موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛
شنبه تا چهارشنبه 10 تا 12
حضور با تماس قبلی
آدرس: قم، خ شهید صدوقی، خ 20 متری فجر، پ 286
تلفن: 02532920244
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۶۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر به ترتیب نزول» ثبت شده است

لینک شناسه سوره یازدهم نزول تا بیست و دوم نزول در ویراست جدید جلد اول

 

شامل سوره های مبارکه ضحی، انشراح، عصر، عادیات، کوثر، تکاثر، ماعون، کافرون، فیل، فلق، ناس، و توحید

 

ان شاء الله به زودی شناسه دو سوره دیگر جلد اول یعنی نجم و عبس را خواهم گذاشت.

عزیزانی که در دوره تربیت پژوهشگر تفسیر تنزیلی شرکت کرده اند، ان شاء الله با عنایت بیشتر بحث مکی و مدنی سوره ها و داوری های استاد را درباره جداول ملاحظه نمایند.

نکات نغزی در تحلیل مکی و مدنی برخی از این سور آمده است، که ان شاء الله در هنگام خواندن و لذت بردن، دعا برای حقیر و استاد هم فراموش نشود.

 

شناسه سوره ضحی (مکی 11)

http://hamgambavahy.ir/post/222

شناسه سوره انشراح (مکی 12)

http://hamgambavahy.ir/post/223

شناسه سوره عصر (مکی 13)

http://hamgambavahy.ir/post/224

شناسه سوره عادیات (مکی 14)

http://hamgambavahy.ir/post/225

شناسه سوره کوثر (مکی 15)

http://hamgambavahy.ir/post/226

شناسه سوره تکاثر (مکی 16)

http://hamgambavahy.ir/post/227

شناسه سوره ماعون (مکی 17)

http://hamgambavahy.ir/post/228

شناسه سوره کافرون (مکی 18)

http://hamgambavahy.ir/post/229

شناسه سوره فیل (مکی 19)

http://hamgambavahy.ir/post/230

شناسه سوره فلق (مکی 20)

http://hamgambavahy.ir/post/231

شناسه سوره ناس (مکی 21)

http://hamgambavahy.ir/post/232

شناسه سوره توحید (مکی 22)

http://hamgambavahy.ir/post/233

 

شناسه سوره ناس (مکی 21) در ویراست چدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

این سوره به‎مناسبت واژگان آیه‎ی اول و هم‎چنین تکرار کلمه‎ی ناس، «قل أعوذ برب الناس» و «ناس»نامیده شده است. هم‌چنین -همان‎طور که در سوره‎ی فلق گذشت- این سوره به‎همراه سوره‎ی فلق، ازسوی رسول خدا6 «معوذتان» نامیده شده است. قوت قول به مکی بودن معوذتین، در مباحث مقدماتی سوره‎ی فلق گذشت. براساس گزارش جداول روایات ترتیب نزول مسند و غیرمسند و نیز ترکیبی، سوره‎ی ناس بیست و یکمین سوره‎ی مکی،

شناسه سوره فلق(مکی 20) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

این سوره به‎مناسبت واژگان آیه‎ی اول، «فلق» و «قل أعوذ برب الفلق» نامیده شده است. هم‌چنین این سوره به‎همراه سوره‎ی ناس، از سوی رسول خدا، «معوّذتان» نامیده شده است؛[1] زیرا هر دو با «قل أعوذ» شروع شده‌اند. تشخیص مکی یا مدنی بودن سوره، اختلافات زیادی میان مفسران پدید آورده است. غالب شیعیان و تمام معتزله بر مکی بودن سوره تأکید دارند؛ زیرا شاهد مدنی بودن سوره، گزارش‎هایی است که قصه‎سرایان جاهل[2] منسوب به عایشه و ابن‎عباس در شأن نزول این سوره نقل کرده‎اند؛ در این روایات است که پیامبر اکرم6 توسط برخی از یهود، مورد تهمت سحر قرار گرفته بودند. همه‎ی مسلمانان شامل شیعه و معتزله، تأثیرپذیری حضرت6 از سحر ساحران را حتی در بدن، باطل شمرده، و موجب تردید در اتقان وحی ابلاغی آن حضرت6 به مردم می‎شمرند. (گزارش و نقد آن در بحث سبب نزول خواهد آمد). افزون بر آن،

شناسه سوره فیل (مکی 19) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

این سوره به‎مناسبت واژگان آیه‎ی اول، به «فیل»، «الم تر» و «الم تر کیف» نام‎گزاری شده، و تمام مفسران و دانشمندان علوم قرآن برآنند که در مکه نازل‌ نازل شده است. سوره‎ی فیل در ترتیب نزول، نوزدهمین سوره، پس از سوره‎ی کافرون و پیش از سوره‎ی فلق است. اختلاف روایت‎های منقول در المقدمتان و تاریخ یعقوبی در جابه‎جایی سوره‌های فیل و کافرون، در مقدمه‎ی سوره‎ی کافرون گذشت. این سوره

شناسه سوره کافرون (مکی 18) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

نام مشهور سوره یعنی «الکافرون»، و نام «قل یا ایها الکافرون» از آیه‎ی اول، و «الدین» از آیه‎ی آخر گرفته شده است. برخی نام آن را «الاخلاص» دانسته‎اند و چنین توجیه کرده‎اند که: «این سوره‌ نفاق را از انسان دور می‎کند.»[1] این سوره به اتفاق اکثر مفسرین و دانشمندان علوم قرآن، مکی است؛ هرچند گروهی آن را مدنی نیز شمرده‌اند.[2] سوره‎ی کافرون در هشت روایت از روایات مسند ترتیب نزول، در ردیف هجدهم، پس از سوره‎ی ماعون و پیش از سوره‎ی فیل قرار دارد. در جدول المقدمتان جای این سوره با سوره‎ی فیل جابه‎جا شده است. در جدول یعقوبی نیز که مانند جدول المقدمتان از ابوصالح از ابن‎عباس نقل شده، سوره‎ی کافرون از قلم افتاده است.

هرچند جابه‌جایی دو سوره و تبدیل رتبه‎ی هیجدهم به نوزدهم و بالعکس مشکل زیادی به‎وجود نمی‌آورد، دقت در مفاد سوره‌های کافرون و فیل نشان می‌دهد، آن‎چه

شناسه سوره ماعون (مکی 17) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

این سوره به‎مناسبت آیه‎ی اول آن، «أرایت»، «أرایت الذی»، «الدین» و «التکذیب»، و به‎مناسبت آیه‎ی دومش «الیتیم»، و به‎مناسبت آیه‎ی آخر، «ماعون» نامیده شده است.

بیش‎تر مفسران و دانشمندان علوم قرآن[m1] ، این سوره را مکی دانسته‌اند، اما برخی از آنان، در مکی بودن تمام سوره، یا حداقل آیات سوم به بعد، تردید دارند و آن را مدنی می‌دانند.[1] آن‎چه باعث تردید زمان نزول سوره شده، آیات «فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّین» تا آخر سوره است. تهدید نمازگزاران در آغاز نزول قرآن در مکه، و هنگامی که هنوز جمعیتی عابد و نمازگزار شکل نگرفته و حکم وجوب نماز برای عموم مردم صادر نشده، موجب این تردیدهاست. این‎که این تهدید در مکه بوده، یا در مدینه اتفاق افتاده است، نیز محل گفت‎وگو است. برخی هشدارها به مؤمنان در مکه، مانند آیات آغازین سوره‎ی عنکبوت 84/ 1 تا 11، یا تهدید عمومی به کم‎فروشی در سوره‎ی مطففین 85/ 1 تا 3، این احتمال را که آیات یادشده در اواخر نزول مکه نازل، و به سوره‎ی ماعون ملحق شده باشند، تقویت می‎کند. هم‌چنین این احتمال نیز خالی از قوت نیست که بر پایه‎ی برخی گزارش‎ها، آیات یادشده در سرزنش برخی منافقان مدینه نازل شده و به سوره، ملحق شده باشند. اما این‌که تمام سوره، مدنی باشد و درباره‎ی منافقانِ مدینه،[2] مانند عبدالله بن‎ابی بن‌‎سلول[3] نازل ‌شده باشد، محل تأمل است.

استدلال بر یکپارچه بودن نزول سوره در اوایل بعثت

نماز، عملی مخصوص مسلمانان نبوده، بلکه در تمام شرایع ابراهیمی، بلکه همه‎ی ادیان الهی، سابقه داشته است؛ چنان‌که خدای متعال از زبان حضرت عیسی7 در سوره‎ی مریم3 44/ 33 فرمود: «وَ أَوْصَانِی  بِالصَّلَوةِ وَ الزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیّاً؛ خدای متعال مرا به نماز و پرداخت زکات در تمام طول زندگانی‌ام امر فرمود.» و درباره‎ی اسماعیل7 در آیه‎ی 55 همین سوره فرمود: «وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ؛ و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد» و در سوره‎ی طه 45 /14 به موسی7 امر فرمود: «وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِی؛ نماز را برای یادکرد پروردگار به پا دار.» در سوره‎ی هود 52/ 87 هم تکذیبگران، حضرت شعیب7 را به‎خاطر خواندن نماز مسخره می‌کردند و می‎گفتند: «یَا شُعَیْبُ أَ صَلَوتُکَ تَأْمُرُکَ أَنْ نَتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّکَ لَأَنْتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدِ؛ ای شعیب، آیا نمازت به تو دستور می‌دهد که آن‌چه را پدران ما می‌پرستیده‌اند، رها کنیم، یا در اموال خود به میل خود تصرف نکنیم؟ به‎راستی که تو بردبار فرزانه‌ای!» حتی نماز مشرکان در بیت الله الحرام، که تحریف نماز ابراهیمی بود، در قرآن گزارش شده است: «وَ مَا کَانَ صَلَوتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکَاءً وَ تَصْدِیةً؛ نمازشان در خانه‎ی خدا جز سوت زدن و کف زدن نبود.» حتی گفته شده است، واژه‎ی «صَلَوة» اگر ناقص واوی باشد، از ریشه‎ی «صَلْو» و از لفظ سریانی و آرامی گرفته شده، که به‎معنی عبادت مخصوص است و در عربی به آن «صَلَاة» می‎گویند؛ امّا معنی مستقل این مادّه در عربی، «ثنای موجود زیبای مطلق» است، که شامل تحیت و غیر آن می‎شود. پس لغت صلاه به‎معنی «عبادت»، پیش‎تر در زبان سریانی و آرامی استفاده شده است؛ یعنی نماز در شرایع مُقدّس پیش از اسلام، دارای حقیقت است.

از همان آغاز نزول قرآن، نمازگزارانی بودند که در قرآن از آنان یاد شده و مورد سرزنش اهل طغیان بودند؛ مثلاً در سوره‎ی علق 1/ 11 و 12 آمد: «أَرَءَیتَ الَّذِى ینهْى * عَبْدًا إِذَا صَلَّی». در سوره‎ی مدثر 4/ 44، مجرمان علت گرفتاری خود در جهنم را، نبودن در جمع نمازگزاران شمرده‎اند: «قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» و در سوره‎ی اعلی 8/ 16 ، یکی از عوامل رستگاری را نماز برمی‌شمارد: «وَ ذَکرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى».

به علاوه ممکن است ادّعا شود از همان آغاز ظهور اسلام، گروهی بیماردل، همراه اسلام شدند و باورهای دیگر مسلمانان ازجمله «باور به معاد» را انکار می‎کردند. این گروه، که آنان را با عنوان اهل نماز می‌شناختند، دل‎هایی بیمار داشتند تا آن‌جا که در سوره‎ی مدثر (مکی 4) برابر جریان اعلام نوزده موکل دوزخ، چون کافران موضع گرفتند: «وَلِیقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْکافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ الله بِهَذَا مَثَلاً کذَلِک یضِلُّ الله مَن یشَاء وَیهْدِی مَن یشَاء؛ و تا کسانی که در دل‌هایشان بیماری است و کافران بگویند: خدا از این وصف کردن، چه چیزی را اراده کرده است؟ این‌گونه خدا هر که را بخواهد بیراه می‌گذارد و هر که را بخواهد، هدایت می‌کند.»

با این مقدمات، احتمال نزول پیوسته‎ی این آیات، تقویت می‎شود. بلکه با توضیحاتی که در ضمن تفسیر آیات مربوطه بیان خواهد شد، پیوستگی نزول سوره، از قوت بیش‎تری برخوردار است.

ازجهت دیگر، خطاب عتاب‎آمیز به اهل نماز در آغاز نزول، جای تأمل دارد. خطاب‎های عتاب‎آمیز در زمان نزول آخرین سوره‎‎های مکی، چون عنکبوت و مطففین که بیانش گذشت، یا حداکثر سوره‎ای مانند مریم 44/ 55 و 56 توجیه دارد؛ آن‌جا که

شناسه سوره تکاثر (مکی 16) در ویراست جدید تفسیر همگام با وحی

 

به‎مناسبت کلمات به‎کار گرفته شده در آیه‎ی اول سوره، این سوره را «التکاثر» و «الهاکم» نامیده‎اند. برخی از مفسران سوره را مدنی می‌دانند، اما به اعتقاد بیش‎تر مفسران و اندیشمندان علوم قرآن، سوره‎ی تکاثر در مکه نازل‌ شده است. این سوره در تمام روایات مسند و غیرمسند گردآوری شده و در جداول ترکیبی ترتیب نزول، در ردیف شانزدهم پس از سوره‎ی کوثر و پیش از سوره‎ی ماعون قرار دارد. سوره‎ی تکاثر در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی‌ام قرآن، ردیف صد و دوم پس از سوره‎ی قارعه و پیش از سوره‎ی عصر قرار گرفته است و هشت آیه دارد.

شناسه سوره کوثر (مکی 15) در ویراست جدید تفسیر همگام با وحی 

 

 

این سوره با نام‌هایی چون «کَوْثَر»، «إِنَّا اَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَر»، و «سُورَةُ النَّحْر» نام‌گذاری شده است. دو نام اول برگرفته از آیة اول سوره و اسم سوم به مناسبت لفظ «وَ انحر» در آیه‎ی دوم است.

مشهور بین علما تفسیر و علوم قرآن، مکی بودن این سوره است، ولى در احتمالی ضعیعف مدنى بودن آن ادعا شده است. این احتمال از سوی خفاجی نیز داده ‌شده است که این سوره یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه نازل شده باشد،[1] ریشه این ادعاها برگرفته از روایتی منقول از انس بن مالک است که پیامبر اکرم6 در مدینه بعد از چرتی که بر ایشان عارض شد، با شادابی از این حالت خارج شده و فرمودند: درباره‎ی من سوره‎ای نازل شد و شروع به تلاوت سوره کوثر کردند[2]. این روایت در حالی است که  با روایات بسیار زیاد درباره‎ی مکی بودن سوره معارض است، و فضای سوره و توهین و آزارهای قوم پیامبر6 و درگیری‎هایی که محتوای سوره به آن اشاره دارد، کاملا مکی بودن سوره را تأیید می‎کند. افزون آن‎که روایت انس می تواند اشاره به نوعی

شناسه سوره عادیات (مکی 14) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

این سوره به‎مناسبت آیه‎ی اول آن، «العادیات» یا «والعادیات» نامیده شده است. هرچند تمام روایات ترتیب نزول، سوره‎ی عادیات را مکی می‌دانند؛ اما برخی از مفسران، باتوجه به روایاتی که در تطبیق سوگندهای ابتدای سوره، بر مجاهدت علی7 وجود دارد، در مکی بودن سوره تشکیک کردند، و به‎خاطر این ماجرا، سوره را مدنی دانسته‎اند؛[1] لکن به‎نظر می‎رسد که با در نظر گرفتن تمام آیات سوره، مکی بودن آن قوی‎تر است.[2] تأکید می‎شود که محتمل است روایات شأن نزول، مربوط به یکی از تطبیقات آیات ابتدایی سوره باشد، نه تنزیل آن‎ها.

این سوره در روایات گردآوری شده در جداول مقدمه این تفسیر (همگام یا وحی)، چهاردهمین سوره‎ای است که بر پیامبر اکرم9 نازل‌ شده است. تنها یک مورد اختلاف، در روایت زهری با دیگر روایات روایات مسند و ترکیبی، وجود دارد. زهری سوره‎ی عادیات را پیش از سوره‎ی عصر گزارش کرده است. درباره‎ی جابه‌جایی رتبه‎ی سوره‎ی عصر و عادیات

شناسه سوره عصر (مکی 13) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

این سوره، به‎علت تعابیر به‎کار گرفته شده در آیه‎ی اول، نام‌های «العصر» و «و العصر» دارد.

این سوره به اتفاق بیش‎تر مفسران و دانشمندان علوم قرآن مکی است، البته برخی آن را مدنی هم دانسته‌اند. سوره‎ی ‎عصر موافق تمام روایات مسند، غیرمسند و جداول ترکیبی ترتیب نزول، سیزدهمین سوره‎‎ی نزول، پس از سوره‎ی شرح و پیش از سوره‎ی عادیات می‎باشد. تنها ابن‎ندیم این سوره را در ردیف دهم قرار داده است، که نقد این نظر در سوره‎ی لیل گذشت. هم‌چنین در جدول زُهَری، سوره‎ی عادیات با سوره‎ی عصر جابه‎جا شده، یعنی سوره‎ی عادیات سیزدهمین سوره و سوره‎ی عصر چهاردهمین سوره دانسته شده است، که اختلاف فاحشی نیست. در سوره‎ی عادیات مسأله‎ی اصلی، ناسپاسی انسان از الطاف رحمانی پروردگار، و در سوره‎ی عصر، اصول نجات انسان از زیان در شخصیت، مطرح می‎شود. در سوره‎ی شرح این حقیقت مطرح شد که با تحمل سختی‎ها، آسانی‎ها در دسترس انسان است. اکنون در سور‎ی عصر می‎فرماید که این سختی‎هایی که آسانی، رهایی و نجات از خسران را به‎دنبال دارد، از چه راهی تحصیل می‎شود. موضوع محوری سوره‎ی عادیات،

شناسه سوره شرح (انشراح) (مکی 12) در ویراست جدید جلد اول تفسیر هگام با وحی

 

این سوره به‎دلیل تعابیر آیه‎ی آغازین آن، «الشرح»، «ألم نشرح»، و «انشراح» نام‌گذاری شده است. سوره‎ی انشراح به‎نظر بیش‎تر دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی، مکی است؛ هرچند برخی، تعدادی از آیات یا تمام آیات آن را موافق با سوره‌های مدنی می‎شمارند.[1] اما چنان‌که صاحب تفسیر نمونه نگاشته‎، پیوند نزدیک محتواى دو سوره‎ی «ضحی و شرح» چیزى نیست که شک و تردیدپذیر باشد.[2]

این سوره، موافق همه‎ی روایات موجود در روایات مسند، غیرمسند، و جداول ترکیبی دانشمندان برای شناسایی ترتیب نزول سوره‎ها، دوازدهمین سوره‎ی نازل‎شده، پس از سوره‎ی ضحی و پیش از سوره‎ی عصر واقع شده است. دراین‎میان، تنها ابن‌ندیم سوره‎ی شرح را در ردیف نهم،

شناسه سوره فجر مکی 10  در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی استاد بهجت پور

 

مفسرین و علمای علوم قرآن، برای این سوره فقط نام «الفجر» را ذکر کرده‌اند. دلیل این نام‎گذاری، وجود کلمه‎ی «الفجر» در اولین آیه‎ی سوره است. سوره‎ی فجر به‎اتفاق دانشمندان علوم قرآن، مکی است. این سوره در روایات مسند ده‎گانه، و قریب به اتفاق روایات غیرمسند و تمام جدول‌های ترکیبی، در ردیف دهم، پیش از سوره‎ی ضحی و پس از سوره‎ی لیل قرار دارد، به جز روایت ابن‎ندیم که طبق آن، سوره‎ی فجر پس از سوره‎ی عصر و پیش از سوره‎ی ضحی قرار دارد.

طبق روایات متعدد ترتیب نزول، خدای متعال در سوره‎ی لیل، شقاوت‌پیشگان را به گرفتاری در آتش هشدار داد و خویشتن‌داران را، نجات یافتگان دانست. در آن‎جا فرمود که افرادی که نیکی‎ها را تکذیب می‎کنند و از آن روی‎گردانند، در شیبی قرار می‎گیرند که به‎سمت سختی‎ها می‎رود. در سوره‎ی فجر سرانجام اقوامی چون عاد، ثمود و فرعونیان را ذکر می‎کند که در تکذیب نیکی‎ها، سرکشی و روی‎گردانی، کارشان به سختی عذاب، و تنبیه در دنیا ختم شد. نیز در سوره‎ی لیل، اهل بخل را کسانی شمرد که اهل آتشند، و متقیان را اهل بخشش و انفاق و اهل جلب رضایت پروردگار معرفی کرد. در سوره‎ی فجر از تحققِ ‎بخشی از سختی‎هایی که متوجه اهل بخل است، خبر می‎دهد و سخت شدن معیشت آن‎ها را، محصول رفتار نادرست مالی آن‎ها می‎شمرد؛ کسانی که نه تنها خود بخیلند، بلکه حتی به زبان بر سیر کردن شکم‎های گرسنه، ترغیب نمی‎کنند، ثروتشان را با چپاول ارث نزدیکان خود، و حرص بر جمع مال، به‎دست می‎آورند. سپس سخت‌ترین عذاب‌ها و بسته شدگی بدن‎هایشان را در رستاخیز جزای آنان اعلام می‎کند. هم‌چنان که نفس‌های مطمئنه را اهل بهشت و رضوان قطعی الهی می‎شمرد؛ رضوانی که در سوره‎ی لیل وعده آن را داده بود.: )إِلا ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَی * وَلَسَوْفَ یَرْضَی(. بنابراین، سوره‎ی فجر، مصداقی از تحقق نقش پروردگار بر تسهیل آسانی و تسهیل عسر به انسان‎ها می‎باشد؛ آسانی و سختی‎هایی که موجباتش را اعمال خود انسان‎ها فراهم کرده است.

اما بنابر نقل ابن‎ندیم نظامی سازوار بین دو سوره وجود ندارد. خدای متعال در سوره‎ی عصر،

شناسه سوره اعلی (مکی 8) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

این سوره با نام‌هایی چون «اَعْلَی»، «سَبِّحْ»، و «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی» نام‌گذاری شده است. این اسامی به‎دلیل وجود تعابیری است که در آیه‎ی ابتدایی سوره قرار دارد. بیش‎تر دانشمندان تفسیر، معتقدند که این سوره مکی است، اما گروهی در مکی بودن تمام سوره یا برخی از آیات آن تردید کرده‌اند. دلیل این گروه،

شناسه سوره مسد (مکی 6) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

به‎مناسبت تعبیرهایی که در ابتدا و انتهای سوره‎ی مسد آمده، این نام‎ها بر آن سوره گذاشته شده است: «تبت»، «أبی‎لهب»، «المسد»، «اللهب» و «تبت یدا أبی‎لهب».

این سوره به‎اتفاق همه‎ی دانشمندان علوم قرآن و تفسیر، مکی است. بنا بر تمام جدول‌های مسند و غیرمسند و ترکیبی، ششمین سوره،‎ پس از سوره‎ی حمد و پیش از سوره‎ی تکویر، بر پیامبر اکرم6 نازل ‌شده است.

این سوره در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی‌ام قرآن، ردیف صد و یازدهم، پس از سوره‎ی نصر و پیش از سوره‎ی اخلاص قرار دارد و مشتمل بر پنج آیه است.

شناسه سوره حمد (مکی 5) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

 

سوره‎ی حمد، نام‌های زیادی ازجمله «فاتحة الکتاب»، «سبع المثانی»، «أمّ الکتاب»، «أمّ‎القرآن»، «السبع»، «المثانی»، «الصلاة»، «الحمد»، «القرآن العظیم»، «الشفاء»، «الرّقیة»، «الأساس»، «الوافیة»، «الکافیة»، «الکنز»، «الشکر»، «الثنا»، «التفویض»، «الدعاء»، «النور»، و «التعلیم» دارد. درباره‎ی وجه این نام‌گذاری‎ها، بحث‌های مفصلی در تفاسیر آمده. در این‎جا علت چهار نام‎گذاری مشهورتر را بررسی می‎کنیم:

الحمد: این نام، به‎مناسبت نام «الحمد» در دومین آیه‎ی سوره: «الحمد لله رب العالمین» به‎کار رفته است.

أمّ‌الکتاب: عرب هر چیزی که مقدم بر دیگران، و دارای توابعی باشد، أم می‌گویند. چون محتوای سوره که تنظیم رابطه‎ی انسان با خداست، مقدم بر دیگر روابط انسان، یعنی رابطه با خود، دیگران، و هستی است، سوره را ام الکتاب نامیده‎اند. برخی دیگر «أم» را به‎معنی اصل هر چیزی دانسته و گفته‎اند چون این سوره، اصل قرآن است، به آن أمّ الکتاب گفته شده است. برخی اظهار داشته‎اند که چون تمام آن‎چه در سوره‌های دیگر قرار دارد، در این سوره هست، به آن امّ‌الکتاب می‌گویند.[1] این دیدگاه اگر اشاره به رابطه‎ی اجمال و تفصیل میان مطالب سوره‎ی حمد با دیگر سوره‎های قرآن دارد، محل تأمل، بلکه غیرقابل پذیرش است؛ اما اگر مراد، آن باشد که ریشه‎ی تمام آن‎چه در قرآن آمده، به پذیرش رابطه‎ی انسان با خدا باز می‎گردد، که از سه موضوع توحید بندگی، توحید استعانت و تقاضای راهنمایی از پروردگار ریشه گرفته، مطلب درستی است.

سبع المثانی: این نام، از آیه‎ی هشتاد و هفتم سوره‎ی حجر: «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی‏ وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» گرفته شده است. سوره‎ی حمد را سبع دانسته‎اند، زیرا با شمارش «بسمله» دارای هفت آیه می‎شود و قرآن را مثانی گفته‎اند، زیرا یک‎بار بر جبرئیل، و یک‎بار به‎شکل تدریجی بر پیامبر اکرم6 نزول داشته است. یا مطالب و محتوایش تکرار می‎شود تا تأثیر تربیتی آن بالا رود. سوره‎ی حمد را نیز «سبع المثانی» خوانده‎اند، زیرا این سوره در هر نماز، دوبار خوانده می‌شود.

فاتحة الکتاب: نامیدن سوره‎ی حمد به فاتحة الکتاب می‌تواند به چند دلیل باشد: 1. قرآن با آن آغاز می‌شود. 2. برخی ادعا کرده‎اند که این سوره، نخستین سوره‎ی نازل‎شده بر پیامبر اکرم6 است. (بررسی می‎شود) 3. اولین سوره‎ای است که در نماز تلاوت می‎شود. 4. در مقام تعلیم‎، ابتدا از این سوره استفاده می‎شود.

این سوره به اتفاق همه‎ی دانشمندان علوم قرآنی، مکی، و پنجمین سوره‎ی نازل‎شده بر پیامبراکرم6، پس از سوره‎ی مدثر و پیش از سوره‎ی مسد است. مطابق جدول‎های مسند یادشده در مقدمه‎ی تفسیر، در سند ابوصالح از ابن‎عباس (ردیف ششم) و جابر بن زید (ردیف دهم) این سوره پنجمین سوره‎ی نازل‎شده است. امّا در جدول جابر بن‎زید، شاگرد ابن‎عبّاس که جدول او را گزارش کرده است، و جدول‌های ترکیبی، این سوره در ردیف پنجم پس از سور‎ه‎ی مدثر و پیش از سور‎ه‎ی مسد قرار دارد.

در برخی روایات ترتیب نزول، سوره‎ی حمد نیامده است که از این قرارند: سندهای عطا از ابن‎عباس به‎نقل از مجمع (ردیف 2 جداول مقدمه)، عطا از ابن‎عباس المقدمتان (ردیف 3)، و عطا از ابن‎عباس به نقل از فضائل القرآن (ردیف 4)، سند مجاهد از ابن‎عباس یا عکرمه و حسن (ردیف 6)، سند عکرمه یا ابوصالح از ابن‎عباس (ردیف 7) و تلفیقی الفهرست (ردیف 8). این سوره، از جدول‎های غیرمسند، در چهار سند اول ذکر نشده است. در جدول‎های ترکیبی هم فقط مرحوم معرفت و الازهر مصر آن را ذکر کردند و در جدول زرکشی و خازن نیامده است. جدول ابن‎عباس نامی از آن به‎میان نیاورده و در مصحف ابن‎مسعود، این سوره وجود نداشته است. ظاهراً دلیل حذف سوره‎ی حمد از این جدول‎ها، این است که سوره‎ی حمد را عدل و برابر قرآن شمرده‎اند و به‎دلیل عظمتش، در ضمن سوره‎ها به‎حساب نیاورده‎اند.

برخی از دانشمندان بر این اعتقادند که سوره‎ی حمد، اوّلین سوره‎ی نازل‌شده است. شواهدی که ایشان بر این ادعا آورده‌اند، چنین است:

1. پیامبر اکرم6 فرمودند: «لَاصَلَاةَ اِلَّا بِفَاتِحَةِ الکِتَابِ؛[2] هیچ نمازی بدون فاتحة الکتاب، نماز نیست. روشن است که پیامبر9 از نخستین ایام رسالت، نماز می‎خواندند؛ پس این سوره باید پیش از دیگر سوره‎ها، حتّی پیش از سوره‎ی علق نازل ‌شده باشد.

2. این سوره در روایات رسیده از پیامبر اکرم6، فاتحة الکتاب نامیده شده است و مراد از فاتحة الکتاب، آغاز وحی قرآن و کتاب آسمانی به این سوره، و به‎منزله‎ی کلید ورود به قرآن بوده است.

3. این سوره، نخستین سوره‎ای است که به‌طور کامل نازل شد. در اولین سال آغاز وحی، هرچند چهار سوره پیش از حمد نازل شد، هیچ‌کدام به‌طور کامل و یا یک‎مرتبه نازل نگشت.

به‎نظر می‎رسد که این شواهد، نمی‎توانند دلیل نخستین بودن سوره‎ی حمد در ترتیب نزول باشد؛ زیرا

شناسه سوره مدثر در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

مفسران و اندیشمندان علوم قرآن، برای این سوره، تنها نام «مدثر» را ذکر کرده، و علت این نام‌گذاری را، به‎کار رفتن نام مدثر در کلمات آغازین سوره دانسته‌اند.

این سوره، به گواهی تمام روایت‌های ترتیب نزول و دانشمندان علوم قرآن، مکی است؛ هرچند برخی در مکی بودن تمام سوره تردید کرده و آیات 31 تا انتهای آن را مدنی شمرده‎اند،[1] اما محتوای آیات، به شرحی که در توضیح محتوای سوره خواهد آمد، نشان می‌دهد که تمام سوره در مکه نازل‌ شده است.

سوره‎ی مدثر در تمام روایت‌های مسند، غیرمسند و جداول ترکیبی، چهارمین سوره‎ی نازل‎شده بر پیامبر اکرم9 است. پیش از آن، سوره‎ی مزمل و پس از آن، سوره‎ی حمد فرو آمد. تنها در روایت منسوب به امیر مؤمنان7، این سوره بر سوره‎ی مزمل، مقدم است که توضیح آن در شناسه‎ی سوره‎ی مزمل گذشت. برخی روایات اهل سنت، سوره‎ی مدثر را اولین سوره‎ی مکی دانسته‌اند،[2] لکن این ادعا علاوه بر

شناسه سوره مزمل در ویراست جدید جلد اول

 

مفسران و علمای علوم قرآنی، برای این سوره، تنها نام «مزمّل» را ذکر کرده، و علت آن را وجود لفظ «اَلمُزَّمِّل» در آیه‎ی اول سوره دانسته‌اند. این سوره به گواهی تمام  روایات ترتیب نزول و دانشمندان علوم قرآن، مکی است؛ هرچند برخی در مکی بودن تمام سوره، تردید کرده‌اند،[1] اما محتوای آیات به‎خوبی نشان می‌دهد که این سوره در مکه نازل شده است.[2] سوره‎ی مزمل، در غالب روایت‎های ترتیب نزول، سومین سوره، و پس از سوره‎ی قلم و پیش از سوره‎ی مدثر قرار گرفته است. در روایت منسوب به امیرمؤمنان علی7، سوره‎ی مدثر بر سوره‎ی مزمل مقدم است؛ لکن به‎نظر می‌رسد که این تقدم، وجهی نداشته باشد؛ زیرا:

1. محتوای آیات 1تا 5 سوره‎ی مزمل از برنامه‎ی تربیتی ویژه‎ای جهت آمادگی پیامبر اکرم6 برای دریافت قرآن ازسوی خدا دلالت دارد، درصورتی‎که در سوره‎ی مدثر، از برخورد ولید بن‎مغیره با آن حضرت6 پس از شنیدن آیاتی از قرآن گزارش می‌شود. به عبارت روشن‎تر، دریافت وحی قرآنی و واکنش ولید، هنگام قرائت آن از جانب پیامبر اکرم6، در سوره‎ی مدثر روایت شده است.

2. هرچند واژه‎ی «تزمّل» و «تدثّر» هر دو به‎معنی پیچیده شدن در لباس، ملحفه یا گلیم است، اما برخی لغت‌دانان معتقدند که استعمال تدثّر در لباس رویین و رسمی است[3] و محتوای آیات در هر دو سوره نیز، به این نکته اشاره دارد؛ چنان‌که خدای حکیم، پیامبر اکرم6 را با واژه‎ی «مُزَّمِّل» به خروج از رخت‎خواب و بیداری شبانه، دعوت می‌کند، اما برای فرمان به قیام برای انذار و اعلام خطر به مردم از واژه‎ی «مُدَّثِّر» بهره می‌برد. بنابراین نیکوست که سوره‎ی مزمل که برنامه‎ی آماده‎سازی است، مقدم بر سوره‎ی مدثر باشد.

در روایت‎های یعقوبی و صاحب المبانی نیز، سوره‎ی ضحی پس از سوره‎ی قلم قرار دارد، که این نظر نیز درست نیست؛ زیرا در سبب نزول سوره‎ی ضحی ـ چنان‌که خواهد آمد ـ گفته‌اند:

شناسه سوره قلم در تفسیر همگام با وحی ویراست جدید به همراه داوری جداول و ...

 

وجود کلمه‎های « ن»، «القلم»، و «نون و القلم» در آیه‎ی اول سوره‎ی مبارکه‎ی قلم، باعث نام‎گذاری این سوره به همین نام‎ها شده است. سوره‎ی قلم در مکه فرو آمده است. برخی به‎نقل از ابن‎عباس و قتاده، بخشی از سوره را مدنی دانسته‎اند؛ به این ترتیب: از ابتدای سوره تا آیه‎ی 16 را مکی، و از آیه‎ی 17 تا آیه‎ی 33 مدنی، از آیه‎‎ی بعد تا آیه‎ی 47 مکی و از آیه‎ی 48 تا انتهای سوره مدنی.[1] ولی این گزارش نمی‎تواند درست باشد؛ محتوای سوره از انسجام و یک‎پارچگی نزول، و مکی بودن تمام سوره حکایت دارد. علت استثنایی شمردن آیات 16 تا 33 روشن نیست! در آیه‎ی شانزدهم با تهدید افرادی مواجه هستیم که آیات الهی را تکذیب، و آن‎ها را اسطوره و غیرواقعی قلمداد می‎کنند. آیه‎ی هفدهم به پیوستگی داستان اصحاب باغ با افراد تکذیب‎کننده‎ی آیات الهی تصریح می‎کند؛ چند برادر که پس از مرگ پدر مسیحی و مؤمنشان بنا را بر اجرا نکردن حکم الهی درباره‎ی دادن سهم فقرا از درآمدهای حاصل از چیدن میوه‎ی باغ گذاشتند و خدای متعال به‎همین جهت آن‎ها را تنبیه کرد. پایان داستان (آیه‎ی 33) با اشاره‎ی دوباره به تکذیب‎کنندگان آیات الهی در زمان پیامبر6، بیان می‎کند که تنبیه در دنیا، پایان عذاب تکذیب‎کنندگان آیات الهی نیست؛ بلکه عذاب بالاتر در رستاخیز، منتظر آن‎ها میباشد: «کَذلِکَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ». از‎این‎رو، پیوستگی آیات 16 تا 33 با آیات پیش از آن قابل انکار نیست.

استثنا شدن آیات 47 تا انتهای سوره و الحاق آن‎ها به آیات مدنی نیز وجهی ندارد؛ در آیات پیش از آیه‎ی 47، پیامبر اکرم6 درباره‎ی بی‎دلیل بودن مواضع مجرمان علیه دعوت وی توجیه می‎شود. سپس به‎عنوان جمع‎بندی مباحث سوره، توجیه می‎شود که نباید دربرابر چالش‎هایی که تکذیب‎کنندگان با وی دارند، از انجام وظیفه سر باز زند و باید بداند که موضع خشم جریان معاند با وی، تا زمانی که از توحید و قرآن ذکر می‎شود، ادامه خواهد داشت. درصورتی‎که آیات انتهایی سوره، بعدها و در مدینه نازل شده باشند، سوره به فرجام نرسیده و مباحث سوره عاقبتی روشن ندارد. علامه طباطبایی; نیز در این‎باره نوشته‎اند: «سیاق آیات با سوره‌های مکی سازگاری بیش‎تری دارد.»[2]

به شهادت تمام روایات ترتیب نزول، اعم از مسند و غیرمسند و جداول ترکیبی، دومین سوره‎ی نازل‎شده بر پیامبر9، سوره‎ی قلم است و پس از سور‎هی علق و پیش از سوره‎ی مزمل جای دارد. ابن‎عاشور در تفسیر التحریر و التنویر به استناد روایتی از عایشه و جابر بن‎عبدالله، سوره‎ی مدثر را دومین سوره‎ی نازل‎شده بر پیامبر اکرم9 می‌داند،[3] این گفته‎ی ابن‎عاشور به‎منظور جمع میان این روایت با روایت جابر بن‎زید شاگرد ابن‎عباس است. جابر بن‎زید اظهار می‎دارد که به ترتیب سوره‎های علق، قلم، مزمل و سپس مدثر نازل شده‎اند. ابن‎عاشور از روایت جابر بن‎زید نزول سوره‎ی علق را قبول دارد و از روایت جابر بن‎عبدالله و عایشه، نزول سوره‎ی مدثر را پذیرفته است و درنتیجه، سوره‎ی مدثر را سوره‎ی دوم شمرده است. وی با اعتقاد به این‎که در سال‎های دعوت پنهانی رسول الله6، قرآن بر وی نازل نمی‎شد، چنین جمع می‎کند که در ابتدای رسالت، سوره‎ی علق نازل شده، پس از آن، سه سال دعوت پیامبر6، پنهانی بود و در این دوره هیچ سوره‎ای نازل نشد تا آن‎که دعوت وی آشکار شد و سوره‎ی مدثر فرو آمد. با این حساب، ترتیب سوره‎های قلم و مزمل را که در روایت جابر بن‎زید بود را نادرست تلقی کرده است. به این دیدگاه ابن‎عاشور چند اشکال وجود دارد:

 1. جمع ایشان از روایات اولین سوره‎های نازل‎شده، بر پایه‎ی پذیرش تقسیم رسالت پیامبر6 به پنهانی و آشکار است. اما می‎توان این دعوت پنهانی را مربوط به

شناسه سوره علق در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

مشهورترین نام این سوره، «علق»، و برگرفته از آیه‎ی دوم آن است. نام‌های دیگر آن «إِقرَأ بِاسمِ رَبِّک»، «إِقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَق»، و «إِقرَأ» به‎مناسبت آیه‎ی اول، و «اَلتَّعلِیم» به‎مناسبت آیه‎های چهارم و پنجم است.

دانشمندان علوم قرآن، بر مکی بودن سوره‎ی علق توافق دارند و غالب ایشان آن را نخستین سوره‎ی فرو آمده بر پیامبر9 می‎دانند. براساس تمام روایت‎های مسند، غیرمسند و جداول ترکیبی پیش‌گفته در مقدمه، این سوره در رتبه‎ی نخست نزول، و سوره‎ی قلم در رتبه‎ی بعدی نزول قرار دارد و بیش‎تر مفسرین بر این باورند که رسالت پیامبر6، با این سوره آغاز شد؛ لکن روایتی که المقدمتان از سعید بن مسیب، از امام علی7 نقل می‎کند، سوره‎ی حمد را سوره‎ی اول قرار داده، و برخی نیز قائل به این نظر هستند؛[1] اما نظر درست آن است که سوره‎ی حمد به‎عنوان بخشی از قرآن کریم، پس از این زمان فرود آمد که توضیح آن در سوره‎ی حمد خواهد آمد. برخی نیز با استناد به روایتی از ابوسلمه از جابر بن عبدالله انصاری، قائلند که سوره‎ی مدثر ابتدا نازل شده،[2] که این روایت، ظهور یا صراحتی در نخستین بودن سوره‎ی مدثر ندارد و گزارشی از حوادث پس از آغاز جریان وحی در غار حرا میدهد و با روایات دیگری که درکنار همین روایت آمده، ناسازگار است و چنان‎چه در تفسیر سوره‎ی مدثر خواهد آمد، محتوای این سوره نیز، بیانگر خلاف این مدعاست.

نزول یک‎پارچه سوره‎ی علق نیز از دیگر موضوع‎های مهم این سوره است. برخی به‎دلیل وجود آیات نهم تا چهاردهم، که در آن به

نرم افزار همگام با وحی به بازار نشر عرضه شد.

این نرم افزار شامل 6 جلد تفسیر همگام با وحی و کتاب شناختنامه تنزیلی و آثاری از پژوهشگران موسسه تمهید به همراه ارائه 38 قطعه صوت در ارتباط با مباحث نظری تفسیر تنزیلی در بخش نگارخانه می باشد. 

از ویژگیهای این نرم افزار بهره مندی از موتور جست و جوی پیشرفته نور، با قابلیتهای اولویت دهی پیشرفته به پاسخ ها، امکان پالایش نتایج جست و جو بر اساس کتاب، پدیدآور و زبان، انعطاف در برابر پیشوند و پسوند کلمات، امکان محدود کردن جست و جو به آیات، روایات، و اشعار موجود در متون

ـ متن قرآن کریم به همراه ترجمه و امکان جست و جو در آیات

ـ ارتباط واژگان متون برنامه با چند دوره لغت نامه، با امکان دسترسی به ریشه و مشتق کلمات

ـ دسترسی به ابزار پژوهنگار جهت یادداشت برداری از کتب برنامه و ساماندهی آنها

ـ قابلیت انجام میز پژوهشی جهت انجام و ثبت پژوهش های مخاطبان

ـ امکان به روز رسانی برنامه و ارسال نظر توسط کاربر

از دیگر ویژگی های این نرم افزار