موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛
شنبه تا چهارشنبه 10 تا 12
حضور با تماس قبلی
آدرس: قم، خ شهید صدوقی، خ 20 متری فجر، پ 286
تلفن: 02532920244
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

اصول تحول فرهنگی

کتاب درآمدی بر اصول تحول فرهنگی با الهام از نزول تدریجی قرآن نگاشته استاد دکتر عبدالکریم بهجت پور است که موسسه بوستان کتاب آن را در 231 صفحه منتشر کرده است. در فهرست مطالب کتاب مذکور عناوین زیر دیده می‌شود: انواع و مراتب نزول قرآن، تحول آفرینی قرآن، تحول فرهنگی را از کجا آغاز کنیم، ملاحظاتی درباره سبک تفسیر ترتیب نزولی و عناوین متعدد دیگر. در ذیل، بخشی از مطالب کتاب مذکور را که در سالیانی قبل در روزنامه جمهوری چاپ شده است، برای بهره‌مندی خوانندگان درج می‌کنیم.
درآمدی بر اصول تحول فرهنگی (با الهام از نزول تدریجی قرآن)

منبع  :  روزنامه جمهوری اسلامی 08/10/1389

تحول فرهنگی، ضرورت‌ها، ابعاد، چالش‌ها
"تحول فرهنگی" تغییری همه جانبه در باورها، التزام‌ها و رفتارهای فردی و اجتماعی است که باعث پدید آمدن شخصیتی جدید و هویتی نو در فرد و اجتماع شده و آن‌ها را از گذشته خود جدا می‌سازد. گستردگی این تغییر به تنوع و گستردگی ابعاد فرهنگ پذیر فرد و جامعه از یک سو و کمیت و کیفیت تفاوت فرهنگ جدید با باورها و رفتارهای گذشته (فرهنگ قدیم) از سوی دیگر و نیز با قدرتی که فرهنگ جدید در مقابله با چالش‌ها و موانع از خود نشان می‌دهد، ارتباط تمام دارد. به لحاظ آن که فرهنگ، تمایز انسان از جان‌داران را نشان می‌دهد و با توجه به آن که انسانیت، طرفیتی بسیار عظیم و نامتناهی دارد، اتصاف فرهنگ‌ها به اوصاف متعالی و منحط، کامل یا ناقص، تک ساحتی یا تمام ساحتی، مدلل می‌گردد و تعامل فرهنگ‌ها یا تقابل آن‌ها و انتخاب یک فرهنگ و دست کشیدن از فرهنگی دیگر توجیه می‌شود.
به میزانی که انسانیت و مقاصد و اهداف آن شناخته شود و فاصله انسان از حیوان درک شود، ضرورت انتخاب فرهنگ متعالی بیشتر احساس می‌گردد و بر عکس، هر اندازه این فاصله دیده شود، ضرورت چنین گزینشی کمتر احساس می‌شود و حتی شاید علت تفاوت برخی از تعاریف فرهنگ را بتوان با همین تفاوت، شناخت و توضیح داد.
نقش ادیان در تحول فرهنگی
بدون هیچ شبهه‌ای ادیان الهی به خصوص ادیان یهودی، مسیحی و اسلام، تاثیر ماندگاری در گذشته و حال جوامع انسانی داشته‌اند. ادیان الهی، به امر انسان اهتمام دارند و در پی رفع نیازهای او و تنظیم روابطش در ساحت‌های گوناگون می‌باشند. ادیان نه یک حادثه، بلکه یک فرهنگ هستند که با ظهور خود، فرهنگ خاص و جدیدی را به جامعه بشری عرضه کرده‌اند و با دعوت مردم به خود، تحول ثمر بخشی در اندیشه، روح و رفتار انسان‌ها پدید آوردند و به پالایش باورها، اخلاق و روش و آداب پرداختند و در سایه عرضه تفکری نو نظام‌های کهنه و دست و پاگیر را برانداختند و نظام‌هایی زنده، پایا و پویا جای گزین سازند و در پرتو چنین تحولی، زندگی اقتصادی و اجتماعی را بهبود بخشیدند و استعدادهای علمی، فلسفی، هنری، ادبی و... را شکوفا ساختند.
ویل دورانت که خود از روشن فکران ضد دین است و به حذف دین از عرصه زندگی بشر علاقه نشان می‌دهد، در بخش هفتم از کتاب درس‌های تاریخ به نقش دین پرداخته و یکی از درس‌های تاریخ را ضرورت حفظ دین دانسته است. در این جا گوشه‌هایی از مطالب وی را می‌آوریم:
حتی مورخ شکاک هم فروتنانه در برابر دین تعظیم می‌کند، زیرا می‌بیند که دین در هر سرزمین و هر عصری در کار است و ظاهرا از آن گریزی نیست. دین برای تیره بختان و رنج دیدگان و محرومان و سال خوردگان، تسلای فوق طبیعی آورده است.
... معلمان و پدران و مادران را در تادیب جوانان یاری کرده است، حقیرترین زندگی‌ها را معنا و شکوه بخشیده است، به مدد شعایر خود، میثاق‌های بیشتری را به صورت روابط با مهابت انسان و خدا در آورده و از این راه، استحکام و ثبات به وجود آورده است...
حتی اگر با امثال ویل دورانت همراهی کنیم و نقش دین را در ساحت فرهنگی به برخی از ابعاد محدود نماییم، اما دست کم می‌توان گفت: دین، منبعی اصیل و اصلی برای فرهنگ به شمار میرود که تاکنون جای گزینی برای آن پیدا نشده و یافت نخواهد شد.
بنابراین با مقوله‌ای به نام "فرهنگ دینی" مواجه می‌شویم و "می‌توانیم فرهنگ دینی را از یک جهت به معنای نگریستن به هنر، علم، اخلاق و ادبیات از منظر دین بدانیم و از جهت دیگر برخورداری از نوعی اعتقاد و باور نسبت به علم، اخلاق و هنر دینی و التزام درونی به تحقق و عمل کردن به آن‌ها و هم چنین دارا بودن تجربه، معرفت دینی، اخلاقی و هنری مورد تایید دین بدانیم."
به عبارت دیگر، در مولفه‌هایی چون علم، هنر، ادبیات و اخلاق و...، خصایص و جنبه‌هایی وجود دارد که می‌توان آن‌ها را از منظر دین نگریست، یعنی هر یک از ادیان آسمانی، پس از ظهور خود، نگاهی به مجموعه مولفه‌های فرهنگ معاصران و مخاطبان خود نموده و از منظر دینی مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است، برخی از آن‌ها را پذیرفته و بر انجامش فرمان یا توصیه کرده، برخی را رد کرده و بر ضد آن موضع شدید یا خفیف گرفته و مواردی را مباح و مجاز شمرده است.ادیان به مثابه یک دستگاه فرهنگی، معارف و بینش‌های جدید آوردند و دستورها و الزامات جدیدی را نیز مقرر کردند و فرهنگی پایا و پویا بنا نهادند و بر همین اساس، بنای تحول فرهنگی را گذاردند.
تحول آفرینی اسلام
با ظهور اسلام، بشر خود را در برابر آموزه‌هایی دید که هویت و نسبت او را با خداوند، جهان هستی، نفس خویش و انسان‌های دیگر به خوبی ترسیم کرده است. این تاثیر‌گذاری به حدی بود که بشر در مقابل آن، سر تسلیم فرود آورد و به این فرهنگ که از منابع الهی نشات می‌گرفت، گردن نهاد و با رویی گشاده آن را پذیرفت.
ظرفیت فرهنگی دین اسلام به حدی بود که با تمدن‌های رایج و موجود در مصر، روم، ایران و... تعامل نمود و همچون موجود زنده‌ای از آن‌ها تغذیه کرد، بدون آن که هویت خود را از دست بدهد. اسلام بر فرهنگ کشورهایی که از راه نظامی فتح شده بودند، تاثیر گذارد و مردم آن‌ها را به عناصری سرسپرده به فرهنگ اسلامی تبدیل نمود. گوستاولوبون فرانسوی نوشته است:
خصوصیتی که در این فاتحین (مسلمانان) هست و در فاتحین دیگر نیست، این است که اقوام دیگری هم مثل برابره، روم را فتح نمودند یا ترک و غیره به قصد جهان گیری قیام نموده، فتوحات نمایانی هم کردند، لیکن نتوانستند تمدنی تاسیس کنند، بلکه بیشتر همتشان این بود که از اموال قوم مغلوب هر قدر می‌توانند بهره ببرند، بر خلاف آن، فاتحان اسلام در قلیل مدتی شالوده تمدن جدیدی ریخته و قسمت اعظم اقوام ممالک مفتوحه را مهیا و آماده کردند که تمام اجزای این تمدن جدید حتی مذهب و زبان آن‌ها را اختیار کنند... در تمام ممالک آفریقا و آسیا و از مراکش تا هندوستان در هر جا اثری که از این مجاهدین اسلام باقی مانده، همچه معلوم می‌شود که آن اثر برای همیشه و غیر قابل زوال است. حتی فاتحینی هم که به این ممالک وارد شدند، نتوانستند اثر مذهب و زبان اسلام را از میان ببرند.
این عبارات، اعتراف یکی از تاریخ دانان اروپایی است که به خوبی ظرفیت فرهنگی اسلام را بیان می‌دارد و نمود این قوت و ظرفیت را در جریان کشورگشایی‌هایی که پس از ارتحال پیامبر اکرم(ص) صورت گرفت، نشان می‌دهد.
این تاثیر فرهنگی و تمدنی، اروپا را نیز در برگرفت. پرفسور ویلیام مونتگمری وات، استاد عربی و مطالعات اسلامی در دانشگاه ادیمبورگ انگلیس، در کتاب تاثیر اسلام در اروپا، بر نقش اسلام در اروپا تاکید کرده و فرهنگ اروپاییان را مدیون اسلام شمرده است.
همان گونه که گفته‌اند، فرهنگ، روح تمدن است، بنابراین تاثیر تمدن اسلامی بر دیگر ملل ناشی از فرهنگ قوی و متین آن است. به عبارت دیگر، متانت و استحکام فرهنگی، اثر خود را بر پایای یک تمدن می‌گذارد و تحولاتی که در تمدن اسلامی واقع شد و تاثیرات جهانی که به دنبال داشت، ریشه از فرهنگ عمیق اسلام گرفت، البته ظرفیت‌های بالای فرهنگ اسلامی را باید در منابع اصیل این دین، یعنی کتاب و سنت جست وجو کرد.
با توجه به اصالتی که قرآن در میان دیگر منابع دارد، در این جا به بررسی نقش قرآن در فرهنگ و تمدن اسلامی می‌پردازیم.
نقش قرآن در تحولات فرهنگی جهان اسلام
قرآن یکی از ارزنده‌ترین و موثرترین منابع تاثیر گذار بر جامعه بشری است. این منبع که بر خلاف دیگر کتب آسمانی از خطر تحریف و دست برد یا گم گشتگی و ضیاع مصون ماند، با نظم و سبکی ویژه، اولین گروه مخاطبان خود را به گستردگی متحول نمود و از آنان شخصیت‌های مومن، معتقد و فداکار در راه آزادی انسان و گسترش ارزش‌های الهی ساخت که توانایی آن را یافتند تا تمدن اسلامی را بنا کنند.
به عبارت دیگر، پایه‌های علوم و تمام نهادهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه اسلامی بر محور قرآن بنا شد، امیرالمومنین، علی(ع) در نهج البلاغه این حقیقت را به خوبی نمایان ساخته است:
خداوند پیامبر (ص) را هنگامی فرستاد که پیامبران حضور نداشتند و امت‌ها در خواب غفلت بودند و رشته‌های دوستی و انسانیت از هم گسسته بود. پس پیامبر(ص) به میان خلق آمد در حالی که کتاب‌های پیامبران پیشین را تصدیق کرد و با "نوری" هدایت گر انسان‌ها شد که همه باید از آن اطاعت نمایند و آن، نور قرآن کریم است.
در پناه تعالیم قرآن، "عرب"‌ی که تا دیروز ارزش سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نداشت و ابرقدرت‌هایی چون امپراطوری ایران و روم و مهد تمدنی چون کشور مصر آن را عددی به حساب نمی‌آوردند، کارش به جایی رسید که تمدن‌های مزبور را تحت سلطه و نفوذ فرهنگی خود در آورد و آنان را با تمام سوابق فرهنگی و تمدنی خود در خدمت این پیام جدید قرار داد.
انتخاب مکه و اطراف آن به عنوان مرکز ظهور اسلام، حکمت‌های گوناگونی دارد که شاید یکی از مهمترین آن‌ها نشان دادن ظرفیت‌های ویژه اسلام و قرآن باشد.
فرهنگ مادری عرب و بهره بسیار اندکی که از مظاهر فرهنگ و تمدن در آن وجود داشت، عقاید سخیف و باور‌های غلط، گمراهی و انحرافات فکری و رفتاری، روابط اجتماعی منحط و همراه با ظلم و تعدی و تجاوز که میان آنان بر پا بود، در مقایسه با تحول شگرفی که پس از ظهور اسلام به وقوع پیوست، ظرفیت تحول آفرینی اسلام و قرآن را آشکار ساخت.
این حقیقت از چشم شرق شناسان نیز مخفی نماند. تئودور، خاورشناس آلمانی در این زمینه نوشته است:
قرآن با نیروی برهان خود شنونده را مجذوب و شیفته خود می‌سازد و قلب را تسخیر می‌کند. همین قرآن بود که ملت وحشی عرب را معلم جهانیان کرد.
ولز، دانشمند و مورخ انگلیسی (1984 - 1866م) چنین نوشته است:
اما کتاب چهارم که مهم‌ترین کتاب دنیا می‌باشد، قرآن است، زیرا این کتاب آسمانی است که در دنیا تاثیری گذارد که نظیر آن را، هیچ کتابی به خود ندیده است. قرآن کتاب علمی، دینی، اجتماعی،‌تهذیبی، اخلاقی و تاریخی است. مقررات و قوانین و احکام آن با اصول و قوانین و مقررات دنیای امروز تطبیق می‌کند و برای همیشه قابل پیروی و عمل است. هر کس بخواهد دینی اختیار کند و اگر بخواهد معنای این دین را بیابد، به قرآن مراجعه کند. قرآن بهترین راهنمایی یک عقیده قلبی، دینی و توحیدی و اخلاق فاضله است.


 منبع:

عنوان  :  نقش قرآن در تحولات فرهنگی جهان اسلام
تاریخ  :  1389/12/07
منبع  :  روزنامه جمهوری اسلامی 08/10/1389
کلمات کلیدی  :  نقش قرآن در تحولات فرهنگی جهان اسلام
نوع مقاله : نشریات
موضوع مقاله : علوم سیاسی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی