آیت الله ابوالقاسم خزعلی با اشاره به حدیثی از امام محمدباقر (ع) که به طریق صحیح ابان بن تغلب آن را نقل کرده است، گفت: در حدیث قرب النوافل به این مطلب اشاره شده است که بنده با نوافل می تواند به مقامی دست یابد که خداوند واسطه شنوایی و بینایی وی شود و هر چه را که از خداوند بخواهد اجابت کند و هر چیزی را بطلبد به وی ببخشد و اعطا کند: کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصره به و یده التی یبطش بها. . . ان دعانی اجبته و ان سالتنی اعطیته. آیت الله خزعلی با اشاره به روش تفسیری کنونی گفت: تفاسیر کنونی بر پایه ترتیب مصحف است که بسیاری از نکات تفسیری و حقایق قرآنی ناگفته می ماند و مشکلات آن نه تنها حل نمی شود بلکه افزایش می یابد. در همین سوره بقره مساله لاریب به جای آن که درمعنای درست بیابد دچار احتمالات بسیاری می شود که حقیقت در پس این احتمالات مخفی و نهان می شود. وی گفت: برای درک درست حقایق و مفاهیم قرآن بهترین شیوه تفسیر بر پایه ترتیب نزول است زیرا تفسیر ترتیب نزول کمک می کند تا در محیط و فضایی قرآنی قرار گیریم. به عنوان نمونه در مساله تحدی اگر به ترتیب نزول توجه شود به خوبی دانسته می شود که تحدی از تمام به ۱۰ سوره و یک سوره تنزل می یابد. در سوره اسراء که از نظر نزول سوره ۵۰ است تحدی به تمام است و در سوره هود (سوره ۵۱) به ۱۰ سوره و در سوره یونس (سوره ۵۲) به یک سوره است. البته در ترتیبی که در برخی از مدارک و منابع آمده است میان سوره هود و یونس از نظر ترتیب نزول جا به جایی صورت گرفته است و با نظر در مروج الذهب و ترتیبی که ارایه می دهد معلوم می شود که ترتیب به گونه گفته شده است و نه به شکلی که هود موخر از سوره یونس باشد که در این صورت از تحدی به یک سوره به تحدی به ۱۰سوره افزایش و ترقی می کند که معقول نیست. آیت الله خزعلی گفت: درباره ترتیب نزول سوره های قرآن کارهای خوبی انجام شده است و منابع و تحقیقات به نسبت کاملی انجام شده و تا اندازه ای یقینی ترتیب نزول آن معلوم شده است اما در باره ترتیب نزول آیات هر سوره هنوز تحقیقاتی انجام نشده است. علامه طباطبایی در برخی از موارد به مسایلی در باره ترتیب نزول برخی از آیات اشاره می کند و از نظر عقلی بعید می شمارد که این آیه این گونه نازل شده باشد و در ترتیب نزول آن تشکیک می کند هر چند که مدرک و منبعی ارایه نمی دهد. گزارش ایکنا حاکی است وی با اشاره به نقش ترتیب نزول گفت: اگر ترتیب نزول مراعات شود انسان در محیط و فضای نزول قرآن قرار می گیرد. در سوره علق فضایی که نشان می دهد خود بیانگر مسایلی است که پیامبر(ص) در مکه با آن مواجه بوده است. در آن جا سخن از انذار است و هیچ از بشارت سخنی به میان نمی آید. پیامبر(ص) در شرایطی بود که قدرتی نداشت. این در حالی است که در مدینه قدرت را در اختیار دارد و از این روست احکام چنان با قدرت مطرح می شود که نشان دهنده فضای قدرتی پیامبر (ص) است. در همان آغاز سوره با اوفوا بالعقود شروع می کند زیرا می خواهد احکام خاصی که ارتباط تنگاتنگی با پیمان های نظامی و سیاسی دارد را بیان کند. در این سوره فضایی فراهم می آید تا مساله مهم ولایت و خلافت امیرمومنان (ع) طرح شود. وی گفت: در سوره های نخست تا سوره ۵۷ سخن از انذار است و در این آیات خبری از بشارت نیست و حتی انذار و بشارت با هم مطرح نمی شود. وی دیگر کارکردهای تفسیر ترتیب نزول را آشنایی درست با سیره و رفتار پیامبر(ص) در برابر مشکلات و مسایل و چالش ها دانسته و افزود: با تفسیر نزول با سیره پیامبر(ص) به دست می آید. در این آیات تندی هایی که با ابولهب می شود و زنش که از اشراف بودند مشخص می شود. در این آیات هیچ سخن از نرمی نیست و این که نباید از تکذیب کنندگان در هیچ چیزی اطاعت و پیروی کند. در این جا می خواهد بت شکنی کند. وی با اشاره به مشکل مفسران در تفسیر آیه نخست سوره بقره گفت: بیشتر مفسران در معنای لاریب مانده اند که این برای چه کسانی لاریب است. این الکتاب که لاریب است نسبت به چه کسانی است گفته اند که برای اهل فطرت سالم لاریب است. اما این تفسیر نادرست است. اگر به تفسیر ترتیب نزول مراجعه شود مطلب به سادگی روشن می شود. در قرآن تا سوره ۵۱ سخن از لاریب نیست در سوره هود و یونس این مطلب مطرح نمی شود از سوره ۵۱ است که سخن از لاریب به میان می آید. این بدان معناست که این قرآن برای همگان حتی برای ابوجهل لاریب است زیرا تا این زمان سوره ها و آیات بسیاری فرستاده شده است و مشرکان و مکذبان می توانستند در این مدت با آیات و سوره ها انس بگیرند و اگر می توانستند بروند مثل آن را بیاورند ولی با آن که در اوج بلاغت و فصاحت بودند و امرء القیس ها و لیبدها را داشتند ولی نتوانستند به مقابله آن بیایند. حالا دانسته اند که این قرآن بشری نیست و وحی الهی است. بنابراین برای آنانی که امرءالقیس داشتند سخت نبود که به مقابله بیایند و نیامدند. امیرمومنان(ع) امرء القیس را شاعرتر و بلیغ ترین فرد عرب می شمارد ولی همان شخص نیز در برابر قرآن در مانده بود. وی افزود: خداوند تا این ۴۹ سوره به اینها فرصت می دهد تا نگویند که یک بار حمله کرده و ما آماده دفاع نبوده ایم و اگر فرصت داشتیم می توانستیم مقابله کنیم. در سوره ۷۱ که سجده است در سوره بقره که ۸۵ سوره است لاریب مطرح می شود که به معنای آن است که حتی این قرآن برای ابوجهل ها نیز لاریب فیه است. آیت الله خزعلی با اشاره به توارد یا ایها الذین آمنوا گفت: این کلمه ترکیبی که ۸۹ بار در قرآن وارد شده است هیچ یک از آنها در سوره های مکی نیامده است زیرا در مکه مومنان مانند دانه های تسبیح پراکنده بودند و یک گروه و امت را تشکیل نمی دادند. در مدینه بود که با شمشیر و قدرت یک امت و گروه و حزب را تشکیل می دهند از این جاست که خطاب به مومنان به شکل گروه یا ایها الذین آمنوا می آید. اگر مرحوم مدرس گفت که سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست من این را می افزایم که سیاست ما قوام دیانت ماست. اصولا دین با سیاست است که قوام می یابد. از زمانی که قدرت در دست مومنان افتاد آنان دین به مفهوم واقعی را تحقق بخشیدند. زمانی یا ایها الذین وارد می شود که در مدینه در قدرت قرار دارند. در سوره بقره که در مدینه نازل می شود نخست ۱۱ مورد این کلمه می آید و در سوره بعدی که مائده باشد ۱۶ مرتبه است که در این سوره بسیاری از احکام مانند حرام بودن خمر و قمار و مسیر و احکام حکومتی و ولایتی نازل می شود. بنابراین با ترتیب نزول دانسته می شود که قوام دین به سیاست است و با گروه بندی و امت سازی است که در مدینه مساله دانه تسبیح پراکنده به امت در می آید که خطاب یاایها الذین شامل آنان می شود. وی افزود: از این قدرت و تحول است که در مکه در سوره توبه (سوره ۱۱۳ نزولی) بمباران دشمن آغاز می شود و آنان کوبیده می شوند. دراین جا سخن از بسم الله الرحمان الرحیم نیست زیرا زمان کوبیدن دشمن با قدرت تمامی است که در مدینه به دست آورده اند. با این همه دین اسلام دین رحمت است و در اوج هم که هست از رحمت نسبت به بی خبران سخن می گوید و می فرماید: فاخوانکم آنان نیز برادران شمایند. بنابراین می گوید اگر اینان خواستند تا درباره دین تحقیق کنند به آنان امان بدهید و فان استجارک فاجره و بعد از شنیدن آنان را به مامن ایشان برسانید. آیت الله خزعلی در پایان گفت: با دشمنان سخت گیر باش حکمی است که در مدینه می آید و در مکه این گونه برخوردها امکان نداشت. از این روست که در آیه ۹ سوره تحریم که آیه ۱۱۱ نزولی است می فرماید: جاهدوا الکفار و المنافقین و اغلط علیهم و یا در سوره توبه آیه ۷۳ مساله منافقان مطرح می شود که مردوا الی النفاق تا پیش از قدرت یافتن اسلام سخن از منافقان نبوده است. همین منافقان بودند که در اوج قدرت اسلام پدیدار می شوند و مصیبت هایی را ایجاد می کنند. مساله ولایت و مشکلاتی که برای پیامبر(ص) در نصب ولی الله پیش می آورند و دستور به صبری که داده می شود همه در مدینه است. |
|
منبع : روزنامه جوان |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.