در قرآن میان انسانهایی که بندهی متقی و تسلیم حقند و سرانجام آنها سعادت است و طغیانگرانی که بندهی خواهشهای حقیر نفسند و سرانجامشان تقص انسانی و ماندن در خود حیوانی و شقاوت و دوزخ ابدی است، فرق گذاشته میشود، خیر از شر جدا میشود و با برنامه قرآن در سیر نزول تدریجی قرآن، راه هر کدام به خوبی نمایان میگردد.
وقتی که ما بتوانیم مردم را به سمت زانوزدن در مقابل این کتاب بزرگ کشاندیم، این کتاب خود مخاطب قرآنی خود را که اکنون در یک جامعه به معنای واقعی در حال قرآنی شدن است، به سمت جامعه ای کامل و سعادتمند که در دنیا پرثمر و در آخرت امامان نور هستند، هدایت نموده و از جوامعی که ناقص و پلید ماندهاند و در آخرت با اهل باطل و تابعان اصحاب آتشند، جدا میکند و می توانیم شاهد جداسازی عملی مردم در زمینههای نمونهای ذیل باشیم:
دقت شود که از سوره علق (سوره اول مکی) تا سوره فرقان (سوره 42 نزول) پیامهای قرآن به خوبی به جداسازی جامعه ایمانی از غیر آنها نمود که در جای خود باید بحثشان کنیم و چگونگی رسیدن به هر کدام از این بندها و چگونگی استفاده از آنها و ... مفصل است که شایدروزی برایتان گفتم
در قرآن ما به سوره فرقان که می رسیم می خوانیم: تبارک الذی نزل الفرقان
یکی از اسم های قرآن، فرقان است. فرصت نیست که از اسم های قرآن در ترتیب نزول بگویم، ولی اجمالا بگویم که قرآن برای نامگذاری خود ابتدا هذا الحدیث، سپس ذکر، سپس قرآن و پس از آن کتاب و در سوره فرقان، فرقان شد. فارق میان سبک زندگی مسلمانانه و سبک زندگی مجرمانه
با هم این سیر را که برگرفته از جلد سوم تفسیر همگام با وحی ذیل آیه اول سوره فرقان است، تعقیب کنیم:
جداسازی میان عابد و طاغی در سورهی علق (مکی 1)، میان متقین و مجرمین در سورهی قلم (مکی2)، میان اصحاب یمین و مجرمان در سورهی مدثر (مکی 4)، میان مشمولان نعمت الهی و مشمولان غضب و گمراهی در سورهی حمد (مکی 5)، میان اهل خشیت و شقیترینها در سورهی اعلی (مکی 8)، بین توفیق یافتگان حرکت به سمت بهشت و مشتاقان به جهنم در سورهی لیل (مکی 9)، میان اشخاصی که دارای نفس مطمئنهاند و کسانی که نفسهای مضطرب دارند در سورهی فجر (مکی 10)، میان اهل زیانباری نفس و اهل نجات در سورهی عصر (مکی 13)، میان هدایت پذیران و گمراهان در سورهی نجم (مکی 23)، میان جامعهی اهل تزکیه و جامعهی اهل طغیان در سورهی شمس (مکی 26)، میان مؤمنان به خدای عزیز حمید و دشمنان انتقامگیر و شکنجهگر آنها در سورهی بروج (مکی 27)، بین آنان که میزان سنگین دارند و کسانی که میزانهایشان سبک است در سورهی قارعه (مکی 30)، میان چهرههای شادمان و منتظر رحمت الهی و چهرههای غبار آلود، غمزده و ذلیل در قیامت در سورهی قیامت (مکی 31)، میان متقین و محسنین و مکذبین در سورهی مرسلات (مکی 32)، بین بندهی اهل انابه و تجاوزگران مریب و ناسپاسان لجوج در سوره ی ق (مکی 34)، میان اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه در سورهی طارق (مکی 36)، میان جامعهی متقی و جامعهی مجرم در سورهی بلد (مکی 37)، میان بندگان رها شده از کید شیطان و فرومایگان گرفتار در بند او در سورهی ص (مکی 38)، میان جامعهی در راه هدایت و جامعهی غوطهور در گمراهی
این جداسازیها و ترغیب و ترهیبی که از هر کدام صورت گرفته، راه درست را برای آنان که بخواهند، روشن میکند و امکان فاصله گرفتن از مسیرهای انحرافی را فراهم مینماید. آیا فایده و خیری مهمتر و بیشتر از این فایده برای انسان وجود دارد که راه سعادت خود را از شقاوتش باز شناسد و برای پیمودن این راهانگیزهاش تقویت شود و بینشش فزونی یابد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.