیده شده است، در تمام روایات گزارش دهنده ترتیب نزول سوره ها اعم از آنها که در جدولهای مسند، غیر مسند و ترکیبی در مقدمه جلد اول تفسیر همگام با وحی جمع آوری شده اند، سورةی ماعون در ردیف هفدهم پس از سورة تکاثر و پیش از سورۀ کافرون قرار دارد. اکثر مفسران و دانشمندان علوم قرآن این سوره را مکی دانستهاند. اما برخی از آنان در مکی بودن تمام سوره یا حداقل آیات سوم به بعد تردید دارند و آن را مدنی میدانند.[1]
با هم بحث استاد بهجت پور در مقدمه تفسیر این سوره در جلد اول تفسیر همگام با وحی در ویراست جدید را پی می گیریم و نظر دقیق استاد را با هم می خوانیم:
آنچه باعث تردید زمان نزول سوره شده است، آیات "فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّین" تا آخر سوره است. تهدید نمازگزاران در آغاز نزول قرآن در مکه، و هنگامی که هنوز جمعیتی عابد و نماز گزار شکل نگرفته و حکم وجوب نماز برای عموم مردم صادر نشده، موجب این تردیدهاست. اینکه این تهدید در مکه بوده، یا در مدینه اتفاق افتاده است، نیز محل گفتگو است. برخی هشدارها به مؤمنان در مکه
برداشت استاد بهجت پور از واژه دین در آیه اول سوره ماعون در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی
ارایت الذی یکذب بالدین
منظور از «اَلدِین»، معارف و دستورات الهی درهمه امور از جمله جزاء است. منظور آیات، بیان وخامت حال کسانی است که معارف و دستورات الهی را که انبیا و کتاب های آسمانی مردم را به آنها دعوت کرده اند، انکار کنند و نه تنها در برابر آنها خاضع نباشند، بلکه آنها را درو غ بشمار آورند. برخی از روایاتی که مراد از دین را ولایت امیر مؤمنان دانستهاند، به این اعتبار است که ایشان یکی از تجلّیات دین و معارف و دستورات آن میباشند. «دِین» در لغت با این برداشت تناسب دارد. «دِین» (اسم مصدر)، به معنی طاعت و جزاء است که برای شریعت استعاره شده است[1]. آقای مصطفوی معتقدند: «ریشه این ماده خضوع و اطاعت در برابر برنامه یا مقررات معین است و معانی طاعت، تعبد، محکومیت و مقهوریت، تسلیم در برابر امر، حکم، قانون و جزاء، از معانی نزدیک آن است، و به همین اعتبار، این واژه به برخی مصادیق اصلی خود یعنی جزاء، حساب، دین، طاعت و... معنی میشود.»[2]
در بررسی آیات نازل شده تا کنون روشن می شود که دیدگاه آقای مصطفوی صحیح است؛ با این اضافه که قرینه استعمال «دِین» به معنای جزا هنگامی است که دین مضاف الیه واژه «یَوْم» باشد: (ر. ک. سوره های مدثر 4/ 46، حمد 5/ 4) شاید به این بیان که رستاخیز، روز حاکمیت مطلق دستورات الهی و اجرای موبه موی آنها دربارهی اشخاص و گروههاست، ولی در همین دوره نزول (ر. ک. ماعون 15/ 1) بلکه در تمام آیات قرآن، جز موارد محدود، هر زمانی واژه « ِدین» بدون آنکه مضاف الیه «یَوم» باشد، به کار رفته است، به همان معنای خضوع در برابر معارف و دستورات الهی بوده که شامل خضوع در مقابل جزا و پاداش الهی است. به همین روی
تفسیر نگاری و بیان تفسیر، امری روش مند است و بدون رعایت روش صحیح، به سر انجام مطلوب نخواهد رسید. استاد عبدالکریم بهجت پور در کتاب حاضر تلاش نموده روش و ساختار صحیح تفسیر نگاری و بیان تفسیر را ارائه نماید.
این کتاب دو دسته را مخاطب خود قرار داده است:
1. متخصصان مباحث قرآنی و تفسیر نگاری که چگونگی انتقال موثر و نظام مند داشته های تخصصی شان را به مخاطب فرا میگیرند.
2. عموم علما،مبلغان و مروجان دین، که افزون بر مهارت های بیان تفسیر، با برخی از اهم مبانی و منابع ضروری و در دسترس جهت استخراج و ارائه تفسیری نظام مند و تاثیر گذار آشنا خواهند شد.
جهت تهیه این کتاب به صورت مجازی اینجا را کلیک نمایید.
جهت تهیه این کتاب به صورت مجازی اینجا را کلیک نمایید.