دو نکته محتوایی مهم در سوره اعلی ذیل آیات سنقرئک فلا تنسی الا ما شاء الله ... در ویراست جدید جلد اول
1 آیا پیامبر اکرم6 پیش از تضمینی که در سورهی اعلی هشتمین سورهی نازلشده، از پروردگار متعال دریافت کرد، بخشی از آیات نازلشده را فراموش میکرد؟! پاسخ این سؤال منفی است؛ تضمین حفظ در سورهی اعلی بهمعنی رفع دغدغهی آن حضرت دربارهی آینده بود. به این معنا که حضرت6 نگران بود که با انبوه شدن آیات قرآن، نتواند آیات نازلشدهای را که بر مردم میخواند، در حافظه نگه دارد. پروردگار متعال بیان میدارد، ما تو را خوانای آیات بر مردم میکنیم و به همین دلیل، آیات را فراموش نمیکنی! زیرا فرق است بین خوانا شدن عادی و اقراء منتسب به خدا؛ در اقراء عادی، امکان فراموشی هست، اما در اقراء ازسوی خدا، فراموشی راه ندارد. در این ترکیب، فعل مضارع «سَنُقْرِءُکَ» در معنی حال و آینده استعمال شده است و کاشف از عمل مستمر خدا در «اقراء» و خوانا ساختن رسول اکرم6 است. بنابراین، معنی آیه این است که ما قدرت «اقراء» را به تو بخشیدهایم، درنتیجه تو پس از خواندن آیات بر مردم، آن آیات را فراموش نخواهی کرد. البته از ابنعباس به این مضمون نقل شده است که هرگاه جبرئیل بر پیامبر6 وحی نازل میکرد ، پیامبر6 از ترس اینکه مبادا مطالب وحیشده را فراموش کند، هنوز جبرئیل از آخر ابلاغ وحی فارغ نشده بود، حضرت6 از اول وحی شروع به خواندن میکرد؛ و هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر6 دیگر چیزی را فراموش نکرد». بهفرض درستی این روایت، اگر گزارش نگرانی پیامبر اکرم6 از حافظهی ایشان باشد، قابل قبول است؛ زیرا حضرت6 راز تفاوت «اقراء خدا» و «اقراء عادی» را تشخیص نمیدادند، ازاینرو نگران بودند. با نزول آیه، این نگرانی از حضرت زدوده شد. اما اگر مفهومش این باشد که آن جناب6 پیش از سورهی اعلی، آیاتی را فراموش میکردند، نادرست است و همان گونه که گذشت، مستفاد از آیه، رفع دغدغهی نگه داشتن آیات قرآن در حافظهی ایشان بود؛ آیاتی که ایشان بر مردم خوانده بودند.
شاید در توجیه مطلب منسوب به ابنعباس گفته شود: اگر رسول اکرم6 پیش از نزول آیهی بالا چیزی را فراموش میکرده، آن چیز، غیر از وحی بوده؛ زیرا برای ایشان هم مانند هر انسان دیگری، امکان داشت که برخی مطالب و اتفاقات روزمره و ... (نه وحی) را فراموش کند و ترسشان هم بهجهت امکان سرایت فراموشی به وحیهایی هم که به ایشان میشد، بود؛ اما پس از نزول این آیه، هیچ مطلبی حتی مطالب غیر قرآنی را از یاد نمیبردند و اطمینان و آرامش بر فراموش نکردن وحی، حاصل میشد.
2. برخی از مفسران دو آیهی دیگر قرآن را شبیه به مضامین سورهی اعلی دانستهاند. اول: آیهی شانزدهم و هفدهم سوره مبارکهی قیامت: «لاتُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛ زبان خود را به قرآن حرکت مده، پیش از آنکه وحى بر تو تمام شود، بر ما است که آن را جمعآورى کنیم و بر تو بخوانیم» و دوم آیهی صد و چهاردهم سورهی مبارکهی طه: «فَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً؛ براى خواندن قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو تمام شود، عجله مکن! و بگو پروردگارا، علم مرا افزون کن!»[1] بهنظر میرسد با نزول سورهی اعلی (نزول 8) نگرانی آن حضرت درخصوص فراموشی آیاتی که برای مردم میخواند، رفع شد. سورهی قیامت (نزول 31) به شرحی که خواهد آمد، دربارهی شدت اشتیاق پیامبر اکرم6 به ارشاد مردم بود. ایشان علاقه داشتند تا مطالبی را بر زبان جاری کنند که فراتر از مطالب و مقدار نازلشده بود، مثلا دربارهی رستاخیز بیش از آنچه در سورهی قیامت گفته شده، دراختیار مردم بگذارد. خدای متعال ایشان را به کنترل شوقشان توصیه کرد و بیان داشت که وی نباید برای گفتن مطالب مرتبط با موضوع آیات نازلشده، شتاب کند؛ بلکه باید تابع قرآن نازلشده و تبیینات پس از آن باشد و تنها در حجم و اندازههای نازلشده، با مردم درمورد مطالب مربوط به وحی گفتوگو کند و بیش از آن را تا زمان نزول وحی جدید، به تأخیر اندازد. اما در سورهی طه (نزول 45) به مطلب دیگری اشاره فرمودهاند: پس از آنکه آن حضرت، در سورهی قیامت، تکلیف به انتظار نزول وحی را دریافت کردند، در این آیه، از شتاب و عجلهی ایشان در نزول وحی پرده برداشته شده است. حضرت اشتیاق داشتند تا بهطور مرتب و با فاصلهی زمانی کمتری آیاتی برای هدایت مردم بر ایشان فرو آید. خدای متعال، آن حضرت را به کنترل این اشتیاق نیز توصیه کرده است. بنابراین، سه آیهی مورد بحث واجد پیامهای متفاوتی هستند. اول: رفع نگرانی از فراموشی آیات نازلشده، دوم: ترک شتاب در ارشاد مردم، فراتر از وحی دریافتشده، و سوم: ترک شتاب در تقاضای وحی جدید.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.