در پژوهش های تفسیر موضوعی یکی از کارهای مهم بعد از گرد آوری آیات، تنظیم آیات است که از اهمیت بالایی برخوردار است؛ معمولا در پژوهش های موضوعی موجود تقسیمی که صورت می گیرد، تقسیمی مکانیکی و بر اساس فصولی است که محقق در ذهن خود یا متکی به دانش چیده است. اما در پژوهش های موضوعی تنزیلی تنظیم آیات به گونه دیگری است.
این بحث را در پای درس و سخن استاد بهجت پور پیگیری می نماییم:
ایشان در جلسات بحث قواعد تفسیر موضوعی می فرمایند:
مستند به آیه 29 سوره فتح، سوره ها و آیات قران به تناسب رشد شخصیت مردمی که به دعوت پیامبر اکرم (ص) و قران پاسخ مثبت می دادند، نازل می شد، هر میزان که مسلمانان رشد می کردند، شرائط اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول می شد و گاه حتی متغیرهایی به برنامه تحول افزوده می شد. خدای متعال متناسب با این شرائط و متغیرهایی برای مسلمانان ، پیامبر اکرم (ص) و حتی معارضان، سیاست ها و رهنمودهایی صادر می کرد. از این رو طبیعی است که در چینش آیات گرد آمده دسته بندی و جایابی آیات به تناسب این مراحل رشد و تحولات پیرامونی آن تنظیم شود. به همین جهت مناسب است تا زمینه های اجتماعی و واقعیت خارجی که درپیشرفت مسلمانان عصر نزول به مدد قران اتفاق افتاد، دقت کرد و رابطه ی هر مفهوم را با این دوره ها ی رشد سنجه کرد.
و در کتاب قواعد تفسیر تنزیلی که به زودی توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ خواهد رسید، می فرمایند:
برای دست یابی به این دوره های رشد اجتماعی مسلمانان که به منظور استقرار فرهنگ اسلامی صورت بسته است، در قران آموزه هایی وجود دارد؛ مهم ترین آنها در سوره فتح 112/ 29 وجود دارد. در این آیه
فایده ی گام تحول
توجه به گام تحول، افزون بر آنکه در کشف مهندسی تحول بهکار میآید، مفسر را در فهم حادثهها و رابطهاش با پیامهای قرآن، یاری میکند. اگر محور اصلی سوره و پیامها و گامهای اصلی آن پیدا شود، میتوان بسیاری از این حادثهها را به آنها ارجاع داد. در این صورت سازواری و انسجام قرآن، بهخوبی نمایان میشود.
لازم است بدانید که اگر مخاطبان پرسیدند که آیا هماکنون نیز باید دقیقاً گامهای تحول به همان شکل ورود در جامعهی عربی معاصر نزول، به جامعهی اسلامی ایران وارد شود، پاسخ داده میشود: خیر؛ این اقدام نیاز به عملیات جری و تطبیق دارد. باید شرایط را بهخوبی سنجید و با کشف تناسبها و وضعیت جامعهی کنونی در مقایسه با جامعهی عربی معاصر، به طراحی مهندسی فرهنگی ویژهای مثلاً برای ایران دست زد. بههرحال کار مفسر، گزارش نزول و گامهای تحولی است که برای تحول معاصران نزول برداشته شد و جری و تطبیق همانگونه که در بحث از مفاهیم آمد، مطالعهی دومی میخواهد که از بحث ما خارج میباشد.
نمونههایی از گام تحول
از آنجا که آگاهی بر گامهای تحولآفرین قرآن، اهمیت فراوانی دارد، گامهای تحول در هشت سورهی ابتدای نزول قرآن را بهاطلاع میرسانیم:
گام اول: در سورهی علق (نزول 1)، بر پایهی خالقیت خداوند متعال، شواهد و دلایل شایستگی وی برای پروردگاری و حق انحصاری او در ربوبیت «تدبیر و یا تربیت امور بندگان» بیان میشود و پیامبر موظف میشود تا این شایستگی و حق را بر مردم بخواند: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ * الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ؛ بخوان بهنام پروردگارت که آفرید. * انسان را از عَلَق آفرید. * بخوان، و پروردگار تو کریمترین [کریمان] است. * همانکس که بهوسیلهی قلم آموخت. * آنچه را که انسان نمىدانست، آموخت» .
گام دوم: پس از تحقق گام اول و مشخص شدن گروهی تقواپیشه و تسلیم رب، بیان میگردد گروهی نیز در مقابل این حقیقت سرکشی کرده و رفتاری مجرمانه مرتکب میشوند. در برابر این رفتار، سورهی قلم (نزول 2) به یادآوری عدالت پروردگار در برخورد با این دو دسته از مردم میپردازد:
عزیزان همراه به زودی مطلبی پیرامون گام های تحول در سیر طبیعی نزول سوره ها خدمتتون تقدیم خواهم کرد.
از همه عزیزان خواهشمندم که بلاگ را به همه علاقه مندان به مباحث قرآنی و به خصوص تحول بر اساس قرآن معرفی نمایید.