این سوره به مناسبت آیهی اول آن، "العادیات" یا "والعادیات" نامیده شده است. هرچند تمام جداول ترتیب نزول، سورة عادیات را مکی میدانند؛ برخی از مفسران، با توجه به روایاتی که در تطبیق سوگندهای ابتدای سوره بر مجاهدت علی7 وجود دارد، در مکی بودن سوره تشکیک، و به مناسبت این ماجرا، سوره را مدنی دانستهاند[1]؛ لکن به نظر میرسد با در نظر گرفتن تمام آیات سوره، مکی بودن آن قویتر است.[2] تأکید میشود محتمل است روایات شأن نزول، مربوط به یکی از تطبیقات آیات ابتدایی سوره باشد، نه تنزیل آنها.
این سوره در روایات گردآوری شده در جداول مقدمه این تفسیر ( همگام یا وحی)، چهاردهمین سورهای است که بر پیامبر اکرم9 نازلشده است. تنها یک مورد اختلاف، در روایت زهری با دیگر روایات جداول مسند و ترکیبی، وجود دارد. زهری سوره عادیات را پیش از سوره عصرگزارش کرده است. دربارة جابهجایی رتبهی سورهی عصر و عادیات در مقدمهی سورهی عصر توضیح کافی داده شد.
سورة عادیات در ترتیب مصحف رسمی در جزء سیام قرآن، ردیف صدم، بعد از سورهی زلزال و قبل از سورهی قارعه واقع است و یازده آیه دارد.
مقصود سوره
اجتناب دادن مردم از ناسپاسی پروردگار بهرغم نیازی که به تداوم عنایات پروردگار در دنیا و نجات از شقاوت اخروی دارند.
محتوای سوره
سوره مشتمل بر یک بخش محتوایی است که با سوگند آغاز میشود و به ناسپاسی انسان در برابر پروردگارش اشاره میکند، سپس دربارة عواقب این ناسپاسیها در قیامت هشدار میدهد.
ارتباط سوره
در بیان تناسب سورههای عصر و عادیات میتوان گفت: پروردگار متعال پس از آنکه بشر را آفرید و استعدادها و ظرفیتهای فراوانی را در اختیار او گذاشت، برای شکوفایی این استعدادها و بهرهگیری مناسب از آنها، به انزال کتابهای آسمانی و ارسال رسولان پرداخت، تا آنان را از خسران در بهرهگیری از سرمایههای وجودیشان نجات دهند؛ زیرا راه نجات از این زیان، ایمان، عمل صالح و توصیة همدیگر به حق و درستی، و صبوری در پیمودن این مسیر است، که تمام اینها در چارچوب هدایت پروردگار معنا و مفهوم پیدا میکند (مفاد سورة عصر). متأسفانه انسانهایی که شایسته بود با سرعت و شتاب به جانب پروردگار رو نمایند، و همچون حاجیان و مرکبهای آنان، حرکتِ سریع و پرشتابی به سوی او داشته باشند، و در آن قبله، قبیله و گرد او جمع شوند، ناسپاسی و کفران میکنند، زیر چتر ربوبی او نمیروند و فرصت را از دست میدهند. ناسپاسی پیامد ندیدن نعمت های رحمانی پروردگار به انسان در بخش نعمتهای تکوینی و تشریعی است. خدای متعال در این سوره انسان را که دو خواست بزرگ تداوم نعمتها در دنیا، و نجات از شقاوت در آخرت را دارد، از ناسپاسی، که به این دو خواست آسیب میزند، برحذر میدارد.
همچنین سوره عادیات با سورههای پیشین ارتباط دارد. در سوره های گذشته، انواعی از نعمتهای عمومی و رحمانی خدای متعال یاد آوری شد. درک این نعمتها واکنش مثبت و مناسب شکرگزاری را در انسان به دنبال دارد. اگر این نعمتها، جنبه ویژه به خود بگیرند، مثل نعمتهایی که به پیامبر عطا شد و در سورههای ضحی و شرح (مکی 11 و 12) به آن اشاره شد، سپاسگزاری اهمیت بیشتری پیدا میکند. غفلت از قدرشناسی پرودگار، مانع بزرگ تداوم و گسترش فرصتها در دنیا، و آسیب به سعادت و رستگاری در آخرت است. خدای متعال در این سوره به آسیبهای این قدرناشناسیها، در این باره توجه داده تا بلکه با این هشدار، انگیزه شکرگزاری در انسان تحریک شود.
شأن نزول
در حدیثى آمده است که این سوره بعد از جنگ "ذات السلاسل" نازل شد و ماجرا چنین بود:
در سال هشتم هجرت به پیغمبر اکرم9 خبر دادند که دوازده هزار سوار در سرزمین "یابس" جمع شده و با یکدیگر عهد کردهاند تا او و على7 را نکشند و مسلمانان را پراکنده و نابود نسازند، از پاى ننشینند! رسول اکرم9 جمع بسیاری از یاران خود را به سرکردگى یکی از صحابه به سراغ آنها فرستاد، ولى بعد از گفتگوهایى بدون نتیجه بازگشتند. سرانجام پیامبر9، على7 را با گروه کثیرى از مهاجر و انصار به نبرد اعزام داشت، آنها به سرعت به سوى منطقة دشمن حرکت کردند، شبانه راه رفتند و صبحگاهان دشمن را در حلقة محاصره گرفتند. نخست اسلام را بر آنها عرضه داشتند، چون نپذیرفتند، هنوز هوا تاریک بود که به آنان حمله کردند و آنان را درهم شکستند، عدهاى را کشتند و زنان و فرزندانشان را اسیر کردند و با غنایم فراوان بازگشتند. در این هنگام سورة "و العادیات" نازل شد، در حالى که هنوز سربازان اسلام به مدینه باز نگشته بودند. پیغمبر خدا9 آن روز براى نماز صبح بیرون آمد و این سوره را در نماز تلاوت فرمود، بعد از پایان نماز اصحاب عرض کردند: «این سورهاى است که ما تا به حال نشنیده بودیم!» فرمود: «آرى، على7 بر دشمنان پیروز شد و جبرئیل دیشب با آوردن این سوره به من بشارت داد.» چند روز بعد على7 با غنایم و اسیران به مدینه وارد شد.[3]
اما با توجه به روایات ترتیب نزول سوره، که مکی است و ظرفیت آیات قرآن برای تطبیق بر بسیاری از حوادث مشابه، ماجرای "ذات سلاسل" که در مدینه اتفاق افتاده است، از جمله تطبیقات و مصادیق سوگندهای آغاز سوره است. از این نکته نیز نباید غفلت کرد که در سببهای نزول، توجه به تناسب میان تمام آیات قرار گرفته در سیاق ضروری است. جواب سوگندها در سوره به ناسپاسیها برمی گردد، در نتیجه سبب نزول افزون بر تناسب با سوگندها باید با جواب سوگندها نیز هماهنگ باشد، و همه ابهامات مربوط به آیات مرتبط را برطرف کند؛ حال آنکه حداقل در این روایت، و روایات مشابهی که به عنوان سبب نزول تصور شدهاند[4]، به تناسب این جواب سوگندها با اقدامات مولای متقیان علی7 اشارهای نشده است. «دقت شود»
گام تحول
گام تحول در این سوره تدوام رویکرد هشداری دربارهی رستاخیز از طریق تشریح ناسپاسیهای بشر در برابر حقوق پروردگار متعال است.
فضیلت سوره
در فضیلت تلاوت سورة عادیات از پیغمبر اکرم9 آمده است:
«مَنْ قَرَأَهَا أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ مَنْ بَاتَ بِالْمُزْدَلِفَةِ وَ شَهِدَ جَمْعاً؛[5] هر کس آن را تلاوت کند به عدد هر یک از حاجیانى که (عید قربان) شب را در مزدلفه میگذرانند، به او ده حسنه داده مىشود.»
این روایت، نزول آیات ابتدایی سوره دربارة مکیان و حرکتشان در مشاعر حج را تأیید میکند.
در حدیث دیگرى از امام صادق7 مىخوانیم:
«مَنْ قَرَأَ وَ الْعَادِیَاتِ وَ أَدْمَنَ قَرَاءَتَهَا بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ 7 یَوْمَ الْقِیَامَةِ خَاصَّة، وَ کَانَ فِى حِجْرِهِ وَ رُفَقَائِهِ[6]؛ هر کس سورة و العادیات را بخواند و بر آن مداومت کند، خداوند روز قیامت او را با امیر مؤمنان7 مبعوث مىکند و در جمع او و میان دوستانش خواهد بود.»
این فضیلت به جنبة تطبیق سوره بر فداکاری و مجاهدت علی7 اشاره دارد. در این سوره کار بزرگ او در حمایت از پیامبر9 و مبارزه با دشمنان وی ستوده شده است. کسانی که سوره را با این نگاه بخوانند و به کار بزرگ حضرت امیر7 راضی باشند، در زمرة همراهان او خواهند بود.
از بعضى روایات نیز استفاده مىشود که سورهی عادیات معادل نصف قرآن است[f2] .[7] این فضیلت به مقصود و محتوای سوره گره خورده است: سپاسگزاری از نعمتهای پروردگار نقش بسیار مهمی در تحول مقام بندگی انسان دارد. انسانهایی که نعمتهای پروردگار را بشناسند و آنها را سپاس گویند، به صاحب نعمت خود علاقهمند میشوند و خدا را دوست خواهند داشت. همین محبت مقدمة بندگی و اطاعت پروردگار میشود. ازاینرو در برخی از روایات آمده است: «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبّ؛ آیا دین جز محبت چیز دیگری است!؟»[8] قرآن ترکیبی از تذکرات برای رسیدن بشر به مقام محبت پروردگار و توجه به خصومت دشمنانی مثل ابلیس است. بر طبق روایت یاد شده، خوانندة این سوره، گویا به اجمال نصف مضامین قرآن را خوانده است.
[1] . فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج5، ص360 (مکی بودن را به قیل نسبت داده است)؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج20، ص334؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج27، ص235
[2] . قمی، تفسیر قمی، ج2، ص434؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ج14، ص397؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج6، ص383؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج8، ص445؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج32، ص258؛ زمخشری، کشاف، ج4ف ص786 (مدنی بودن را به قیل نسبت میدهد)؛ ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ج1، ص165؛ زحیلی، المنیر، ج30، ص366؛ خطیب، تفسیر القرآنی للقرآن، ج16، ص1653؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ج6، ص3957
[3] . طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج10، ص802-803 ؛ قمی، تفسیر قمی، ج2، ص434.....(در این تفسیر، حدیثی بسیار طولانی مربوط به این شأن نزول از امام صادق نقل شده است)
[4] . طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج10، ص 802 ؛ سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج6، ص 383؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج5، ص 736؛ ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج30، ص 438.
[5]. طبرسی، مجمع البیان، ج10، ص801.
[6]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص125.
[7] بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج5، ص731: و قال رسول الله6: «من صلى بها العشاء الآخرة عدل ثوابها نصف القرآن ... ». در منابع اهل سنت نیز ر.ک: سیوطی، الدرالمنثور، ج6، ص383: «أخرج أبوعبید فی فضائله عن الحسن قال :قال رسول الله6: إِذا زُلْزِلَتِ تعدل بنصف القرآن وَ الْعادِیاتِ تعدل بنصف القرآن» و «أخرج محمد بن نصر من طریق عطاء بن أبى رباح عن ابن عباس قال: قال رسول الله6: إِذا زُلْزِلَتِ تعدل نصف القرآن وَ الْعادِیاتِ تعدل نصف القرآن و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ تعدل ثلث القرآن و قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ تعدل ربع القرآن»
[8]. کلینی، الکافی، ج8، ص 80.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.