موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛
شنبه تا چهارشنبه 10 تا 12
حضور با تماس قبلی
آدرس: قم، خ شهید صدوقی، خ 20 متری فجر، پ 286
تلفن: 02532920244
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۶۶ مطلب با موضوع «تفسیر تنزیلی :: انواع سبک ها :: ترتیبی تنزیلی» ثبت شده است

مشهورترین نام این سوره «علق» است، که با واژه‎ی یادشده در آیه‎ی دوم سوره تناسب دارد. نام‌های دیگر آن «إِقرَأ بِاسمِ رَبِّک»، «إِقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَق»، و «إِقرَأ» به مناسبت آیه‎ی اول، و «اَلتَّعلِیم» به مناسبت آیه‎های چهارم و پنجم است.

دانشمندان علوم قرآن بر مکی بودن سورة علق، توافق دارند و غالب ایشان آن را نخستین سوره‎ی فرو آمده بر پیامبر9 می‎دانند. بر اساس تمام جدول‎های مسند، غیر مسند و ترکیبی پیش‌گفته در مقدمه، این سوره در رتبة نخست و سوره‎ی قلم در رتبه‎ی بعدی نزول قرار دارد و اکثر مفسرین بر این باورند که رسالت پیامبر 6 با این سوره آغاز شد؛ لکن جدولی که المقدمتان از سعید بن مسیب، از امام علی7 نقل می‎کند، سوره‎ی حمد را در ردیف اول قرار داده است، و برخی نیز قائل به این نظر هستند[1]، اما نظر درست آن است که سوره‎ی حمد به عنوان بخشی از قرآن کریم، پس از این زمان فرود آمد که توضیح آن در سوره حمد خواهد آمد. برخی نیز با استناد به روایتی از ابوسلمه از جابر بن عبدالله انصاری قائل به اول بودن سوره مدثر شده‎اند،[2] که این روایت، ظهور یا صراحتی در نخستین بودن سوره مدثر ندارد و گزارش حوادث پس از آغاز جریان وحی در غار حرا می‎باشد و با روایات دیگری که در کنار همین روایت آمده است، ناسازگار است و چنان‎چه در تفسیر سوره مدثر خواهد آمد، محتوای این سوره نیز بر خلاف این مدعا می‎باشد.

یکپارچه نازل شدن این سوره نیز، از دیگر موضوعات مهم در سوره‎ی علق است. برخی

برداشت استاد بهجت پور از واژه دین در آیه اول سوره ماعون در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

ارایت الذی یکذب بالدین

 منظور از «اَلدِین»،  معارف و دستورات الهی درهمه امور از جمله جزاء است.  منظور آیات، بیان وخامت حال کسانی است که معارف و دستورات الهی را که  انبیا و کتاب های آسمانی مردم را به آنها دعوت کرده اند، انکار کنند و نه تنها در برابر آنها خاضع نباشند، بلکه آنها را درو غ بشمار آورند. برخی از روایاتی که مراد از دین را ولایت امیر مؤمنان دانسته‎اند، به این اعتبار است که ایشان یکی از تجلّیات دین و معارف و دستورات آن می‎باشند. «دِین» در لغت با این برداشت تناسب دارد. «دِین» (اسم مصدر)، به معنی طاعت و جزاء است که برای شریعت استعاره شده است[1]. آقای مصطفوی معتقدند: «ریشه این ماده خضوع و اطاعت در برابر برنامه یا مقررات معین است و معانی طاعت، تعبد، محکومیت و مقهوریت، تسلیم در برابر امر، حکم، قانون و جزاء، از معانی نزدیک آن است، و به همین اعتبار، این واژه به برخی مصادیق اصلی خود یعنی جزاء، حساب، دین، طاعت و... معنی می‌شود.»[2]

در بررسی آیات نازل شده تا کنون روشن می شود که دیدگاه آقای مصطفوی صحیح است؛ با این اضافه که قرینه استعمال «دِین» به معنای جزا هنگامی است که دین  مضاف الیه واژه «یَوْم» باشد: (ر. ک. سوره های مدثر 4/ 46،  حمد 5/ 4) شاید به این بیان که رستاخیز، روز حاکمیت مطلق دستورات الهی و اجرای موبه موی آنها درباره‎ی اشخاص و گروه‎هاست،  ولی در همین دوره نزول (ر. ک. ماعون 15/ 1) بلکه در تمام آیات قرآن، جز موارد محدود، هر زمانی واژه « ِدین» بدون آنکه مضاف الیه «یَوم» باشد، به کار رفته است، به همان معنای خضوع در برابر معارف و دستورات الهی بوده که شامل خضوع در مقابل جزا و پاداش الهی است. به همین روی

نکته‎های روش ­شناختی

1. فرزند و یا نام بلند و شهرت، هرگاه در انسان به کمال رسیده، علامت رحمت ویژه‌ی پروردگار و نعمت موجب شکر است که باید با نماز و قربانی از آن استقبال کرد (سوره کوثر)، اما همین نعمت‎ها و ثروت‎ها و شهرت‎ها هنگامی که در اختیار انسانِ تربیت‌نایافته باشد و اصل قرار گیرد، و فرصت‎های غیردنیوی و معنوی را قالب دنیوی دهد، وبالِ جان آدمی است، و موجب عذاب می‎شود. خدای متعال در سوره‎های کوثر (مکی 15) و تکاثر (مکی 16) مخاطبان را به چنین مقایسه‎ای می‎کشاند.

2. کسی که مست فزون‎خواهی دنیا و تکاثر نعمت‎هاست، با تهدید صریح و مؤکد و خطاب مستقیم هوشیار می‎شود. بنابراین خداوند می‎فرماید: «کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ * ثُمَّ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ».

3. علم یقینی یعنی دانش متقن و قطعی، انسان را به باطن زیاده‎طلبی‎ها یعنی گرفتاری در

شناسه و توصیف سوره تکاثر (به زودی در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی استاد عبدالکریم بهجت پور)

به مناسبت کلمات استعمال شده در آیة اول سوره، آن را "التکاثر" و "الهاکم" نامیده­اند. برخی از مفسران سوره را مدنی می‌دانند، اما به اعتقاد اکثر مفسران و اندیشمندان علوم قرآن، سورة تکاثر در مکه نازل‌شده است. این سوره در تمام روایات گرد آوری شده در جداول مسند، غیر مسند، و ترکیبی ترتیب نزول، در ردیف شانزدهم پس از سورة کوثر و پیش از سورة ماعون قرار دارد. سورة تکاثر در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی‌ام قرآن، ردیف صد و دوم بعد از سوره‎ی قارعه و قبل از سوره‎ی عصر قرار گرفته است و هشت آیه دارد.

مقصود سوره

برحذر داشتن مردم از اشتغال به فزون طلبی‎های کور بهره ها ی دنیا در فرصت عمر؛ با توجه به آثار شقاوت‎بار آن.

محتوای سوره

سوره یک بخش است. در آغاز با خطاب به دنیاطلبان، آن‌ها را از عمق فاجعه­ای که به آن دچارند، آگاه می‌کند و از عواقب این دنیازدگی و گرفتاری در آتش جهنم بیم می­دهد. آن‌گاه یادآور می‌شود که این افراد باید در برابر نعمت‌های الهی داده شده در دنیا پاسخگو باشند.

ارتباط سوره

بررسی مجموعه پانزده سوره‌ای که پیش از این سوره نازل شده است، نشان می‌دهد روش اساسیِ تغییر جامعة جاهلی هشدار است. گام‌هایی که در سوره‌های مدثر، تکویر، اعلی، لیل، فجر، عصر و عادیات برداشته شده، مصادیق این هشدارها و بیم‌هاست. موضوع غالب پانزده سوره نازل شده تا کنون،  بیان آسیب­ها ی وضع موجود انسان ها و راهکارهای اجمالی درمان آن‌ها است. البته با توجه به نقش هشداری پیامبر اکرمص در غالب سوره­ ها به درگیری‌های میان وی و مخالفان نیز توجه شده است.

خداوند متعال پس از آن‌که در سورة عصر (مکی 13) برنامه‎ی استفاده از سرمایة عمر را بیان،

در سوره تکاثر، شانزدهمین سوره نازل شده بر پیامبر اکرم (ص) در تفسیر همگام با وحی می خوانیم:

تنظیم رابطه انسان با طبیعت
یکی از ابعاد بسیار مهمِ روابط انسان، رابطه‌ی او با نعمت‌های موجود در دنیا است. انسان موجودی است که بقایش در گرو بهره‌گیری از نعمت‌های طبیعت است. خدای حکیم و رزاق، غرائز را در انسان به ودیعت نهاد تا او با نعمت‌ها رابطه برقرار کند و با استفاده از آن‌ها، به بقا و تداوم نسل خود بپردازد. غزائز و میل‌ها چنان در انسان بالفعل و شکوفا هستند که در آموزه‌های دینی نیازی به توجه به آن‌ها جز در موارد نادر، وجود ندارد، بلکه به طور عمده روش قرآن و سنت، بر کنترل و مدیریت آنها بوده است. برای آن‌ها مرزهایی تعیین شده ودرباره‎ی آسیب های احتمالی هشدار داده است. آسیب‌ بزرگ نعمت‌ها و غریزه‌ی سیری‌ناپذیر انسان، پیگیری فزون‌خواهی‌ها و دل‌مشغولی به آن‌ها است تا آن جایی که

در این مطلب قصد دارم شما عزیزان را با یکی از مباحث مهم در قرآن که خیلی به آن توجه نشده است، آشنا کنم و آن مقوله ی گامهای تحول در قرآن است. از آنجا که یکی از مطالب انحصاری تفسیر همگام با وحی این موضوع است و گامهای تحول قرآن فقط با نگاه تنزیلی به قرآن قابل پیگیری است، لذا توجه شما را به مطلب ذیل جلب می کنم.

این بحث را که در کتاب مهارت های بیان تفسیر در درس پنجم مطرح شده است، در چند مطلب آینده پیگیری می کنیم.


گام تحول


یکی از مباحثی که در توصیف سوره‎ها از اهمیت بالایی برخوردار است، گزارش گام تحول است. البته ارائه‎ی این بحث در مجالس تفسیری به ترتیب نزول مناسب‎تر است؛ چرا که در آن‎ها مخاطبان منتظر شنیدن بحث‎های مرتبط با مهندسی فرهنگی هستند؛ از آن‌جا که از ترکیب منظم گام‎های تحول، سلسله‎ای از گام‎های تحول‎آفرین به‎دست می‎آید، این مباحث راه‎گشای مدیران کشور در مهندسی فرهنگی کشور می‎باشد.


گام تحول، کلیدی‎ترین موضوعی است که مطالب پراکنده‎ی یک یا چند سوره را گرد هم جمع می‎آورد و یک گرانیگاه و مرکز ثقل برای نشان دادن سیر تحول مردم در قرآن می‎باشد. در این بحث، تناسب کل قرآن در نحوه‎ی فرهنگ‎سازی مفاهیم، توضیح داده می‎شود.


تأمل در آیه‎ی اول سوره‎ی ابراهیم روشن می‎کند که تغییر و تحول در فرهنگ جاهلی معاصر نزول و تبدیل آن به فرهنگ نورانی قرآنی، از راه توجه به سه مؤلفه شکل می‎گیرد. فرهنگ جاهلی که باید افول کند، فرهنگ اسلامی که باید تعالی یابد و تواناسازی مربی (به‎عنوان محور تعالی).


گام تحول، موضوع اصلی تغییر و تحول است و از کنار هم قرار دادن این گام‎ها، که کل فرایند تغییر و تحول را نشان می‎دهد، مهندسی تحول فرهنگی شکل می‎گیرد. تغییر و تحول، یک مرحله و یک گام نیست؛ بلکه سلسله گام‌هایی است که برای رسیدن به هدفِ ذکرشده، برداشته می‌شود. این موضوع را در تفسیر همگام با وحی، مورد توجه قرار داده‎ایم. به‎نظر می‎رسد در پرتو نگاه به نزول تدریجی قرآن و سیر نزول، می‎توان به مدل مهندسی فرهنگی در قرآن، دست یافت.
برای روشن شدن ابعاد و جوانب بحثِ گام تحول،

به زودی در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی:

روش به کار رفته در سوره اعلی برای ایجاد امید و شادابی در مربیان و تشخیص وظیفه در صورت دریافت عنایات ویژه، حائز اهمیت است؛

در این سوره پیامبر را که نگرانی هایی در جانب حافظه خود از آیات قرآن در هنگام اقراء آیات بر مردم دارد، تضمین خاطرمی دهد. این تضمین با این جمله شروع می شود: « مگر می شود پروردگار تو را به رسالت برگزیند و به فکر لوازم آن نباشد» ،. لذا درآمد تضمین مذکور با توصیه وی به «تسبیح» آغاز شده است! تضمین حافظه پیامبر بر نگهداری آیات در ذهن و قدرت رساندن به مردم  پشتوانه نظری و شناخت مناسبی از پروردگار لازم دارد. از این رو ویژگی آفریدگاری پروردگار را با تشریح بیشتری از آنچه در سوره علق گذشت، شرح می دهد و ذهن پیامبر را برای پذیرش تنزه خدای متعال از رها کردن پیامبر در مشکل حفظ آیات، آماده می کند. این مطلب معرفتی خود امری ادعایی است؛ برای تنزیه و تسبیح کامل واز صمیم اعتقاد از سوی پیامبر اکرم 7 نیاز به بیان برخی موراد عینی و ملموس است؛ خدای متعال به سبزه هایی که جلوی چشم همه انسان ها هستند، توجه می دهد. سبزه هایی که می رویند و تا نهایت استعدادشان رشد می کنند. «فجعله غثاء احوی»

باز برای تضمین بیشتر خاطر پیامبر وی را در امر رشد و هدایت  موجودات در مرز کلیات باقی نمی گذارد بلکه

گذشت که تغییر شرایط نامطلوب جامعه ی عصر نزول، در دستور کار قرآن قرار داشت؛ ازاین‌رو بر نقش‌های پروردگار بهمنظور ایجاد احساس نیاز به او (در سورهی علق)، مسئولیت انسان دربرابر وی (در سوره ی قلم) و جایگاه پیامبر اکرم9 بهعنوان رسولِ مورد حمایت خدا (در سورهی مزّمل) تأکید شد. با استفاده از این سه عامل، به هشدار و انذار مردم به آینده (در سورهی مدثر)، پرداخته شد تا مردم برای پذیرش تغییر، آماده شوند.
در سورهی حمد زیرساختهای نجات انسان از شقاوت و وصول به سعادت مطرح میشود؛ این زیرساخت در رابطهی انسان با پروردگار نهفته است. این نگرش که تمام ستایشها مخصوص خداست و بر جهان، تنها یک اراده حکمرانی میکند، اینکه تنها خدای متعال، معبود و مستعان است و برپایهی این دیدگاه، از وی راهی استوار برای رهایی از شقاوت و وصول به سعادت طلب میکند. به عبارت بهتر، کلید ورود به

یکی از آیاتی که بر سر استثنایی بودن آن و الحاقش به سوره مزمل بحث است، آیه اخر سوره است. خلاصه به عرض برسانم تاکنون که 59 سوره از قرآن کریم به تزتیب نزول توسط استاد بهجت پور تفسیر شده است، تنها مورد قطعی استثنایی بودن آیات قرآن، همین آیه است.

با هم جایگاه این آیه را در نزول بررسی می کنیم

جایگاه آیه

 آیه‌ی آخر سوره آیه ای استثنایی است که به دستور پیامبر اکرم …به سوره ملحق شده است؛ البته در مورد زمان نزول و الحاق آن، اختلاف است و از هشت ماه تا

در قرآن میان انسانهایی که بندهی متقی و تسلیم حقند و سرانجام آنها سعادت است و طغیانگرانی که بندهی خواهشهای حقیر نفسند و سرانجامشان تقص انسانی و ماندن در خود حیوانی و شقاوت و دوزخ ابدی است، فرق گذاشته میشود، خیر از شر جدا میشود و با برنامه قرآن در سیر نزول تدریجی قرآن، راه هر کدام به خوبی نمایان میگردد.

وقتی که ما بتوانیم مردم را به سمت زانوزدن در مقابل این کتاب بزرگ کشاندیم، این کتاب خود مخاطب قرآنی خود را که اکنون در یک جامعه به معنای واقعی در حال قرآنی شدن است، به سمت جامعه ای کامل و سعادتمند که در دنیا پرثمر و در آخرت امامان نور هستند، هدایت نموده و از جوامعی که ناقص و پلید ماندهاند و در آخرت با اهل باطل و تابعان اصحاب آتشند، جدا میکند و می توانیم شاهد جداسازی عملی مردم در زمینههای نمونهای ذیل باشیم:

دقت شود که از سوره علق (سوره اول مکی) تا سوره فرقان (سوره 42 نزول) پیامهای قرآن به خوبی به جداسازی جامعه ایمانی از غیر آنها نمود که در جای خود باید بحثشان کنیم و چگونگی رسیدن به هر کدام از این بندها و چگونگی استفاده از آنها و ... مفصل است که شایدروزی برایتان گفتم

در قرآن ما به سوره فرقان که می رسیم می خوانیم: تبارک الذی نزل الفرقان

یکی از اسم های قرآن، فرقان است. فرصت نیست که از اسم های قرآن در ترتیب نزول بگویم، ولی اجمالا بگویم که قرآن برای نامگذاری خود ابتدا هذا الحدیث، سپس ذکر، سپس قرآن و پس از آن کتاب و در سوره فرقان، فرقان شد. فارق میان سبک زندگی مسلمانانه و سبک زندگی مجرمانه

با هم این سیر را که برگرفته از جلد سوم تفسیر همگام با وحی ذیل آیه اول سوره فرقان است، تعقیب کنیم:

جداسازی میان عابد و طاغی در سوره‌ی علق (مکی 1)، میان متقین و مجرمین در سوره‌ی قلم (مکی2)،

 کشف گام‌های تغییر و تحول دینی تنها از راه تفسیر تنزیلی میسر است.

قبلا در مطلبی 14 گام تحول که در 24  سوره ابتدای نزول بود را خدمتتان معرفی کردم. برخی دوستان پیام دادند که توضیح بیشتری نسبت به این گام ها ارائه کنم.

در این مطلب که برگرفته از مقدمه تفسیر همگام با وحی استاد بهجت پور است، توضیحات تکمیلی داده شده است.

برای دستیابی به مطلب گذشته اینجا کلیک کنید.

در تحول همه‌جانبه‌ی دینی فرد و جامعه، برخی از موضوعات نقشی اساسی دارند که بنای بلند اصلاح و تربیت دینی را بر پا می‌دارند. این موضوعات گام‌های بلندی هستند که به‌تدریج در گفتمان قرآنی وارد شده و با تکمیل و تثبیت آن‌ها، فرد و جامعه، گامی به کمال و سعادت خود نزدیک می‌شوند. برخی از این موضوعات مقدمه‌ی دیگر موضوعات‌اند و جای‎گیرشدن گام‌های دیگر مرهون تثبیت آن‌هاست.

این موضوعات در بنای تحول دینی همچون مصالح ساختمان‌اند که هر یک از آن‌ها در بر پا شدن ساختمان نقش ویژه‌ای دارند. در همان حال

پایه‌ی مطالعات روش‎شناسانه‌ی تحول بر اساس قرآن، مرتبط با نزول تدریجی قرآن است.

این نکته در مقدمه تفسیر همگام با وحی جلد اول آمده است. امید که مفید شما واقع شود.

3 – 1. تنزیل قرآن و شناخت روش

برای شناخت روش تحول‎آفرین قرآن، نشستن در پای درس سوره‌سوره و آیه‌آیه‌ی قرآن ضروری است. از جمله وظایف سترگ محققان اسلام‎شناس این است که در مطالعه‌ی قرآن هم نگاه مضمون شناسانه داشته باشند و هم نگاه روش‎شناسانه. این‌که چرا سوره‎ای با قسم شروع می‎شود و در کجا بر قسم تأکید می‎شود و این‌که چگونه و از چه طریقی با مخاطبان مشرک یا اهل کتاب سخن می‎گوید و در هنگام مجادله با آنان بر چه مواردی تأکید می‎کند و شیوه‌ی طرح مباحث و آغاز و انجام آن‌ها کدام است، چرا در جایی خطابی عمومی به پیامبر می‎کند، چرا بیان اطلاعات خاص را تنها به فرصت‎هایی ویژه واگذار می‎کند، چرا گاه به اجمال و زمانی به تفصیل سخن می‎گوید، چرا تفصیلات قرآن حتی پیرامون یک موضوع پراکنده است، چرا سرگذشت‎ها و عبرت‎های مربوط به اقوام گذشته را پراکنده می‎گوید، چرا و چه وقت به انگیزه‎ها می‎پردازد، از چه طریقی و با چه سبکی مخالفان را به چالش می‎کشد، چرا درس‎های پیامبری حضرت محمّد… در قرآن ثبت می‎گردد و چرا این درس‎ها در لابه‎لای سوره‎های دیگر توزیع می‎گردد، چه نظامی بر بیان معارف بلند قرآن حاکم است و علت تقدم و تأخر بیان هر شاخه‎ای از این معارف چیست؟ و سؤالات فراوان دیگری که با پاسخ دادن به آن‌ها، شکوه و عظمت قرآن در ایجاد تحول فرهنگی همه‎جانبه آشکار می‎شود.

به طور قطع این روش تحول‎آفرین،

امروز  آیات 8 تا 15 سوره قلم، دومین سوره نازل شده بر قلب نازنین رسول اکرم (ص) را با هم مرور کنیم و ببینیم با نگاه تنزیلی چه از آن می فهمیم:

با من تلاوت نمایید:

فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ(8)
وَدُّواْ لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ(9)
وَ لَا تُطِعْ کلُ‏َّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ(10)
هَمَّازٍ مَّشَّاءِ بِنَمِیمٍ(11)
مَّنَّاعٍ لِّلْخَیرِْ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ(12)
عُتُلّ‏ِ بَعْدَ ذَالِکَ زَنِیمٍ(13)
أَن کاَنَ ذَا مَالٍ وَ بَنِینَ(14)
إِذَا تُتْلىَ‏ عَلَیْهِ ءَایَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ(15)

بعد از تحلیل فشرده‎ای که از سلامت عقلی و کمالات و عظمت اخلاقی حضرت محمّد (ص) در آیات 1 تا 7 صورت گرفت و به دنبال بشارتی که به آن حضرت… در ناکامی ‎جریان تهمت‎زنندگان بیان شد، (علاقه مندان به جلد اول تفسیر همگام با وحی مراجعه نمایند) در این آیات، خداوند پیامبر… را از سازش با گروهی که به تهمت و فشار ضداخلاقی روی آورده‎اند، برحذر داشته، فساد اخلاقی و بی‎منطقی آنان را یادآور شده و از

توضیحاتی پیرامون سبک تفسیر تنزیلی و چرایی نگارش کتاب مبانی، اصول، قواعد و فواید

برگرفته از آثار قلمی و شفاهی استاد بهجت پور

مقدمه:

قال علی 7: «ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ ... ؛ از قرآن بخواهید تا سخن بگوید».[1]

بخش قابل توجهی از فعالیت‌های علمی دانشمندان مسلمان در طول تاریخ، به کشف مرادهای خدای متعال از آیات و یافتن پاسخ به پرسش‌های گوناگون بشر درباره هستی و راه‌های وصول به کمال و سعادت معطوف بوده است. تفسیر پذیری قرآن و آمادگی این کتاب برای پاسخ دهی جامع به نیازهای معرفتی و رفتاری انسان در کلام امیرمؤمنان7 چنین آمده است:

أَلَا وَ إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یَأْتِی، وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی، وَ دَوَاءَ دَائِکُمْ، وَ نَظْمَ بَیْنَکُمْ.

تا آنجا که می‌فرماید:

وَ النُّورِ الْمُقْتَدَى بِهِ، ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ یَنْطِقَ، وَ لَکِنْ أُخْبِرُکُمْ عَنْهُ ... .[2]

این حقیقت که ظرفیت عظیم قرآن جز در پرتو وجود مفسّران توانا معلوم نمی‌شود، در جای دیگر این‌گونه آمده است:

هَذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْطُورٌ بَیْنَ الدَّفَّتَیْنِ لَا یَنْطِقُ بِلِسَانٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ وَ إِنَّمَا یَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ.[3]

تاکنون بیش از هزار دوره تفسیر از قرآن به رشته تحریر در آمده و هر کدام از مفسّران در حد توان خود، گوشه‌هایی از پیام و محتوای آیات الهی را روشن نموده‌اند.

سبک‌های تفسیر

سبک غالب تفسیر نگاری‌ها نشستن پای درس آیات و سور به ترتیب موجود در مصحف رسمی بوده است. در قرن‌های اخیر نیز با روش تفسیر موضوعی به کشف نظریات قرآن درباره موضوعات خاص پرداخته شده است.

این تلاش‌های مأجور و مشکور باعث شده تا بسیاری از ابهامات عارض شده بر آیات رفع، و مرادها و اغراض خدای متعال از آیات استخراج شود و سؤالات فراوانی پاسخ یابد‏؛ امّا هنوز عرصه‌هایی از مرادهای قرآن باقی مانده که نیاز به تلاش مجدد دارد.

چنان که مطالعه در سیر تاریخی تفسیر نگاری معلوم می‌کند، تطوّر روش‌های تفسیر و تنوّع سبک‌های ابهام زدایی از قرآن، معلول نیازهای جدید بوده است و به طور مثال مسلمانان در دوره‌های اوّلیه که دسترسی به منابع اصلی همچون قرآن، سنّت نبوی، سنّت اهل بیت و نظرات صحابه و تابعان داشتند، تا حدود سه قرن به طور غالب سراغ منابع غیر مأثور نرفتند، امّا پس از این دوره به تدریج برای یافتن پاسخ برخی پرسش‌ها که در مأثورات جوابی نداشت و یا داوری میان آنها در هنگام تعارض و اجمال نصوص لازم بود، به روش‌های اجتهادی و عقلی روی آورند و از منابع جدید بهره گرفتند.

به همین گونه به تدریج سؤالاتی مطرح شد که سبک مرسوم چینش آیات پاسخ‌گوی آن نبود. مفسّران علاقه داشتند نظر قرآن را در موضوعاتی مثل توحید، نبوت، معاد، عقل، دل، حکومت اسلامی، خانواده و بسیاری موضوعاتی از این دست بدانند و یا گاه موضوعی در خارج مطرح می‌شد و به طور مثال در حوزه فلسفه‌های اقتصادی، یا امکان تفسیر تاریخ و ... نظریاتی مطرح می‌شد که داوری و نگاه اسلام درباره آنها از طریق چینش مصحفی امکان نداشت، بلکه این مفسّر بود که با در کنار هم قرار دادن مجموعه آیات مرتبط، سعی در استخراج، ارزیابی و حتی گاه کشف نظریه قرآن می‌نمود.

سبک تفسیر به ترتیب نزول

تفسیر به ترتیب نزول نیز از دیگر سبک‌هایی است که در میان معاصران، طرفدارانی پیدا کرده است و چندین تفسیرنگاری و حتی تاریخ‌نگاری با توجه به این سبک تألیف شده است. در این سبک، منابع و ابزار تفسیری تفاوت نمی‌کند و مفسّر

آنچه در پی می آید اصول تحول قرآنی برگرفته از سوره های جلد اول تفسیر همگام با وحی می باشد.

به عرض برسانم تحول قرآنی سیری تدریجی داشته و قرآن با آموزش تربیت مدار تدریجی روشمند آرام آرام جامعه معاصر نزول را تحت تأثیر قرار داد.

علاقه مندان به بحث نظری گام تحول و اصول تحول به مقدمه تفسیر همگام با وحی در جلد اول و کتاب مهارت های بیان تفسیر سوره های قرآن کریم و کتاب تفسیر تنزیلی ؛ اصول ، مبانی، قواعد و فوائد استاد بهجت پور مراجعه نمایند.

این اصول از این قرارند:

اصول تحول

اصل اول:

«آشنا ساختن مردم با ویژگی‎های پروردگار شایسته‎ی انسان‎ها»؛ از طریق قرائت صفت‎های آفریدگاری (هستی و انسان) و بیان کرامت خاص پروردگار به انسان و تربیت جنبه‎ی ممتاز او از سایر موجودات یعنی دانشوری. این اصل در سوره‎ی علق ـ اولین سوره‎ی مکی ـ بیان شد.

اصل دوم:

«ایجاد دغدغه و اعلام خطر در مخاطبان» از طریق تکیه بر کبریایی پروردگار، انذار مستقیم مردم همراه با عزم و اراده و رعایت نکات اخلاقی و رفتاری شایسته‎، که به این وسیله بیش‎ترین جاذبه را ایجاد کند و تنفّر از انذار رسول الله… را به کم‎ترین مقدار برساند. هم‎چنین در این هشدارها نتایج شوم جُرم و گناه از زبان گرفتاران، بیان شده است. این اصل در سوره‎ی مدّثر ـ چهارمین سوره‎ی مکی ـ نازل شده است.

اصل سوم:

«بیان جامع و کلی روابط انسان با خدا ». که در سه قالب انحصار حمد به خدا، توحید بندگی او و استعانت موحّدانه از او شکل گرفته است و به دنبال آن، درخواست هدایت به راه رستگاری و سعادت، و دوری از شقاوت به عنوان مهم‎ترین نیازهای بشر به خدا مطرح می‎شود. این اصل پس از شناخت پروردگار و دغدغه‎مندی انسان حاصل می‎شود. انسال با ابزار معرفت، روابط خود را با خدا سامان می‎بخشد و در پرتو احساس خطر و دغدغه‎مندی، هدایت به راهِ نجات و سعادت را از او طلب می‎کند. بنابراین هم قوای فکری و ادراکی، و هم قوای احساسی و عاطفی‏اش، در مسیر تحول دینی به‎کار می‎افتند.

شیوه‎ی بیان این اصل، از طریق یادآوری نقش‎های پروردگار در هستی، اعم از دنیا و آخرت، و آغاز و انجام عالم، و سخن خدا به نمایندگی از زبان فطرت و وجدان انسان‎ها می‎باشد. این اصل در سوره‎ی حمد ـ پنجمین سوره مکی ـ وارد شده است.

اصل چهارم:

خیلی مهم

چگونگی جامعه سازی ایمانی در مکه

سلام و روز بخیر

امروز می خواهم راجع به نکته مهمی که هم در ذیل سوره حجر در مقدمه آمده و هم در کتاب شناخت نامه تنزیلی سوره ها برایتان کمی بنویسم.

این نکته شاید حاصل کار 15 ساله استاد و پیگیری این سوال بوده که پیامبر به مدد قرآن چگونه دارد جامعه سازی می کند و مراحل اصلی این تحول سترگ چیست؟ یادم هست وقتی که ایران آرکی یو رو از آمریکا به زمین نشاند و بعد از چند وقتی گفتند ما مهندسی معکوس کردیم و مثلش رو ساختیم. تقریبا توی همون ایام بود که جرقه ای در ذهن استاد نسبت به مهندسی معکوس مقاهیم دینی در قرآن زده شد و بعد خدای متعال ما را رهنمون به دو آیه آخر سوره فتح (سوره 112 نزول) کرد و طبق آیه آخر ، استاد به حمد الله توانستند، منطق بین مفاهیم و کلی روند رشد جامعه ایمانی رو به دست بیاورند که این نگاه، اثر خودش رو در تمام سوره ها خواهد گذاشت و در مطلبی که پیرامون مقاله سوره انعام و مقایسه با المیران چند روز قبل نوشتم، اثراتش رو می بینید

حالا با هم مسأله رو پیگیری می کنیم

دقت کنید کلید قصه در آیه آخر سوره فتح است

 در این‎جا لازم می دونم درباره‎ی سیر شکل‌گیری و رشد جامعه‎ی اسلامی در قرآن، توضیحاتی تکمیلی بیان شود.

با ما در ادامه همراه باشید.

تحلیل علل سقوط قوم سبأ در تفسیر آیات 20 و 21 سوره سبا در جلد هفتم تفسیر همگام با وحی

وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ (20)

ادامه جمع بندی داستان مردم سبأ است. آیه تحلیلی از علل  سقوط مردم آن سامان است.

(وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ) ضمیر در «عَلَیْهِمْ» به مردم سبأ بازمی گردد. «عَلَی» اشاره است به اینکه کار شیطان نوعی غلبه و برتری جویی بر پیروان خود است. «ظَنُّهُ» گمان شیطان در باره این مردم همان است که می تواند آنها را از شکیبایی بر نعمت ها و شکر گزاری باز دارد؛ چنانکه پیش تر  از سوره اعراف 39/ 17 بیان شد.

(فَاتَّبَعُوهُ) فرع بر محقق شدن آن گمان است. معلوم می­شود که مردم با انفعالی که از وسوسه­های شیطان می­پذیرند، خیالات شیطان را  در ترک سپاسگزاری از پروردگار محقق کرده­اند.

(إِلاَّ فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ) «إِلَّا» استثناء از ضمیر فاعلی در « فَاتَّبَعُوهُ» است. «مِن» بعضیه است.   در میان اهل سبأ مؤمنانی بوده اند که پیرو شیطان نشدند. «فَرِیق» به معنای جماعتی است که از یک جمعی جداشده باشند؛ یعنی در این مورد، تنها کسانی که گرفتار معصیت پروردگار نشدند، طایفه­ای از مؤمنان بودند.

مراد آیه: و به راستى ابلیس گمان خویش را درباره مردم سبأ مبنی بر ناشکیبی بر نعمت های الهی و ترک قدردانی از پروردگار درست یافت ! پس همه جز گروهى از مؤمنان از او پیروى کردند.

نکته ­ها:

1. از آیه استفاده می شود که پیروی انبوه مردم از ابلیس و ترک شکیبایی بر نعمت ها و قدرناشناسی از پروردگار، سنت های الهی بر نابودی تمدن و امنیت و  پراکندگی جمعیت و تفرقه را به‎دنیال دارد، هر چند گروهی مؤمن در این جریان درست عمل کنند؛ زیرا قوانین اجتماعی تابع

به زودی مقاله مقایسه تطبیقی تفسیر المیزان و همگام با وحی در انسجام بخشی به سوره انعام با محوریت غرض خدمتتان تقدیم خواهد شد.

در این مقاله مطالعه‎ای تطبیقی میان دیدگاه حضرت علامه از غرض و انسجام سوره انعام در تفسیر المیزان با برداشت از غرض و انسجام این سوره در سیر نزول سوره‎ها که در جلد ششم تفسیر همگام با وحی گزارش شده است، می‎باشد. علامه (ره) غرض سوره را توحید به معنای عام و شامل آن دانسته‎اند و انسجام سوره را بر پایه این غرض به 19 بخش سامان داده‎اند. این در حالی است که سوره‎ی انعام پنجاه و پنجمین سوره در ترتیب نزول است و قطعا مباحث توحیدی فراوانی پیش از آن وجود داشته و با عنایت به جایگاه سوره در نزول به نظر می‎رسد غرض سوره بیان چگونگی پاسخ‎دهی پیامبر به مشرکان مکی و انتقاد از آنان به جهت تکذیب آیات الهی و توجیه مومنان برای جداسازی روش و رفتار ایمانی خود از اکثریت مشرک مکه باشد که در دو بخش لزوم اعراض پیامبر (ص) از مشرکان و اعلام کفایت خدا برای دفاع از وی در برابر سخره های آنان (آیات 1ـ 107) و جداسازی اقلیت مومن از مشرکان مکی (آیات 108 تا 165) انسجام یافته است.

ان شاالله این مقاله به خوبی فرق نگاه تنزیلی در فهم سوره ها را به خوبی نشان خواهد داد.

اوج قصه در این مقاله در اینجاست که

چهار بحث شناسه، غرض، محتوای اجمالی سوره و ارتباط سوره با سوره قبل در ترتیب نزول در مقدمه سوره سبا خدمتتان تقدیم می گردد.

سورۀ سبأ

این سوره در میان مفسران فقط به همین نام شناخته می‎شود. وجه مناسبت نام‎گذاری، ذکر داستان قوم سبأ در آیات 15 تا 21 سوره است. این سوره به اتفاق دانشمندان تفسیر و علوم قرآن مکی است، هرچند برخی معتقدند آیه ششم آن مدنی است، اما همان‌گونه که از سیاق آیات سوره استفاده می شود و در کلمات ابن عاشور آمده، دلیل محکمی بر این قول وجود ندارد.[1] سوره سبأ پنجاه و هشتمین سوره‌ای است که بر پیامبر اکرم9 پس از سورۀ لقمان و پیش از سورۀ زمر نازل شده است. این مطلب را غالب[ جدول‌های مسند، غیر مسند و ترکیبی تأیید می‌کنند. سورۀ سبأ در ترتیب مصحف رسمی در جزء بیست و دوم قرآن، ردیف سی و چهارم، بعد از سورۀ احزاب و قبل از سورۀ فاطر قرار گرفته است و 54 آیه دارد.

مقصود سوره

غرض سوره، کنارزدن تردیدهای کافرانی است که شک درباره‌ی توجه روز مجازات و عذاب به خود را داشتند؛ این تردیدها در انکار رسالت پیامبر(ص)، درستی قرآن و انکار حقیقت‎هایی که بر پایه منطق عقلی و وحیانی نازل می شد، ظهور کرده بود. خدای حکیم به منظور پاسخ به این عقده‎ی ذهنی و قلبی مشرکان و تأثیراتی که بر عواطف پیامبر اکرم (ص) می‎گذاشت سوره را نازل کرد.

 محتوای سوره

سوره به دو بخش تقسیم می‎شود:

رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛

tafsir.hamgam ba vahy.bahjatpor.majdedez