نمونه ای مناسب از رفع ابهامات عارضی در آیه 4 سوره فلق
و من شر النفاثات فی العقد
این آیه، بیان یکی دیگر از موانع گسترش دعوت اسلام و جریان سازی پیامبر 6 بر علیه کفر است. (بیان مقصود آیه)
دلیل تکرار «من شرّ» در آیات، تأکید بر استعاذه و امید اجابت است.
«ال» در «النفاثات» برای جنس و از نظر مصداق، اشخاص متعددی را شامل می شود.
«نَفَّاثَات» بیرونریختن مقدار کمی از آب دهان در هنگام دمیدن می باشد. البته این واژه در معنای دمیدن معنوی که به معنی الهام و تلقین است، به کار میرود. از رسولخدا نقل شده است که دربارهی وحی فرمودند: «اَلَا وَ اِنَّ الرُّوحَ الْاَمِین نَفَثَ فِی رُوْعِی[1]؛ آگاه باشید که روح الأمین یعنی جبرئیل در قلب من دمید» که مراد دمیدن معنوی است. «عُقَد» گرهها. این کلمه از «عَقْد» به معنی بستن و گرهزدن گرفته شده است.
در مصداق «نفاثات فی العقد» به معنی دمندگان در گرهها، میان مفسران گفتگو شده است و برخی [2] توهم کردهاند که مراد آیه، پناهبردن پیامبر به پروردگار از شر زنان ساحر یهودی است که در آن روزگار زیاد بودهاند. این برداشت در صورتی است که اثبات شود ساحران یهودی تنها از جنس زنان بوده اند؛ در غیر این صورت در جمعیت مرکب از زنان و مردان از ضمائر مذکر استفاده می شود. با عنایت به این مطلب ، تلاش برخی برای آنکه این تعبیر را با افسانه جاهلی سحر شدن پیامبر 6 از سوی لبید بن اعصم ساحر هماهنگ کنند، هم دستی زنان ساحر را با لبید ادعا کرده اند ، همچنین اظهار داشته اند: زنان ساحر در عمل سحر مردان ساحر را همراهی می کردند ، ادعایی نادرست است. این برداشت ها در صورتی است که موضوع تأثیر پذیر را شخص پیامبر اکرم6 قلمداد کنیم، حال آنکه چنین ظهوری درآیه نیست. بر فرض صحت وجود چنین احتمالی، بنا بر نظر اکثر متکلمان مسلمان، اعم از شیعه، معتزله و اشاعره، مسحورشدن پیامبراکرم امری باطل و مردود است؛ زیرا همان گونه که در مقدمات سوره گذشت، اگر ساحران بتوانند بر عقل و جان پیامبر اکرم مسلط شوند و حتی به جسم او لطمه زنند، یقینِ به رسالت آن جناب در هالهای از ابهام فرو میرود.
ظاهراً مؤنث آوردن نفاثات به جهت رعایت تناسب با موصوف مقدر یعنی نفوس می باشد. افزون آنکه،اگر مراد از این کلمه، زنان ساحر باشد، منظور پناه بردن به پروردگار از شر ساحران زن در باره عموم مردم است، نه در باره شخص پیامبر اکرم 7 که گفته شد، سحر بر او کارگر نخواهد افتاد. از این رو، در صورتی که مراد از نفاثات را نفوس ندانیم، می توان احتمالات دیگری هر چند ضعیف داد: مثلاً مراد از نفاثات را زنانی شمرد که با شنیدن تأثیر دعوت دین بر فرزندان، شوهرو پدرانشان، اراده آنها را سست می کردند و از خطرات همراهی با پیامبر 7 بیم می دادند. دمیدن و فوت کردن در گره ها، تعبیری مجازی برای نفوسی باشد که مانع نشستن مطالب پیامبر6 در جان مردم می شوند.
مراد آیه: ای محمد! بگو از شر نفوس و جماعتی که عزمها و رأیها را زده و درتصمیمات ایمانی و عزمهای اعتقادی عموم مردم نفوذ مینمایند و آنها را یکی پس از دیگری سست مینمایند، به پروردگار سپیده، پناه میبرم. این جماعت با نَفَسهای مسموم خود، آهسته و پنهانی میدمند تا عزم و اعتقادات مردم را سست نمایند و رأی آنان را تغییر دهند، یا با القای شبهات، مانع پذیرش دین جدید شوند.
[1] کلینی، الکافی، ج2، ص74؛ فخر رازی نیز این بخش از روایت را بدین شکل ذکر کرده است: «إن جبرئیل نفث فی روعی» مفاتیح الغیب، ج32، ص374)
[2] . آلوسی، روح المعانی، ج15، ص521
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.