موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

موسسه و مرکز تخصصی تمهید قم

موسسه و مرکزی تخصصی حوزوی در زمینه تفسیر تنزیلی، مهندسی فرهنگی و نشر آثار آیت الله معرفت ره

رویکرد تفسیر تنزیلی:
* ارائه تصویری کلی از مهندسی عمیق و دقیق تحول قرآنی از دریچه ی آشنایی با روش حاکم در قرآن؛
* اشاره به توزیع عالمانه و هنرمندانه ی مفاهیم و ارزش های دینی در سراسر آیات قرآن؛
* پرده برداری از ترکیب حکیمانه محتوا و ساختار آیات و سور در جریان نزول تدریجی قرآن؛
* تبیین روشمند نزول کلام وحی در راستای تغییر فرهنگ جاهلی به فرهنگ الاهی؛
* بیان پیوستگی منطقی مفاهیم و معانی قرآنی؛
شنبه تا چهارشنبه 10 تا 12
حضور با تماس قبلی
آدرس: قم، خ شهید صدوقی، خ 20 متری فجر، پ 286
تلفن: 02532920244
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فلق» ثبت شده است

شناسه سوره فلق(مکی 20) در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی

 

این سوره به‎مناسبت واژگان آیه‎ی اول، «فلق» و «قل أعوذ برب الفلق» نامیده شده است. هم‌چنین این سوره به‎همراه سوره‎ی ناس، از سوی رسول خدا، «معوّذتان» نامیده شده است؛[1] زیرا هر دو با «قل أعوذ» شروع شده‌اند. تشخیص مکی یا مدنی بودن سوره، اختلافات زیادی میان مفسران پدید آورده است. غالب شیعیان و تمام معتزله بر مکی بودن سوره تأکید دارند؛ زیرا شاهد مدنی بودن سوره، گزارش‎هایی است که قصه‎سرایان جاهل[2] منسوب به عایشه و ابن‎عباس در شأن نزول این سوره نقل کرده‎اند؛ در این روایات است که پیامبر اکرم6 توسط برخی از یهود، مورد تهمت سحر قرار گرفته بودند. همه‎ی مسلمانان شامل شیعه و معتزله، تأثیرپذیری حضرت6 از سحر ساحران را حتی در بدن، باطل شمرده، و موجب تردید در اتقان وحی ابلاغی آن حضرت6 به مردم می‎شمرند. (گزارش و نقد آن در بحث سبب نزول خواهد آمد). افزون بر آن،

نمونه ای مناسب از رفع ابهامات عارضی در آیه 4 سوره فلق

و من شر النفاثات فی العقد

این آیه، بیان یکی دیگر از موانع گسترش دعوت اسلام و جریان سازی پیامبر 6 بر علیه کفر است. (بیان مقصود آیه)

 دلیل تکرار «من شرّ» در آیات، تأکید بر استعاذه  و امید اجابت است. 

«ال» در «النفاثات» برای جنس و از نظر مصداق، اشخاص متعددی را شامل می شود. 

«نَفَّاثَات‌» بیرون‌ریختن مقدار کمی از آب دهان در هنگام دمیدن می باشد. البته این واژه در معنای دمیدن معنوی که به معنی الهام و تلقین است، به‌ کار می‌رود. از رسول‌خدا …نقل شده است که درباره‌ی وحی فرمودند: «اَلَا وَ اِنَّ الرُّوحَ الْاَمِین نَفَثَ فِی رُوْعِی[1]؛ آگاه باشید که روح الأمین یعنی جبرئیل در قلب من دمید» که مراد دمیدن معنوی است.  «عُقَد» گره‌ها. این کلمه از «عَقْد» به معنی بستن و گره‎زدن گرفته شده است.

در مصداق «نفاثات فی العقد» به معنی دمندگان در گره‎ها، میان مفسران گفتگو شده است و برخی [2] توهم کرده‌اند که مراد آیه، پناه‌بردن پیامبر… به پروردگار از شر زنان ساحر  یهودی است که در آن روزگار زیاد بوده‌اند. این برداشت در صورتی است که اثبات شود ساحران یهودی تنها از جنس زنان بوده اند؛ در غیر این صورت در جمعیت مرکب از زنان و مردان از ضمائر مذکر استفاده می شود. با عنایت به این مطلب ، تلاش برخی برای آنکه این تعبیر را با افسانه جاهلی سحر شدن پیامبر 6 از سوی لبید بن اعصم ساحر هماهنگ کنند، هم دستی زنان ساحر را با لبید ادعا کرده اند ، همچنین اظهار داشته اند: زنان ساحر در عمل سحر مردان ساحر را همراهی می کردند ، ادعایی نادرست است. این برداشت ها در صورتی است که موضوع تأثیر پذیر را شخص پیامبر اکرم6 قلمداد کنیم، حال آنکه چنین ظهوری درآیه نیست. بر فرض صحت وجود چنین احتمالی،

شأن نزول سوره  فلق و ناس و نقد آن در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی:

جمهور مفسران اهل سنت بر اساس روایاتی از عایشه و ابن عباس-با اختلاف در متن روایات-، نزول این سوره را مربوط به سحر پیامبر اکرم توسط لبید‌بن‌أعصم یهودی-یا دختران او و یا مردی از یهود- دانسته‌اند که آن را در چاه بنی‌زریق به نام «دروان»-و در برخی نقل ها «ذروان» یا «ذی أروان» - انداخته بود و موجب بیماری رسول خدا شد، تا این‎که در خواب، دو فرشته بر پیامبر6 حاضر شدند، یکی بالای سر و دیگری پیش پای حضرت نشستند و ایشان را از محل سحر باخبر ساختند. حضرت بیدار شدند و اصحاب خود- علی 7، زبیر و عمار- را در پی آن فرستادند. آن‌ها طبق خبری که فرشته‌ها دادند، آب چاه را کشیدند، سنگ ته چاه را بلند کرده و بسته‌ای از زیر آن بیرون آوردند که درون آن شانه سری بود که در دو دانه از دندانه‌های آن شانه، یازده گره بود که با سوزن دوخته شده بود؛ پس این دو سوره نازل شد و هر آیه‎ای که قرائت می‌شد، یکی از این گره‌ها باز می‌شد و پیامبر اکرم6 در خود احساس سبکی و عافیت می‌کردند و چون سوره‌ها به اتمام رسید، همه گره‌ها باز شد و پیامبر6 سلامتی کامل خود را به دست آوردند، سپس جبرئیل خطاب به پیامبر6 فرمود: به نام خدا تو را از شر هر چیزی که آزارت دهد، همچون حسد و چشم‌زخم، حفظ می‌کنیم و خدا تو را شفا بخشد.[1] هرچند برخی از این مفسران توجیهاتی برای امکان چنین سحری در پیامبر آورده‌‌اند[2]؛ اما برخی مفسران شیعه این نوع روایات را مردود و باطل دانسته‌اند و گفته‌اند شاید تنها بتوان چنین توجیه کرد که

20. سورۀ فلق

شناسة سوره

این سوره به مناسبت کلمات آیة اول "فلق" و "قل أعوذ برب الفلق" نامیده شده است. مکی یا مدنی بودن سوره اختلافات زیادی میان صاحب نظران قرآنی پدید آورده است. با عنایت به محتویات سوره و هماهنگی آن با سیاقی که در بحث «ارتباط سوره» خواهد آمد، مکی بودن سوره قوی‌تر است.

براساس جداول، در هفت روایت ازروایات دهگانۀ مسند و تمام جداول ترکیبی، این سوره در رتبۀ بیستم مکی پس از سورۀ فیل و پیش از سورۀ ناس قرارگرفته است؛ اما در جدول‌های تاریخ یعقوبی و المقدمتان به نقل از ابوصالح از ابن‌عباس، از این سوره و ترتیب آن نامی برده نشده است. در جدول موجود در فهرست ابن‌ندیم، این سوره پس از سورة اخلاص و قبل از سورۀ ناس قرار دارد.

جابه­جایی یاد شده در ترتیب مباحث تفاوت زیادی به وجود نمی­آورد؛ زیرا پیامبر9 می‌توانست پس از ابراز برائت از معبود و آیین کافران، به معرفی پروردگار متعال و زدودن پیرایه­ها از او پرداخته باشد، و مناسب بود که پس از برائت ابتدا از نگرانی­هایی که این موضع برای وی پدید می‌آورد، با سه سورۀ فیل، فلق و ناس خارج شود و سپس به رفع پیرایه­ها از پروردگار پرداخته باشد. البته به دلیل تناسب و پیوستگی مطالب سورۀ نجم با سورۀ اخلاص، نزول سورة اخلاص پس از سورۀ ناس مناسب­تر است.

سورۀ فلق با پنج آیه در ترتیب مصحف رسمی در جزء سی ام قرآن، ردیف صد و سیزدهم بعد از سورة اخلاص و قبل از سورۀ ناس قرار دارد.

مقصود سوره

آموزش نحوۀ تعویذ و پناه‌بردن به پروردگار به منظور رفع خطرهای اجتماعیِ متوجه پیامبر9.

محتوای سوره

سوره، شامل فرمان‌هایی به پیامبر9، در کیفیت پناه بردن به پروردگار سپیده، از چند گروه است که به ترتیب عبارتند از: مخلوقات، تاریکی فراگیر، دمندگان در گره‌ها وحسودورزی حسودان.

ارتباط سوره

طلوع اندیشۀ توحیدی در میان جمعی که شرک، خوی و مرام آنان بود و اعلام برائت رسمی از معبودان، دین و آیینشان و جداکردن صریح و رسمی خود از صف مشرکان تهدید اجتماعی گسترده‌ای را متوجه پیامبر اکرم9 می‌کرد: انتظار شرُوری که